Monday, Oct 5, 2020

صفحه نخست » چرا جمهوری اسلامی برای کنترل و تبلیغ و تأثیر بر هواداران «پرسپولیس» تلاش می‌کند؟!

perspolis.jpg کیهان لندن - تیم فوتبال پرسپولیس ایران با پیروزی در مقابل تیم النصر عربستان به فینال لیگ قهرمانان آسیا رسید آنهم در شرایطی که سه چهار ساعت قبل از مسابقه عیسی آل‌کثیر مهاجم این تیم که امید زیادی به گل زدن او بود از سوی کنفدراسیون فوتبال آسیا (AFC) شش ماه از حضور در بازی‌ها محروم ‌شد.

به عقیده برخی از هواداران این تیم، رأی AFC مشکوک است. هواداران پرسپولیس می‌پرسیدند چطور وقتی روز شنبه AFC‌ تعطیل است حکم صادر شده؟ و چرا در موارد مشابه روند رسیدگی به تخلف بازیکنان طولانی بوده اما اینبار چنین سریع حکم محرومیت صادر شده آنهم بدون اینکه آل‌کثیر یا مدیران پرسپولیس حق دفاع و اعتراض داشته باشند؟ آنها همچنین مدعی هستند که AFC تحت نفوذ عربستان است. به نظر هواداران فوتبال بطور کلی نیز آل‌کثیر یک بازیکن کم‌حاشیه و محجوب است و حرکتی که بعد از شادی پس از گل نشان داد ربطی به «نژادپرستی» نداشت. آنها مطرح می‌کنند که وی به خواهرزاده‌اش که چشمانی شبیه قفقازی‌ها و ساکنان شرق آسیا دارد علاقمند است و این حرکت را برای خوشحالی او انجام داد؛ او سال‌هست بعد از گل زدن به همین شکل شادی می‌کند.

به هر روی، مسابقه در مقابل تیم‌های فوتبال عربی به ویژه عربستان و بحرین برای تیم‌های ایرانی گویی اهمیت مرگ و زندگی دارد. بعضی از هواداران پرسپولیس و استقلال (تاج) حتی می‌گویند حاضریم در مقابل حریفان ژاپنی و کره‌ای بازنده باشیم اما «به این عرب‌ها» نبازیم. حس نباختن به تیم‌های عربی و شیرینی دوچندان پیروزی در مقابل آنها بسیار فراتر از رقابت در یک میدان ورزشی است. در تمام استادیوم‌های ایران وقتی یک تیم عربستانی یا بحرینی با تیم‌های ایرانی مسابقه دارد بسیاری از تماشاگران در اغلب مواقع یکصدا به آنها توهین‌ می‌کنند. در جریان مسابقه پرسپولیس با تیم النصر در استادیوم «آزادی» نیز هواداران پرسپولیس شعار می‌دادند: «واویلا واویلا عرب...»

مطالب بیشتر در کیهان لندن

رقابت سخت بین تیم‌های ورزشی ایرانی و عربی و کُرکُری‌ خواندن از سوی هواداران و رسانه‌ها غیرعادی نیست. البته در همه جای جهان این رفتار هواداران به ویژه در ورزش فوتبال رایج است و در برخی موارد به ویژه اگر مسابقات بین کشورهای همسایه باشد. این حساسیت‌ها وقتی تیم‌های فوتبال آلمان و هلند و یا لهستان در مقابل هم قرار می‌گیرند نیز حواشی زیادی به همراه دارد. اما در مورد رقابت تیم‌های ایرانی با تیم‌های عربستانی یا بحرینی مسئله به دشمنی سیاسی نیز تبدیل می‌شود که پدیده‌ای نوظهور و مربوط به بعد از روی کار آمدن جمهوری اسلامی است و منشاء حکومتی دارد. بر بستر ناسیونالیسم کور و افراط‌گرایی مذهبی که از تفکر «ایران اسلامی» تغذیه می‌کند، از صداوسیمای حکومت و رسانه‌های وابسته تا نمایندگان مجلس شورای اسلامی و مدیران باشگاه‌ها و حتی به اصطلاح «سلبریتی‌ها» در تحریک این دشمنی سیاسی که هیچ همخوانی با اخلاق ورزشی ندارد نه تنها مؤثرند بلکه آن را تشدید می‌کنند.

