رادیو پیام اسراییل
بسیاری از ایرانیان، از دو نکته اساسی در پیش نویس برنامه حزب دموکرات در رابطه با ایران، در صورتی که در انتخابات ریاست جمهوری برنده شوند، بسیار نگران هستند.
در این پیش نویس، که قرار است پس از نهایی شدن، به سیاست رسمی حزب دموکرات مبدل شود، از جمله آمده است که اگر این حزب به قدرت برسد، یکی از نخستین اقدامات جو بایدن نامزد دموکرات ها در کرسی ریاست جمهوری، بازگشت به برجام است.
در این پیش نویس همچنین گفته شده که ایالات متحده به هیچ اقدامی دست نخواهد زد که موجب تغییر رژیم در ایران گردد.
به معنی دیگر، دموکراتها اگر قدرت را دوباره در آمریکا به دست گیرند، خیال حکومت اسلامی ایران میتواند کاملا راحت باشد که کاسه به همان کاسه پیشین، و آش به همان آش پیشین باز خواهد گشت.
بی جهت نیست که مقامات رژیم ایران اکنون نزدیک شدن دو جنگنده آمریکایی به هواپیمای مسافری ماهان را بهانه قرار داده و میکوشند زمین و آسمان را به هم بدوزند تا ثابت کنند که دولت پرزیدنت ترامپ ظاهرا به خطرناک ترین اقدام غیرقانونی دست زده و امنیت هواپیمایی جهانی را سخت به خطر انداخته است.
رژیم ایران می کوشد این موضوع را که قاعدتا یک امر حاشیهای و بخشی از اقدامات دفاعی آمریکایی است، و جنگندهها دست کم یک کیلومتر از هواپیمای ماهان فاصله داشتهاند، بهانه قرار داده و به نحوی در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا دخالت کند تا شاید ترامپ ببازد و بایدن پیروز شود.
میگویند جان کری وزیر خارجه دوران اوباما، محرمانه به حکومت اسلامی ایران توصیه کرده است که فعلا کاسه کوزهها را نشکنند و معاملهای با دولت ترامپ انجام ندهند و صبر کنند تا ترامپ برود و بایدن جایش را بگیرد - و آنگاه همه چیز رو به راه خواهد شد.
پرزیدنت اوباما شخصیتی والا و انسانی شریف است.
او از جنگ و ستیز دوری می جوید و راه صلح و آشتی را جستجو می کند.
ولی مشکل در آن است که اوباما همه را به کیش خویش میپندارد و بر این تصور باطل است که اگر آمریکا در پی صلح و آرامش است، پس حتما حکومت ایران هم صلح و آرامش میجوید و اگر آمریکا خواستههای آن رژیم را برآورده کند، حکومت آرام میگیرد و دست از تجاوز بر میدارد و رام میشود و به جامعه صلح خواهان جهان میپیوندد.
این اشتباه بزرگ اوباما و همه روسای جمهوری دموکرات، در طول چندین دهه اخیر بوده است.
اوباما میلیاردها دلار پول نقد از اندوختههای مالی مسدود شدۀ ایرانی در ایالات متحده را دو دستی به حکومت ایران تقدیم کرد - به این امید که آنها از ادامه فتنه گری دست بردارند و بچههای خوبی شوند.
ولی دیدیم که این پول کلان، که در واقع ثروت ملت ایران است، تا دلار آخر صرف فتنه گری در کشورهای منطقه و کمک به سازمان های ترور شد، و بخشی نیز به جیب سران حکومت سرازیر گردید.
نتیجه آنکه، رفتار اوباما، که هدف قابل احترامش، بازگردانیدن آرامش و ثبات در خاورمیانه و تامین رفاه مردمان آن بود، پیامدی معکوس داشت و رژیم ایران را گستاخ تر و تجاوزگر تر ساخت و در نتیجه امنیت منطقه را بیش از پیش به خطر انداخت.
اوباما اگر با اوضاع ایران و خلق و خوی سران رژیم کنونی کمی آشنایی داشت، میدانست که ورشکستگی اقتصادی رژیم بود که خامنهای را به دور میز مذاکرات کشاند تا به قطع برنامههای اتمی، در ازای لغو تحریمهای جهانی، آن هم به مدت محدود پانزده سال، تن در دهد تا تحریم ها برداشته شود.
ولی اگر اوباما شتاب نمیکرد و به فشار حداکثری علیه رژیم ایران روی میآورد، میتوانست آنها را به این تعهد وادار سازد که برنامه های اتمی و موشکی خود را برای همیشه متوقف سازند و از فتنهگری در کشورهای منطقه دست بردارند.
ولی اوباما به یک تعهد پانزده ساله اتمی بسنده کرد و خواهان توقف کامل برنامه های موشکی نیز نشد.
اوباما در آن ایام، یک فرصت تاریخی را از دست داد و اکنون ترامپ می کوشد این کاستی و اشتباه را، از طریق وارد آوردن فشار حداکثری علیه رژیم ایران جبران کند.
بنابراین، اشتباه بزرگ پرزیدنت اوباما، رسیدن به توافقی با حکومت ایران به نام برجام بود، که همه تحریمها را از دوش حکومت ایران بر داشت و امکانات مالی رژیم دوباره افزایش یافت، ولی این پول، به جای آن که صرف رفاه مردم ایران گردد، در راه برنامه های موشک سازی، و افزایش دخالت نظامی در کشورهای منطقه هزینه شد و چیزی از آن برای ملت ایران باقی نماند.
