همان طور که بدن، احساس و روان انسان می تواند مورد آزار و دست درازی دیگران قرار گیرد معنویت انسان هم ممکن است دستخوش تعرض و تجاوز شود. در روانشناسی به سوءاستفاده، تحقیر یا آزار فرد با اهداف مذهبی، ایدئولوژیک یا ضد دینی «سوء استفاده دینی» (religious abuse) یا «تجاوز معنوی» (spiritual rape) گفته می شود. تجاوز معنوی سوء استفاده روحی از انسان است که باعث جدا یا منزجر شدن او از آن قسمت وجودش شود که روح نام دارد. منظور از «روح» قابلیت اندیشیدن و درک فرا-مادی است که به گفته روانشناسان مرز مشخصی با روان و احساس انسان ندارد (ماتیوس). هرگونه تلاش برای بازتعریف و کنترل قابلیت های روحی انسان تجاوز معنوی به وی محسوب می شود. تجاوز معنوی ممکن است از روی خیرخواهی یا با خودخواهی انجام شود، و در هر صورت فرد قربانی را دچار اختلالات روانی موقت یا مزمن از جمله تروما، فوبیا، افسردگی، گسستگی روانی و احساس گناه می کند. تجاوز معنوی مختص مذهب خاصی نیست و تمام ادیان و مذاهب حتی مکاتب معنوی غیر دینی(spiritual but not religious - SBNR) از آن بهره دارند.
تجاوز معنوی اغلب در کودکی و با شستشوی مغزی کودکان در مورد امور دینی (یا ضد دین) در خانه و مدرسه شروع می شود. گرچه آموزش های دینی به خودی خود و در قالب شناخت کلی ادیان تاثیر منفی بر ذهن کودکان ندارند، آثار منفی جایی ظاهر می شوند که تعالیم دینی (یا ضد دینی) با احساسات و عواطف خاص مانند تحکم، قضاوتگری، خشم و ترس به کودک منتقل شوند. این گونه آموزه ها نوعی دخالت مستقیم در ذهنیت کودک و دستکاری روانی وی محسوب می شوند و قدرت تخیل او درباره معنویت را مخدوش و آن را به تعالیم مکاتب دینی و تاریخی خاص محدود می کند. بدیهی است افرادی که در محیط های دگم و افراط گرای مذهبی یا تحت استبداد دینی پرورش یافته اند بیشتر با خوانش های محدود و تک بعدی از دین سر و کار دارند و بیش از دیگران در معرض تجاوز معنوی قرار دارند.
به گفته استفان لامبرت در کتاب اسارت کاریزماتیک، محیط هایی که رفتارهای زیر در آن ها رواج دارد در خطر ابتلا به «تجاوز معنوی» هستند:
۱- ستایش اغراق آمیز رهبران
۲- اعطای قدرت مطلق به رهبران
۳- مهم تر بودن ظاهر دین از باطن آن
۴- گم شدن فردیت دینی فرد در جمع
۵- احساس ناتوانی و انفعال فرد حتی در امور دینی
۶- احساس ناتوانی در تصمیم گیری و نیاز دائم به تایید رهبران
۷- ترس از ترک دین
۸- ابتلا به بیماری پس از ترک دین
۹- انتقاد ناپذیری
۱۰- پیروی از رهبران سوء استفاده جو، قدرت طلب، متکبر یا خودشیفته
تجاوز معنوی هم چنین شامل تحمیل میل و اراده خود بر دیگران و استفاده جسمی، روانی و احساسی از آنان بر پایه اعتقادات دینی می شود. در این جا عقیده دینی توجیهی است برای دست درازی به حریم خصوصی یا سیطره یافتن بر دیگران (زیردستان، کودکان، زنان). مثلن در ایران فردی به خاطر بهایی بودن زندانی و شکنجه می شود یا دختری به دلیل شیعه بودن و به رغم میل خود مجبور به ازدواج موقت می شود. تجاوز معنوی-فیزیکی در قالب ضرب و شتم و حبس به دلیل انجام ندادن یا انجام دادن آیین مذهبی (مثل نماز نخواندن در خانواده های مذهبی یا نماز خواندن در خانواده های غیر مذهبی)، تجاوز جنسی (مثل ازدواج زیر سن قانونی) و کشتار (مثل قتل ناموسی) ظاهر می شود. نوع بسیار پیشرفته تجاوز معنوی تروریسم و نسل کشی انسان ها با توسل به دین است.
