Sunday, May 31, 2020

صفحه نخست » در باره ویدئوی منتشر شده از شاهزاده رضا پهلوی در حال بالانس زدن؛ ف. م. سخن

73EB4134-81D4-40B9-8C8D-14698D8B64F9.jpegانتشار ویدئوی بالانس زدن شاهزاده رضا پهلوی، موجب بحث ها و اظهار نظرهای زیادی در سطح اینترنت شد.

البته عمل شاهزاده و همسر و فرزندش، نه تنها ایرادی ندارد بلکه نشان دهنده ی دو چیز است:
-همراه بودن با خانواده
-گذراندن وقت با ورزش

بنابراین اگر کسی ایراد بر بالانس زدن شاهزاده بگیرد، انسانی ست ابله و کوته فکر که احتمالا در زندگی خصوصی خود با کت و شلوار به رخت خواب می رود!

اما این که این ویدئو از بخشی از زندگی خصوصی ایشان در سطح اینترنت منتشر شده و «هدف» و «منظور» از انتشار آن چه بوده، موضوعی ست که به افکار عمومی مربوط می شود و در صورت امکان باید پاسخ هایی برای آن یافت.

شاهزاده رضا پهلوی یک شخصیت سیاسی ست و با قاطعیت می توان گفت که «تنها» شخصیت سیاسی حال حاضر در ایران است که از نظر شهرت در میان مردم، همتایی برای او نیست.

من چون خودم جمهوری خواه هستم، دنبال اسمی می گشتم از شخصیت های سیاسی که بتوانم او را به عنوان فرد مورد علاقه ی خودم برای مقام ریاست جمهوری معرفی کنم که با کمال تاسف، هیچ نامی به ذهن ام خطور نکرد.

به عبارتی اگر روزی نظام جمهوری در ایران بر پا شود، باز احتمال رییس جمهور شدن رضا پهلوی بیش از همگان است.

بنابراین در شخصیت سیاسی بودن رضا پهلوی گمان نمی کنم کسی شک و شبهه ای داشته باشد.

عده ی زیادی چه در خارج از ایران و چه در ایران به این شخصیت چشم دوخته اند.

اخیرا آقایی در مشهد به خاطر نصب عکس ایشان و پرچم شیر و خورشید نشان و تصویر رضا شاه بر سَرْ درِ خانه اش باز داشت شد.

پس، می توان گفت مردم از این شخصیت سیاسی، توقع پیشبرد امر سیاسی که به آن معتقد است دارند.

اما ما با دو نوع شخصیت سیاسی رو به رو هستیم:
-شخصیت سیاسی صاحب قدرت
-شخصیت سیاسی فاقد قدرت

شخصیت سیاسی صاحب قدرت می تواند در انظار عمومی دست به هر کاری بزند چرا که قدرت تثبیت شده ی او دچار ضعف و فترتی نمی شود.

اما شخصیت سیاسی فاقد قدرت، که به دنبال قدرت است (یا باید باشد) هر عمل اش در انظار عمومی می تواند موجب کاهش یا افزایش محبوبیت و لذا کاهش یا افزایش اتوریته ی او یعنی قدرت معنوی او در میان مردم شود.

به همین خاطر نه تنها شخصیت های سیاسی فاقد قدرت بلکه شخصیت های سیاسی صاحب قدرت، برخی از مسائل اجتماعی را برای حفظ شان و مقام خود رعایت می کنند.

شاید گفته شود که در دوران مدرن کسی به فکر این موضوعات نیست حال آن هست و بخصوص در جوامعی مثل جامعه ی ما که جامعه ی شتر گاو پلنگ و ترکیبی از جامعه ی به شدت سنتی و به شدت مدرن -حتی در درون یک فرد- است، این مسائل بر روی اذهان کماکان اثر می گذارد.

شخصیت های سیاسی در دوران پیش از اینترنت و رسانه های عادی کاغذی و تصویری حتی در بیان آن چه در زندگی خصوصی شان انجام می دادند دقت های لازم را به عمل می آوردند تا احیانا حرفی نزنند که موجب سقوط آرای آن ها در میان مردم شود.

در کتاب «شیر و خورشید» که مصاحبه ی اولیویه وارن بود با پادشاه فقید ایران، و نسخه فارسی آن در زمان پیش از انقلاب مدتی ممنوع الانتشار بود و من نسخه ی فرانسوی آن را خوانده بودم، خبرنگار از پادشاه سوال می کند که گویا شما به بازی با ترن برقی علاقه مند هستید که پادشاه پاسخی قاطع و روشن به او می دهد:
بله. بازی با ترن برقی را دوست دارم ولی طبیعتا نه موقع کار.