اوباما آنقدر حکومت ایران را جسور کرد و در نتیجه، موجب تحقیر خود آمریکائیان شد، که وقتی قایقهای نظامی سپاه پاسداران چند سرباز آمریکایی را در آب های خلیج فارس به اسارت گرفتند و آنها را در برابر دوربینهای فیلمبرداری، حقیر و ذلیل نشان دادند، أوباما به هیچ اقدام قاطعی دست نزد.
حالا ببینید که رژیم ایران در مورد پرواز دو جنگنده آمریکایی در فاصله یک کیلومتری از هواپیمای ماهان، متعلق به سپاه پاسداران، چه جنجالی به راه انداخته و میخواهند آسمان را به زمین آورند.
شش ماه پیش بود که دو موشک بر فراز تهران، به سوی یک هواپیمای مسافری شلیک کردند و آن فاجعه را به وجود آوردند.
تنها هدف جنگندههای آمریکایی، اطمینان یابی ار هویت هواپیمای در حال پرواز بود.
ترامپ بود که به سپاه پاسداران هشدار داد که ادامه رفتار تعرضی سپاه در خلیج فارس، عواقب وخیمی برای رژیم ایران خواهد داشت. پس از این هشدار قاطع، تعرضها نیز قطع شد.
البته، همین ترامپ بود که در برابر ساقط ساختن هواپیمای اطلاعاتی آمریکا بر فراز آبهای بین المللی در خلیج فارس واکنشی نشان نداد - اما قاسم سلیمانی را هلاک کرد.
یک رئیس جمهوری دیگر از حزب دموکرات، که رفتارها و ساده اندیشی او برای ملت ایران فاجعه آفرین شد، پرزیدنت جیمی کارتر بود که او نیز، در برابر اشغال سفارت آمریکا در تهران، هیچ واکنش قاطع نشان نداد و گستاخی رژیم ایران را به اوج رساند و دیپلمات های آمریکایی مدت ۴۴۴ روز در اسارت اوباش مسلح باقی ماندند، ولی ساعاتی پیش از آن که رونالد ریگان از حزب جمهوریخواه سوگند وفاداری یاد کرده و رسما رئیس جمهوری ایالات متحده شود، رژیم ایران که دچار هراس شده بود، برای آن که از ضربات کوبنده آمریکا در امان بماند، گروگانها را آزاد ساخت و در قراردادی تعهد کرد که دست کم یک میلیارد دلار به آمریکاییان خسارت بپردازد.
از دوران ریاست جمهوری جیمی کارتر سخن گفتیم که او نیز مانند اوباما انسانی شریف و مسالمت جو بود، ولی همانند او، شدیدا ساده اندیش و زود باور بود و عملا به دشمنان ملت ایران کمک کرد که به قدرت برسند و آشوبی در منطقه به راه اندازند که هر روز خطرناک تر میشود.
پرزیدنت جیمی کارتر، در ضیافتی که با آغاز سال میلادی ۱۹۷۹ شاه فقید به افتخار او در کاخ سعدآباد در تهران برپا کرده بود، به تجلیل از شاه پرداخت و جام شراب را به سلامتی او بلند کرد و ایران را "امن ترین جزیره در آبهای خروشان خاورمیانه" توصیف کرد.
ولی هم او بود که ژنرال رابرت هویزر را به تهران فرستاد که بر امیران ارتش ایران فشار آورد که مبادا جلوی بازگشت خمینی را بگیرند و یا به کودتای نظامی دست بزنند.
اینها نمونههایی از اشتباهات روسای جمهوری ایالات متحده از حزب دموکرات بود و اکنون هم دموکراتها اعلام می دارند که اگر به قدرت برسند، به برجام باز میگردند و علیه موجودیت رژیم کنونی به اقدامی دست نخواهند زد.
این برنامه در شرایطی اعلام میشود که رژیم ایران از خط ورشکستگی نیز فراتر رفته و فشار حداکثری پرزیدنت ترامپ به نتیجه نهایی نزدیک میشود.
شاید اگر انتخابات ریاست جمهوری آمریکا نزدیک نبود، رژیم ایران تا کنون اعلام شکست میکرد و به دور میز مذاکرات با آمریکا باز میگشت.
ولی اگر برنامه دموکراتها برای بازگشت به برجام عملی گردد، به مفهوم نجات حکومتی خواهد بود که به ارتکاب جنایات علیه مردم ایران ادامه می دهد و همچنان میکوشد خاورمیانه را به آشوب بیشتر بکشاند و خامنهای آمریکا را به انتقام جویی هلاکت قاسم سلیمانی تهدید میکند و مقامات رژیم ماجرای نزدیک شدن دو جنگنده آمریکایی به هواپیمای مسافری ماهان را که حاضر به اعلام هویت خود نبود، بهانه قرار داده و حتی اسرائیل را دوباره به نابودی تهدید میکنند.
در این ارزیابی قصد دخالت در انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده را نداریم.
آمریکایی ها حق دارند و آزاد هستند، رها از هرگونه تبلیغ یا تاثیرگذاری خارجی، به فرد مورد علاقه خود رای دهند. ولی هر انسانی که قلبش به خاطر ایران میتپد و دلش به حال ملت ایران میسوزد، نمیتواند نسبت به پیش نویس برنامه سیاسی دموکراتها در قبال حکومت اسلامی ایران بی اعتنا باشد.
رییسی وارد مساله «لواسانات» می شود
پائیز سیاه در انتظار ایرانیان خواهد بود؟