کشیش پروتستان جف ون وندرن در کتاب قدرت نامحسوس تجاوز معنوی این نوع تجاوز را شامل موارد زیر می داند (مثال ها اضافه شده اند):
۱- سوء استفاده روانی و عاطفی از دیگران به اسم دین (مانند بی اعتنایی و قهر در خانه یا محرومیت از تحصیل و ستاره دار شدن در دانشگاه های ایران)
۲- سوء استفاده بدنی از جمله آسیب جسمی دیدن در آیین مذهبی (مانند مراسم محرم)
۳- سوء استفاده جنسی از دیگران به اسم دین (مانند ازدواج موقت، ازدواج زیر سن قانونی، چند همسری و تجاوز جنسی)
۴- سوء استفاده عملی یا کلامی از دیگران به اسم دین (مانند تمسخر و تهدید کلامی، تنبیه، شکنجه و قتل)
۵- الزام تبعیت همگان از مقامات دینی و نداشتن حق اعتراض و مخالفت
۶- كنترل نامعقول یا نقض حقوق انسانی به اسم دین (مانند دخالت گشت ارشاد و ستاد امر به معروف و نهی از منکر)
۷- اتهامات دروغین، انتقاد، و برچسب نافرمانی، عصیان، شرارت، ارتداد و بی ایمانی به افراد زدن
۸- جداسازی و محروم کردن افراد از امتیازات و روابط اجتماعی به خاطر عقایدشان
۹- پیروی از دستورالعمل ها و آیین پنهانی (مانند تقیه)
۱۰- اعمال دینی اجباری (مانند نماز یا روزه در مدارس)
۱۱- استثمار مالی (مانند لزوم پرداخت خمس)
۱۲- بردگی روحی و روانی (مانند مرجعیت تقلید و ترس از این که افراد استنباط شخصی خود را از دین داشته باشند)
اصطلاح «تجاوز معنوی» اولین بار در اواخر قرن بیستم برای اشاره به سوء استفاده ی رهبران كلیسا از قدرت مذهبیشان ابداع شد. به گفته ون وندرن «تجاوز معنوی زمانی رخ می دهد که دین به جای خدمت به انسان ها و قدرتمند و آزاد کردن آن ها در خدمت کنترل و تحمیق و محدود کردن آن ها باشد.» لامبرت تجاوز معنوی را نوعی «بردگی مذهبی» می داند که در طول تاریخ برای «تسلط روانی» رهبران دینی بر پیروانشان پدید آمده است. رونالد انروث استاد جامعه شناسی دانشگاه وست مونت در کتاب کلیساهای متجاوز چهار نوع تسلط روانی رهبران دینی را بر پیروانشان بر می شمرد:
۱- اقتدارگرایی: سوءاستفاده از قدرت مذهبی، انحصارطلبی و نقد ناپذیری.
۲- کنترل و تفتیش عقاید: دخالت در زندگی دیگران با به کارگیری احساس گناه، ارعاب و ایجاد ترس و تهدید در حدی که قدرت تصمیم گیری فرد سلب شود و همه تصمیم ها به رهبر مذهبی محول شود.
۳- گروه بندی و خودبرتربینی: قرار گرفتن قدرت در دست گروه ها و مذاهب خاص که قابلیت رشد از طریق انتقادپذیری را ندارند.
۴- انعطاف ناپذیری و تعصب: سرکوب مشکلات درونی گروه یا حل کردن ظاهری آن ها با محول کردن همه تصمیمگیری ها به رهبر.
