ویژه «خبرنامه گویا»
*
گفت شیخی به شمر ذی الجوشن
شد دلم از جمال تو روشن
*
گرچه کُشتی امام سوم را
شوکه کردی تمام مردم را
*
گرچه تو خاک بر سر احمق
لطماتی زدی به نهضت حق
*
من ولی دوست دارمتای شمر
محترم میشمارمتای شمر
*
خوش بریدی سر حسین علی
دور باشد سر تو از کچلی
*
خدمتی کردهای تو بی تردید
که طرف گشت مفتخر به شهید
*
چون بهرحال آن امام عزیز
میشد البته ناتوان و مریض
*
دیر یا زود در همان ایام
لطمه میزد کلسترول به امام
*
یا که بودش فشارخون بالا
قرص آملودیپین کجاست حالا؟ *
*
یا دیابت به او ضرر میزد
خنجر خود ز پشت سر میزد
*
یا پروستات او ورم میکرد
شیعیان را اسیر غم میکرد
*
یا که با سرعتی فزون از صد
در بیابان شتر به او میزد
*
یا که انگور سم-زده میخورد
دور از جان بالأخره میمرد
*
و بهرحال سیدالشهدا
تا ابد داشت زندگی؟ ابدا
*
همّت تو نبود اگر در کار
بود او هم یکی از آن اطهار
*
حضرتی صاحب ستوده صفات
کشته میشد بدون تبلیغات
*
تو به او خدمتی گران کردی
نام آن مرد جاودان کردی
*
مایه افتخار مردم شد
جاودانه امام سوم شد
*
این میان ارزش مقام تو نیز
بهر ما روشن است شمر عزیز
*
تو به ما عاشقان راه حسین
کردهای خدمتی بزرگ این بین
*
قیمهی نذریِ همین دیروز
مزهاش همره من است هنوز
*
جان تو بهترین غذا این بود
لیمو عمانیش یه همچین بود
*
لپهاش وای کهربائی وای
روغنش وای کدخدائی وای
*
گوشتش، تکه تکهی الماس
کیف کردم به حضرت عباس
*
سفره را دشت کربلا دیدم
دشت را صف به صف غذا دیدم
*
لشگر مرغ در جلو به به
خیمه لوبیا پلو به به
*
سفرهای بود مثل صحنه جنگ
کارزاری بدون مکث و درنگ
*
دجله دوغ آنطرف جاری
لِنگ جوجه، نبرد اجباری
*
بخور از دیس و کاسه و سینی
هرچه میبینی و نمیبینی
*
ریختم آنچه بود در سفره
به گلویم، شما بگو حفره
*
ریختم پشت هم به یاری حق
توی حلقم، شما بگو خندق
*
بعد یکباره چشم خود بستم
علم ران بَرّه در دستم
*
چشم خود را که باز بگشودم
توی اورژانس فاطمه بودم
*
شمرجان در تمام این احوال
کرد افکار من ترا دنبال
*
تو همانی که در سپاه امام
در کنار علی علیه سلام
*
جنگ کردی به سهل و آسانی
عینهو قاسم سلیمانی
*
حیف شد که رسانه دشمن
زد به دعوای کوفیان دامن
*
خب تو هم ساده دل، ضمیرت پاک
تحت تأثیر فتنهء ساواک!
*
سر بریدی از آن ستوده امام
و رسیدی خود تو هم به مقام
*
که اگر کُشتی آن امام عزیز
کردهای کِشت و زرع حاصلخیز
*
مثل تو هرکسی که شیرین کاشت
پیش ما احترام خواهد داشت
*
دست تو درد نکند اخوی
برکت داشت بازوان قوی
*
اربعین از تو زنده شدای مرد
جاودان شد حماسه شله زرد
*
تو به حضرت اگر زدی ضربت
من به حلوا رسیدم و شربت
*
از تو شد اختراع ماه عزا
چه عزائی که متصل به غذا
*
شمرجان، تو شکوه این دینی
الکی زِر نمیزنم اینی
*
شمر را گر ز روضه برداری
تومنی صد تومن ضرر داری
*
متن روضه هرآنچه گشته درست
کپیرایت تمام آن از توست
*
این توئی چلچراغ این حوزه
روشنی بخش تعزیه، روضه
*
از امام شهیدِ ما تو سری
قدری از او امام حسین تری
*
من که یک شیخ روضه خوان هستم
واقعاً از تو قدردان هستم
*
از تو دارم جواز قتل و قتال
خیلییم کشتهام در این همه سال
*
از تو دارم سپردهها در بانک
پادگانها پر از هزاران تانک
*
از تو دارم حریر عمامه
خشتک ابرشم به پیجامه
*
از تو دارم تراس و ایوان را
قصر طاغوتی لواسان را
*
از تو دارم آژانس صیغه و عقد
جمعه بازار سکس، قسطی و نقد
*
عقد پنهان همسر پنجم
یا تجاوز به دختر مردم
*
از تو داریمای بهین جلّاد
کاخ مرمر، وَ کاخ سعدآباد
*
ای شکنجه گر قمه بر کف
از تو داریم خانهء اشرف
*
ای همه عمر خود جنایتکار
از تو داریم موزهء دربار
*
ای پدرسگ صاحاب، شمرِ بلا
از تو داریم مبلمان طلا
*
هست توی خلای ما سیفون
صوت آبشار هم میاد از اون!
*
مستراحی که سهم ما بوده
مال شاپورغلامرضا بوده
*
من که بودم گدای گوشه نشین
ترو قرآن خودت بیا و ببین
*
چند وقته عزیز پوتینم
نورچشمی دولت چینم
*
شهرت من به پشتبانی تو
رفته آنسوی بورکینافاسو
*
من که بودم دعانویس محل
میروم کاخ سازمان ملل
*
باز گویم اگرچه بد کردی
چمن کربلا لگد کردی
*
گرچه درّنده مثل گرگی تو
لیک در چشم ما بزرگی تو
*
و توئی قهرمان کرب و بلا
آفرین بر تو شمر، صل علی
*
ــــــــــــــــــــــــــــــ
*Amlodipine
ناگفتههایی از درگیری در «روستای ابوالفضل»