این که در سوال مان، از برخاستن موج اعتراضی دیگری سخن به میان می آوریم نه از قدرت پیش بینی متکی بر آمار و معلومات ماست نه از خوردن تن مان به نوستراداموس پیش گو.
یک اصل در علوم اجتماعی وجود دارد و آن این است که ضربان حرکت های اعتراضی در کشورهایی که وضع اجتماعی شان رو به وخامت است، و امیدی برای بهبود اوضاع وجود ندارد، هم سرعت، و هم شدت می گیرد.
این یک اصل اجتماعی ست و کاری اش هم نمی توان کرد. دیده اید که پزشکان، زمان درگذشت مریض بد حال را بر اساس اصولی که بدن تابع آن است می توانند مشخص کنند و بگویند که فلان بیمار یک ماه دیگر زنده خواهد ماند یا در صورت انجام فلان معالجات به عمرش شش ماه افزوده خواهد شد.
در علم اجتماع و سیاست متاسفانه هیچ اصلی که میزان عمر حکومت را به ما نشان بدهد وجود ندارد و به دلیل تعدد فاکتورها و پیچیدگی روابط میان ملت و حکومت نمی توان زمان مشخصی برای حیات یک حکومت مشخص کرد. اما در مورد نزدیک شدن «تاکت»های اعتراضی، دلایل و در نتیجه اصول و قواعدی وجود دارد که انکار ناپذیر است.
در مبارزه اجتماعی سه مرحله وجود دارد:
تهاجم، ترصد، دفاع.
هر تهاجمی الزاما به پیروزی مردم و شکست حکومت ختم نمی شود. تهاجم می توان به شکست مقطعی دچار شود یا این که به هر دلیل از تک و تا بیفتد.
مرحله ی بعد از تهاجم به نتیجه نرسیده، مرحله ترصد است. یعنی مردم و معترضان ظاهرا در سکوت و آرامش به زندگی عادی شان ادامه می دهند حال آن مترصد فرصتی هستند تا دوباره به پا خیزند و حکومت ناباب را از اریکه ی قدرت به زیر بکشند.
اما کار حکومت بدکار، حمله ی دائمی در عرصه های مختلف اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی به مردم و ایجاد رنج برای آن هاست. این مرحله که اصولا مرحله ای طولانی نیز هست، مرحله تدافع است که بیشتر دفاع شخصی ست تا گروهی، برای دفع بدکاری های حکومت.
ما اکنون در مرحله ترصد هستیم و دفاع از خود در مقابل گرانی های وحشتناک و آزار و اذیت های حکومت نکبت.
در این مرحله، امکان تفکر و برنامه ریزی برای حرکت های آتی تهاجمی وجود دارد چون از شور و هیجان دوران موج خبری نیست و آرامش نسبی بر جامعه حاکم است.
اما به اعتقاد نگارنده، در صورت برخاستن موجی جدید باید اشتباه های گذشته را تکرار نکرد و راه های جدید را آزمود. آن چه پیشنهاد من است این هاست:
-در صورت آغاز حرکت اجتماعی جدید، به جای ریختن بی هدف به خیابان ها، باید نقاط حساس حکومت نکبت را هدف گرفت. رادیو تلویزیون، یکی از این نقاط است.
-باید به جای اعلام عمومی زمان و مکان حرکت ها، جوان های برنامه ریز، به شیوه های مدرنی که از آن ها مطلع اند، هم قطاران و مردم را در جریان قرار دهند.
-نقاط تجمع های اعتراضی تا زمانی که جمعیت اعتراض کننده میلیونی نشده، نباید ثابت باشد و باید به شکلی هوشمندانه تغییر کند.
-در صورت میلیونی شدن تجمع ها باید امکانات استمرار و در خیابان ماندن جمعیت را «از قبل» فراهم کرد.
-موضوع دفاع از خود در مقابل سرکوب گران نظامی و شبه نظامی، باید به شکلی جدید تعریف شود و در تعریف جدید،،، این کار از اِعمال خشونت کور یا ابتدا به ساکن کلا مجزا شود.
موارد دیگر تخصصی در این زمینه وجود دارد که من قصد ندارم به آن ها اشاره کنم. اشاره ی من از آن روست که دوستان جوان ما بر اساس تجربه ی قدیمی ها، راه ها و روش های جدید و قابل انجامی مطرح کنند که سرنوشت بر پا خاستن های جدید، به سرنوشت بر پا خاستن های قبلی دچار نشود یا حداقل ضربه ای کارساز به حکومت نکبت بزند.
همچنان حق با حجاریان است
ضرب و شتم شدید متخصص بیهوشی در پیرانشهر