هواداران تیم‌های فوتبال ایرانی و حتی بازیکنان فوتبال از هفته‌ها پیش از حضور در رقابت‌های آسیایی مدام از هر زبان و رسانه‌ای می‌شنوند که حریفان عربی پولدارند! گویی بازیکنان حریف حق آنها را خورده‌اند! حال آنکه سیستم فاسد و حکومتی فعالیت باشگاه‌ها در ایران و نفوذ سیاسی- عقیدتی رژیم در آنها سبب شده تا فدراسیون‌های ورزشی و باشگاه‌های کشور به چنین فلاکتی بیفتند که حریفان کشورهای دیگر به رشک و حسرت آنها بدل شوند.

حضور بازیکنان با کیفیت خارجی در تیم‌های عربی و پرداخت دستمزدهای بالا به آنان و مربیان و بودجه‌های هنگفت تیم‌ها و امکانات باشگاهی و ورزشگاهی کشورهای عربی حوزه خلیج فارس با حامیان قدرتمند سبب پیشرفت آنها به ویژه در دو دهه اخیر شده است اما دستگاه تبلیغاتی جمهوری اسلامی با لاپوشانی حقیقت بجای اینکه اعتراف کند که این پیشرفت‌ها نتیجه‌ی عملکرد درست و حرفه‎ای مدیران تیم‌ها و سرمایه‌گذاری‌های ورزشی و تابع اقتصاد پُر رونق و عملکرد سیاسی آن کشورهاست، با تحریک احساسات ناسیونالیستی طرفداران فوتبال و آلوده کردن فضای ورزش و فوتبال به سیاست «ضد عرب» از هواداران ناآگاه فوتبال بهره‌برداری سیاسی می‌کند.

همان جریانات سیاسی و رسانه‌هایی که در طول سال مدام از دستمزد نجومی بازیکنان فوتبال و جذب مربیان و بازیکنان خارجی ایراد می‌گیرند، وقتی تیم‌های ایرانی در مقابل تیم‌های پولدار عربی حاضر می‌شوند، به تحریک احساسات ناسیونالیستی و افراطی هواداران فوتبال می‌پردازند. مجریان تلویزیون دائم تبلیغ می‌کنند عرب‌ها پول و امکانات دارند و ما نداریم! و یا عرب‌ها پول دارند و ما «غیرت ایرانی»! اما هیچکدام از آنها نمی‌گوید چرا عرب‌ها پول دارند و ما نداریم؟! نمی‌پرسند کشورهای عربی حوزه خلیج فارس چه کرده‌ و چه نکرده‌اند که سطح امکاناتشان در هر زمینه‌ای بیشتر از ایران است؟!

بعلاوه، مدیران و مقامات جمهوری اسلامی نیز رقابت ورزشی را جبهه‌ای سیاسی- رسانه‌ای در مقابل حریفان سعودی و بحرینی می‌بینند و فکر می‌کنند با برنده شدن در یک مسابقه پس از نظر سیاسی نیز بر کشور آن تیم نیز پیروز شده‌اند و این توهم را از طریق دستگاه‌های عریض و طویل تبلیغاتی و رسانه‌ای به هواداران فوتبال نیز تزریق می‌کنند!

در قضیه محرومیت عیسی آل‌کثیر و همچنین شکایت تیم النصر، مهدی رسول‌پناه‌ مدیرعامل پرسپولیس به زبانی که بیانگر فرهنگ نازل در مقامات و مدیران جمهوری اسلامی است می‌گوید «آل‌کثیف ول‌کن پرسپولیس نیست و می‌خواهد زهرش را به پرسپولیس بریزد!»

مدیرعامل پرسپولیس بدون اینکه به شکست‌های احتمالی بعدی و نقش «خدا» و «جای حق» در آنها فکر کند، به رسانه‌ها می‌گوید «خدا جای حق نشسته و پرسپولیس هم جواب محکمی به آنها داد. خدا با پرسپولیس بود و این تیم هم موفق شد!»

در عین حال، اگر «خدا» با پرسپولیس است چرا بدهی ۵۰ میلیارد تومانی این تیم به بازیکنان و مربیان خارجی آن تسویه نشد؟ این باشگاه با رسیدن به فینال باشگاه‌های آسیا تا همینجا ۲ میلیون دلار پاداش گرفته است. اما پاداش سال گذشته آنها برای رسیدن به همین مرحله کجا رفت و خرج چه شد؟!

