Thursday, Jul 30, 2020

صفحه نخست » با همت عصیان شدن، ویدا فرهودی

Vida_Farhoudi_2.jpgشرمت نمی‌آید چنین در ننگ‌ها پنهان شدن

گردن زدن آواز را، با کرکسان هم خوان شدن
*
رقصاندن سرو سهی حلاج گون بر دارها
با کوبه‌ی شلاق‌ها خنیاگر زندان شدن
*
پاشیدن خاشاک کین، بر چشم زیبای زمین
همچون زمستان ددمنش، غارتگر بُستان شدن
*
خون قلم را ریختن، شعر نجیب عشق را
بر افترا آویختن، با وَهن هم پیمان شدن
*
انسان نِه‌ای در باورم، باشد تو را چون همّ و غم
بر مسند ظلم سیه، فرمانده‌ی انسان شدن
*
در دشمنی با زندگی، ترسانی از زایندگی
خواهی بدرّی موج را در قله‌ی طغیان شدن
*
موجی که با بالندگی، خیزد زقعرخفتگی
مرداب تو ریزد به هم، درنوبت توفان شدن
*
شد گر چه شادی سر نگون، در خاکمان، اما کنون
رویَند گل‌ها گونگون، با همت عصیان شدن
*
باور نداری نوبتی، بنگر به فوج غنچه‌ها
کز عنفوان نطفگی، سرخند در خندان شدن
*
بی چاره‌ای زین پس بدان، ننگ‌ات بوَد هرجا عیان
‌ای برده خاک خسته مان، تا ورطه‌ی ویران شدن
*
چون لشگری آراسته، میهن کنون برخاسته
حاصل ندارد بیش از این، در رنگ‌ها پنهان شدن
*
ویدا فرهودی



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy