این انفجار توسط سازمان مجاهدین خلق طراحی و اجرا شد
سارا باقری - ایندیپندنت فارسی
حزب جمهوری اسلامی بلافاصله پس از اعلام پیروزی انقلاب اسلامی، در ۲۹ بهمن ۱۳۵۷ تشکیل شد.
بنیانگذاران آن روحانیونی چون محمد حسینی بهشتی، عبدالکریم موسوی اردبیلی، اکبر هاشمی رفسنجانی، سید علی خامنهای و محمدجواد باهنر بودند.
علاوه بر آنها حسن آیت، اسدالله بادامچیان، عبدالله جاسبی، حبیبالله عسگراولادی، سید محمود کاشانی، مهدی عراقی، میرحسین موسوی، مهدی کروبی و علی درخشان از اعضای شورای مرکزی اولیهٔ حزب جمهوری اسلامی بودند.
مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی
اعلامیه تأسیس حزب را علی خامنهای نوشت و نخستین جلسه شورای مرکزی در ۲۹ بهمن ۱۳۵۷ در محل کانون توحید در تهران تشکیل شد. سید محمد حسینی بهشتی نیز بهعنوان نخستین دبیر کل حزب انتخاب شد.
اساسنامه حزب بر اساس اعتقاد به اصل «نه شرقی، نه غربی»، ایجاد مناسبات برادرانه با همه مسلمانان جهان و کمک به نهضتهای آزادیبخش بود.
هدف اولیه تشکیل حزب این بود که نیروی منسجم و هماهنگی در برابر سایر نیروهای دخیل در پیروزی انقلاب اسلامی ایجاد شود. در برابر این حزب تشکیلات قدیمی با بنیان حزبی قوی همچون نهضت آزادی که بازمانده تشکیلات جبهه ملی بود وجود داشت، همچنین گروههای نزدیک به احزاب سوسیالیست و باسابقه تشکیلاتی بازمانده از حزب توده.
در این میان روحانیون سنتی و انقلابیون مستقل خلأ وجود یک حزب سیاسی و نظاممند را احساس کرده و تنها یک هفته بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، گرد هم آمدند تا قدرتمندترین حزب در ایران را تأسیس کنند؛ اما قدرت از آن حزب نبود، بلکه اعضای آن هرکدام بسته به اینکه به کدام سمتوسوی سیاسی نزدیکتر بودند، هرکدام بهتنهایی چون نیروی حزبی قدرتمندی در سرنوشت جمهوری اسلامی تأثیرگذار بودند.
این نامتعادل بودن قدرت حزبی و مناصب دولتی که اعضای درجه اول حزب داشتند باعث شد که از همان ابتدا در میان آنها مناقشاتی پنهان و پیدا بروز کند تا جایی که در خردادماه ۱۳۶۶ علی خامنهای و اکبر هاشمی نامهای به آیتالله خمینی نوشتند و از او درخواست کردند که به دلیل آنکه «حساس میشود که وجود حزب، دیگر آن منافع و فواید آغاز کار را نداشته... لذا، همانطور که قبلاً نیز کراراً عرض شد، شورای مرکزی پس از بحث و بررسی مبسوط و مستوفا با اکثریت قاطع به این نتیجه رسید که مصلحت کنونی انقلاب در آن است که حزب جمهوری اسلامی تعطیل و فعالیتهای آن بهکلی متوقف گردد.»
در کنار اختلافات درونی یکی از دلایلی که به منحل شدن این حزب انجامید، تأثیر کشته شدن دو دبیر کل و اعضای بلندپایه آن در جریان دو حمله تروریستی بود.
روز هفتم تیرماه سال ۱۳۶۰ انفجاری در جلسه دفتر مرکزی در سرچشمه تهران در جلسهای که قرار بود برای بررسی انتخابات ریاست جمهوری آینده برگزار شود، رخ داد که منجر به کشته شدن بیش از هفتاد نفر اعضای حزب جمهوری اسلامی که عضو مجلس شورای اسلامی و هیئت دولت نیز بودند، شد.
در این حادثه سید محمد حسینی بهشتی رئیس دیوان عالی کشور و دبیر کل حزب نیز کشته شد.
طبق گفته اعضای کمیته مرکزی سازمان مجاهدین این انفجار توسط سازمان مجاهدین خلق طراحی و اجرا شد.
کشته شدن او از نگاه بسیاری از ناظران، سرنوشت رهبری جمهوری اسلامی ایران بعد از آیتالله خمینی را تغییر داد. حضور طولانیمدت او در اروپا و سفرهای متعددی که به کشورهای اسلامی و عربی داشت باعث شده بود که دوستان قدرتمند و پرنفوذی در کشورهای درگیر انقلابانت ضد استعماری پیدا کند.
در غیاب چهرههای شاخصی چون بهشتی، در روز تعیین رهبر س از مرگ آیتالله خمینی، یک توصیه از اکبر هاشمی باعث شد تا تاریخ جمهوری اسلامی تغییر کرده و نظرها از تشکیل شورای رهبری جمهوری اسلامی به سمت شخصی برگردد که حتی شرط مرجعیت را که یکی از شرطهای لازم رهبری در قانون اساسی بود نداشت.
محمد حسینی بهشتی، طلبه دانشگاه رفتهای بود که در مقایسه با دیگر همرتبههای خود در جمهوری اسلامی، فردی میانهرو شناخته میشد. بسیاری عقیده دارند درصورتیکه افرادی چون او و محمود طالقانی زنده میماندند، جمهوری اسلامی رویهای معتدلتر و میانهروتر در سیاست داخلی و خارجی در پی میگرفت.