تصور این که قوی ترین مرد منطقه فیلم اش با لباس خانه در اثنای بازی با قطار برقی در جهان پخش شود، و بعد مثلا به دیدار پادشاه عربستان برای بررسی موضوع قیمت نفت برود یا عراقی ها را با یک مانور نظامی حساب شده بر سر جای خود بنشاند، کمی دشوار می بود. لذا پادشاه باید مراقب بیان نظر خود در باره ی بازی با قطار نیز می بود.

من بعد از انتشار فیلم شاهزاده، از دوستان خود در فیس بوک و اینستاگرام نظر خواهی کردم و آن چه اکنون می نویسم بر اساس نظر این دوستان در باره ی این ویدئوست.

این را همینجا بگویم که من از خواندنِ این نظر ها بسیار آموختم.

اول این که از دوستان خواهش کردم در صورت مخالفت با شاهزاده از به کار بردن کلمات ناپسند خودداری کنند، که حتی یک نفر از مخالفان شاهزاده، کوچک ترین اهانتی بر ایشان و کار ایشان روا نداشت.

دوم این که در کنار نظر مخالفان عمل شاهزاده، نظر موافقان و دوستداران ایشان نیز بسیار جالب و آموزنده بود که اگر برایم نمی نوشتند، هرگز به فکر خودم خطور نمی کرد. مثلا این که یک نفر نوشته بود اتفاقا ما چنین پادشاهی می خواهیم!

منظور ایشان خاکی بودن و بدون غل و غش بودن رفتار شاهزاده بود.

البته چند نفری، هنوز نظر من بیان نشده و مطلب من نوشته نشده، احساس خباثت در سوال من کردند که شما چون شاهزاده حاضر به گفت و گوی کورونایی با شما نشده، می خواهید عوض در بیایید!

چنین نظرهایی البته قابل فهم است و عده ای هستند که حتی در ساده ترین سوال ها، یا داشتن نظر مخالف، توطئه ی خبیثانه کشف می کنند و مقام نویسنده را چنان نازل می بینند که مثلا عدم پذیرش دعوت او را در حد دعواهای خاله خان باجی ها پایین می آورند و تصور می کنند اکنون نویسنده گوشه ی عبایش را جمع خواهد کرد و عربده کشان به سراغ کسی که مصاحبه با او را نپذیرفته خواهد رفت!

بیشتر تاکید موافقان انتشار فیلم بالانس زدن شاهزاده بر خاکی بودن رضا پهلوی و اهل ورزش و خانواده بودن او بود.

حمله ی عجیب غریب و گفتار تند جناب اردشیر زاهدی، که شاه را با رضا پهلوی مقایسه کرده و عمل بالانس زدن شاهزاده را سخیف دانسته و حرف های زشتی در باره ی او زده، می توانست اگر حب و بغضی در پشت آن نباشد، با شنیدن نظرهای معتدل دوستداران شاهزاده، تعدیل شود ولی وقتی مخالفت شدید به هر قیمتی شکل می گیرد کمتر می توان انتظار برخورد متین و منطقی داشت.

پس به طور خلاصه، نگاه دو گروه به این موضوع را می توان به این شکل دسته بندی کرد:
-گروهی که رضا پهلوی را صاحب قدرت نمی دانند و لذا خواهان رعایت برخی مسائلی که با عرف جامعه ی سیاسی سنت زده و اصولا جامعه ی کلا سنت زده ی ما همخوان نیستند می باشند. این ها انتشار فیلم بالانس زدن رضا پهلوی را نمی پسندند و این کارها را در شان او نمی بینند.

-گروهی که رضا پهلوی را مثل یک پادشاه می بینند و هر چه او مدرن تر عمل کند، این را به نفع جامعه ی ایران ارزیابی می کنند. این ها عمل بالانس زدن شاهزاده رضا پهلوی را خیلی هم خوب ارزیابی می کنند و خواهان داشتن چنین پادشاه مدرن و خاکی یی هستند.

البته گروه سومی هم هستند که مخالفانِ در حدِ خصومتِ نظام پادشاهی و سلطنت و رضا پهلوی به طور کامل هستند و آن ها را در حد، و حتی بدتر از حاکمیت و حاکمان فعلی می دانند.

این گروه طبیعتا عمل رضا پهلوی و انتشار چنین فیلمی را به طور کامل و به هر دلیلی تقبیح می کنند و کسی مثل رضا پهلوی را در حد کسی که بتواند یک انقلاب را در ایران رهبری کند و کشور را از چنگال حکومت نکبت برهاند نمی بینند.



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: info@gooya.com تبلیغات: advertisement@gooya.com Cookie Policy