هرچند دین و فردیت از نگاه مدرن دو موضوع آشتی ناپذیرند، اصطلاح «تجاوز دینی» نشان می دهد که معنویت انسان مانند بدن، روان، و احساس او حریمی خصوصی است و می تواند مورد تعدی قرار گیرد. رابطه ی تنگاتنگ معنویت انسان و حق مالکیت بر خود در محیط هایی که به مالکیت انسان احترام نمی گذارند آسیب جدی می بیند و ممکن است حس معنوی فرد را سرخورده یا نابود کند. روانشناسان راهکارهایی را برای محافظت از تجاوز معنوی توصیه می کنند:
۱- از خود محافظت کنید: از افراد و محیط هایی که می خواهند نوع خاصی از معنویت را در شما القا کنند یا به روح شما آسیب بزنند دوری کنید.
۲- احساس مسوولیت خود را تقویت کنید: گذشته را بپذیرید و برای بیرون آمدن از حس خودخوری و قربانی بودن متعهد شوید.
۳- مطالعه و باز هم مطالعه کنید: با تفاسیر مختلف از دین و معنویت آشنا شوید، بی تعصب در مورد تمام ادیان مطالعه کنید.
۴- فردیت خود را تقویت کنید: مرزهایتان را تعیین کنید. رابطه با پروردگار (یا نیروی برتر عالم هستی) بیش از هر چیز نوعی رابطه فردی است که با خواست و اراده شما انجام می شود. دین را ارتباط شخصی خود با پروردگارتان (یا نیروی برتر) ببینید که توسط شما و نیازهای شما تعریف می شود. برای مدتی انواع دیگر دین را که در سلامت روان شما مؤثر نیستند (مانند دین جمعی، ملی و موروثی) کنار بگذارید و در مورد معنویت به تنهایی تصمیم بگیرید.
۵- در مورد تجاوز معنوی صحبت کنید: در صورت امکان احساس و تجربه خود را با افراد خانواده یا دوستان معتمد در میان بگذارید و نظر آن ها را جویا شوید.
۶- در مورد تجاوز معنوی بنویسید: احساسات سرکوب شده خود را یاداداشت کنید یا در وبلاگها و شبکه های اجتماعی با اسامی ناشناس یا با نام خود به اشتراک بگذارید، افراد زیادی را مانند خود پیدا می کنید.
۷- به روانشناس مراجعه کنید: سرکوب کردن یا نشناخته گذاشتن احساسات عواقب منفی بسیاری دارد. روانشناسان می توانند به شناخت و یادآوری آن احساسات ناشناخته و خاطرات از یاد رفته کمک کنند.
۸- مراقبه کنید: قسمت بزرگی از دین مداقه و تفکر در مورد مفهوم زندگی است. مراقبه را به مفهوم معنویت و تاثیر آن بر روان و سلامت خود یا بر تاریخ رابطه تان با پروردگار (یا نیروی برتر عالم) تعمیم دهید. بگذارید فکر و احساستان معنویتتان را هدایت کند.
۹- صبر داشته باشید: معالجه تجاوز معنوی مانند انواع دیگر تجاوز به زمان و ممارست نیاز دارد، به ذهن و بدن خود اجازه ترمیم طولانی مدت را بدهید.
نظر شما در این باره چیست؟ آیا شما هم سابقه تجاوز معنوی داشته اید؟ آیا روش های بالا را برای مقابله با تجاوز معنوی می پسندید یا روش دیگری پیشنهاد می کنید؟
منابع
- Enroth, Ronald. Churches That Abuse. Zondervan, 1993.
- Lambert, Steven. Charismatic Captivation. Real Truth Publications, 2003.
- Mathews, Andrea. "When Is Spiritual Abuse?" Psychology Today, 2019.
- VanVonderen, Jeff. The Subtle Power of Spiritual Abuse: Recognizing and Escaping Spiritual Manipulation and False Spiritual Authority Within the Church. Baker Books, 2005.
آشی که برای ایران پخته اند، اکبر گنجی
چه باید کرد؟ منصور فرهنگ*