«آل‌کثیف» و «آل خبیث» دو عبارتی است که پس از محرومیت آل‌کثیر رسانه‌ها و بعضی از مسئولان و کارشناسان ورزشی داخل ایران در در مورد عربستان به کار می‌برند: روزنامه «وطن امروز» وابسته به حزب‌اللهی‌‌ها یکی از همین رسانه‌هاست که از صدرنشینان افراط‌گرایی و زشتگویی‌های جمهوری اسلامی است.

حکومت‌های دیکتاتور از فوتبال برای اهداف سیاسی خود با تمام ظرفیت سوء استفاده می‌کنند. در سال‌های اخیر بارها بسیجیان و حزب‌‌اللهی‌ها در مسابقات فوتبال بین‌المللی و باشگاهی که در استادیوم «آزادی» و دیگر ورزشگاه‌‌های کشور برگزار شده با فراخوان قبلی تجمع کردند و با سوء استفاده از فضای ورزشی علیه مقامات عربستان و بحرین شعار داده‌اند. حکومت اسلامی ایران بدون توجه به قوانین و هشدارهای فیفا استادیوم‌ها را به کارزاری برای قدرت‌نمایی سیاسی و مذهبی و ترویج شیعه‌گری تبدیل کرده است.

تعدادی از بازیکنان پرسپولیس بعد از پیروزی مقابل النصر به محض اینکه به تهران رسیدند علیه رسول‌پناه مدیرعامل این باشگاه مصاحبه کردند. آنها از باشگاه طلب دارند و می‌گویند مدیران پرسپولیس فقط وعده پوچ می‌دهند.

احساسات مردم برای جمهوری اسلامی فقط فرصتی برای لاپوشانی دزدی‌ها و سوء مدیریت‌هاست. هواداران پرسپولیس بعد از پیروزی مقابل النصر از فرصت استفاده کرده و برای شادی به خیابان‌ها آمدند. در میان این هیجانات اما کسی نمی‌پرسد پول‌ها چه می‌شود و بدهی این باشگاه چقدر است! ولی رسانه‌ها از همین تجمعات نیز برای تبلیغات سیاسی استفاده می‌کنند؛ از نمایش شادی آنهم در شرایط کُرونایی تا هوادارانی که زیر بیلبورد سلیمانی و المهندس در هم می‌لولند.

از سوی دیگر جمهوری اسلامی برای لاپوشانی خفقان و سرکوب حاکم بر ایران به نمایش این شادی زودگذر نیاز دارد. اما وقتی رقص و پایکوبی در بعضی مناطق به شعار علیه رژیم تبدیل می‌شود تحمل نمی‌کند و با گاز اشک‌آور و باتوم به جان مردم می‌افتد و آنها را دستگیر می‌کند.

دو سال پیش بعد از آنکه هزاران نفر از طرفداران پرسپولیس در استادیوم «آزادی» در حمایت از پهلوی‌ها شعار سر دادند، صداوسیمای رژیم در یک گزارش تبلیغاتی ادعا کرد که «پرسپولیس تیمی است که به مخالفان سلطنت نزدیک است و رقابت آن با تاج خیلی مهم‌تر از یک رقابت ورزشی است!»

پس از پیروزی تیم فوتبال پرسپولیس در مقابل النصر شاهزاده رضا پهلوی در توییتی این پیروزی را تبریک گفت ولی با اشاره به شرایط کشور نوشت که «با وجود مشکلات روزافزون، میلیون‌ها هم‌میهنم به این بهانه برای ساعاتی شادمان شده‌اند.»

این توییت با استقبال زیادی مواجه شد اما شماری از هواداران پهلوی نیز انتقاد کرده‌اند در شرایطی که بسیاری از مخالفان جمهوری اسلامی پس از اعدام نوید افکاری کشتی‌گیر معترض و در مخالفت با نقض حقوق بشر خواهان تحریم فدراسیون‌های ورزشی جمهوری اسلامی و حضور آنها در مسابقات بین‌المللی شده‌اند، چنین توییتی بجا نبوده است. برخی از هواداران وی اما معتقدند که تبریک به هواداران پرسپولیس مانع از آن می‌شود که جمهوری اسلامی از احساسات هواداران این تیم برای پیشبرد سیاست‌های خود استفاده کند.

