تلاش نرگس (محمدی) برای مبارزه با سلول انفرادی برای من چندان روشن و قابل درک نبود در مبارزه نسل ما، سلول انفرادی قسمتی از مبارزه بود. برای ما انفرادی مکان آزمایش وعدهها و اثبات ادعا بود مانند سخنان زهرا دهتابجی و مهوش خانجانی در همین کتاب شکنجه سفید.
برای نسل من شنیدن هزاران داستان سلول انفرادی ماهها یا سالها افراد قسمتی از مبارزهای بود که به ما تحمیل شده بود تمام زندانیان هم کم و بیش آن را تحمل کرده بودند ملاک هم این بود کدام زندانی قویتر از آن بیرون آمده بود. من ساعتها خاطره از انواع انفرادی کشیدن افراد دارم که مثنوی میشود.
اما ورود نرگس به مسئله با من متفاوت بود در مورد انفرادی او میگفت تو بنویس. اما در دوره اصلاحات برای من سخن گفتن از سلول انفرادیهای چند ماه و چند باره چندان مفهوم و مقبول نبود اما او بعد از دومین انفرادی که در همین کتاب در بارهاش گفته است بیمار شد. بعد اصرار داشت مصاحبه تصویری با چند نفر بگیرد که نام افراد را هم معین کرده بود از میثمی تا عموئی و برخی از فعالانم.م و زنان از گرایشات مختلف را لیست کرده بود ملاکش هم سیاسی و خطی نبود خاطرات همه را در باره سلول انفرادی میخواست که با توجه به در به دری ما در دوران جنبش سبز خورد که ما نمیتوانستیم ثبات داشته باشیم.
اما او هر وقت که توانست در باره سلول انفرادی نوشت و مصاحبه کرد در همین کتاب شکنجه سفید هم دغدغه خودش را سلول انفرادی و ظلمانه آن نشان میدهد.
کتاب شکنجه سفید دارای حس زنانه است و زنان توان بازگوئی احساس خود را بهتر از مردان دارند.
اکثر مصاحبههای کتاب به نسلی جدیدی متعلق است که حقوق خود را میخواهد تا به نسلی که به دنبال اثبات مقاومت خود بود این دو منظر متفاوت هستند و زاویه ورود را متفاوت میکنند.
برای نسل جدید انفرادی ظلمی است باید برچیده شود. در همین کتاب مقایسه کنید نگاه هنگامه شهیدی را با زهرا ذهتابچی که هر دو انفرادی طولانی کشیدهاند. نسل من روش انفرادی کشیدن زهرا ذهتابچی و صدیقه مرادی را باور داشت.
نرگس در این مصاحبه با تنوعی که در میان مصاحبه شوندگان ایجاد کرده است این دو نسل را به ما نشان میدهد.
ما هم در انفرادی گریه میکردیم اما به ما گفته بودند گریه مرد غرورش را میشکند. غرورت در انفرادی نشکند تا خرد نشوی.
در نسل ما زنان هم پیرو این قاعده بودند.
در این کتاب با افرادی مواجهی هستی که با درد و رنج مقاومت کردهاند گاه از تمام شدن طاقت خود گفتهاند، ولی بر ظلمی که بر ایشان رفته است روایت کردهاند.
کتاب شکل رمانتیک و تبلیغاتی هم ندارد که برخی به دنبال آن هستند که مدعی شوند که بله انفرادی کشیدن من و امثال ما ملس است بی خیال. یا ما در انفرادی کمر حکومت را شکستیم.
فراموش نکنیم بسیاری هم در انفرادی کم آوردند. گوشهای از این آسیبهای سلول انفرادی را صدیقه مرادی در این مصاحبه در مورد دیگران در کتاب شکنجه سفید بیان میکند. که دیگرانی میتوان هزاران نفر دیگر را به آن افزود.
اصرار نرگس برای مبارزه با سلول انفرادی به درستی رازی را بیان میکند انفرادی شکنجه است حکومت از این شکنجه حساب شده و ظالمانه سود میبرد پس باید به آن پایان داد.
کتاب را بخوانید بعد قضاوت کنید که اصرار برای مبارزه با سلول انفرادی که برای پاسداشت کرامت انسان چقدر ضروری است. اگر توانستید در این راه گامی بردارید به اندازه توان خود.
پ-ن کتاب «شکنجه سفید» را نشر باران در سوئد منتشر کرده است. نشر باران تلاش دارد این کتاب را به چند زبان دیگر هم منتشر کند.