در این میان به نظر می‌رسد که نفع جمهوری اسلامی در تبلیغ دوگانه «تاج» (استقلال) به عنوان تیم پادشاهی و «پرسپولیس» به عنوان تیم انقلابی است! حال آنکه هر دو آنها و تیم‌های دیگر جز تیم‌های ورزشی نیستند! با اینهمه یکی از اصلی‌ترین ابزار رسانه‌ای رژیم ایران برای ترویج این دوگانه کانال‌های هواداری دو باشگاه در اینستاگرام و تلگرام است که هرکدام بیش از یک میلیون فالور دارند و کارشان تزریق و گسترش نفرت علیه هواداران و بازیکنان رقیب است! چیزی که در فرهنگ و اخلاق ورزشی همواره نکوهش شده و هیچ کمکی نیز به ارتقاء ورزش مربوطه نمی‌کند!

یکی از محورهای کانال‌هایی که به اسم هواداران تیم پرسپولیس فعالیت می‌کنند، توهین و پرونده‎سازی علیه سپهبد پرویز خسروانی مؤسس باشگاه تاج (۱۳۲۴ خورشیدی) است. جالب توجه اینکه این کانال همزمان مبلّغ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و مروّج حمله موشکی به اسرائیل است!

پرسپولیس یکی از پرطرفدارترین تیم‌های آسیاست و قابل تصور است که بخشی از حکومتی‌ها نیز هوادار آن باشند همانگونه که برخی از آنان طرفدار تیم استقلال (تاج) هستند. بطور کلی جمهوری اسلامی برای بهره‌برداری سیاسی روی ظرفیت‌های هواداران هر دو باشگاه تاج و پرسپولیس حساب باز کرده از جمله در بسیج آنها برای تبلیغات انتخاباتی و مشارکت در رأی‌گیری‌ها و همچنین طرفداری از نامزدهای ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی تا جذب جوانان برای عضویت در سپاه قدس و اعزام آنها به سوریه به عنوان «مدافعان حرم» و همچنین گوشت دم توپ برای دخالت در جنگ سوریه و درگیری‌های دیگر!

در فروردین ۱۳۹۶ کارلوس کیروش سرمربی تیم ملی فوتبال در بخشی از مصاحبه‌اش با مجله معروف «فور فور تو» در تعریف هواداران «قرمز» و «آبی» اصطلاحی جامعه‌شناسانه به کار برد و گفت «پرسپولیس نماینده طبقه کارگر تهران و استقلال نماینده قشر متوسط است.» در شرایطی که نارضایتی از وضعیت زندگی و گرانی‌های سرسام‌آور کمر مردم به ویژه قشر کارگر و زحمتکشان را شکسته هیجانات فوتبال برای جمهوری اسلامی هرچند گذرا و موقت ولی فرصتی برای فرو نشاندن خشم و نارضایتی‌های عمومی به شمار می‌رود. رژیم یادگرفته چطور چند روز پیش از یک مسابقه فوتبال در سطح آسیا در برابر تیم‌های عربی تا چند روز پس از آن از فضا و حواشی آن حداکثر استفاده را ببرد. هرچند تا امروز استادیوم‌ها مثل مسجد و حسینیه به کانون‌هایی تبدیل نشدند که از آنها برای نظام آبی گرم شود! هواداران تیم‌های مختلف در مسابقات متفاوت در هر ورزشگاهی که فرصتی یافتند، علیه جمهوری اسلامی شعار داده‌اند! از این رو نظام بیش از آنکه روی ارتقاء رشته‌های ورزشی سرمایه‌گذاری کند، برای سازماندهی و مهار و کنترل هواداران تیم‌ها خرج می‌کند!

جمهوری اسلامی برای کنترل و تبلیغ و تأثیر بر هواداران پرسپولیس هر کاری می‌کند؛ نه به این دلیل که به هواداران استقلال (تاج) بی‌اعتناست یا چنین عزمی را درباره آنها ندارد! بلکه به این دلیل که همانطور که کارلوس کیروش گفت، هواداران و همچنین بازیکنان پرسپولیس عمدتا از اقشار آسیب‌پذیر و طبقات تنگدست جامعه هستند! همانها که حکومت از آنان به شدت بیم دارد و مقامات و کارشناسانش مرتب نسبت به شورش و طغیان آنها هشدار می‌دهند. عیسی آل‌کثیر و علیرضا بیرانوند که از چهره‌های محبوب پرسپولیس هستند خود می‌گویند خانواده‎شان از فقیرترین قشر جامعه بودند و طبیعی است که جاذبه آنها برای اقشار زحمتکش بیشتر است.



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy