سوئیت در تهران همقیمت یک آپارتمان در آمریکا!
با پول آپارتمان قدیمی مرکز تهران، میشود یک آپارتمان نو در قلب لسآنجلس خرید و با پول سوئیتی در جنوبیترین مناطق تهران، میشود یک آپارتمان جادار در مرکز شهر دیترویت امریکا معامله کرد! به گزارش تجازت نیوز، جالب است که بدانید با پول یک آپارتمان 350 متری در ولنجک تهران میتوان یک آپارتمان متوسط در گرانقیمتترین شهرهای آمریکا یعنی بوستون، نیویورک و سانفرانسیسکو خریداری کرد؛ بله! خانه در تهران تا این اندازه گران است!
خانههای مجیدیه از خانههای شیکاگو گرانتر است
بر اساس گزارش فاکسبیزینس متوسط قیمت هر فوتمربع مسکن در شیکاگو 193 دلار، دالاس 215 دلار و میامی 313 دلار است. هر مترمربع مسکن تقریبا 10.7 برابر یک فوتمربع مساحت دارد.با این حساب اگر دلار 27 هزار تومانی ایران را نظر بگیریم، میانگین قیمت یک مترمربع مسکن در شیکاگو تقریبا معادل 50 میلیون تومان، در دالاس تقریبا معادل 60 میلیون تومان و در میامی حدود 87 میلیون تومان است.با این حساب یک شهروند تهرانی با پول آپارتمانی 180 متری در مجیدیه، میتواند یک آپارتمان بزرگتر در مرکز شیکاگو یا دالاس امریکا داشته باشد. در حال حاضر یک آپارتمان نوساز 183متری در خیابان قندی مجیدیه، با قیمت 12 میلیارد و 444 میلیون تومان آگهی شده است.با این مبلغ میتوان یک آپارتمان 240 متری در مرکز شهر شیکاگو امریکا یا یک آپارتمان 200 متری در مرکز شهر دالاس خرید.
بهای آپارتمان در امیرآباد معادل آپارتمانهای ناف لسآنجلس
یک شهروند تهرانی با پول یک آپارتمان قدیمی در مرکز تهران میتواند یک آپارتمان متوسط در مرکز لسآنجلس داشته باشد. بهای یک فوتمربع مسکن در مرکز لسآنجلس 646 دلار است که با دلار 27 هزار تومانی، بهای یک مترمربع مسکن در وسط شهر لسآنجلس حدود 180 میلیون تومان میشود.در فایل بنگاههای مسکن تهران بهای یک آپارتمان 21 ساله 180 متری و بدون آسانسور در امیرآباد 15 میلیارد تومان است. با این مبلغ میشود یک آپارتمان 83 متری در قلب لسآنجلس بخرید.
سوئیت جنوب تهران گرانتر از آپارتمان ۱۲۰ متری دیترویت
با پولی که میتوانید در جنوب شهر تهران یک سوئیت کوچک بخرید میتوانید در مرکز شهر شیکاگو صاحب سوئیت شوید یا اینکه در وسط شهر دیترویت صاحب یک خانه جادار 128 متری باشید.متوسط بهای یک فوتمربع مسکن در ایالت دیترویت 42 دلار است که با دلار 27 هزار تومانی و برای یک مترمربع مسکن حدود 11 میلیون و 700 هزار تومان میشود. یک آپارتمان 58 متری 3 سال ساخت بدون پارکینگ و انباری در یکی از جنوبیترین مناطق تهران یعنی بلوار ابوذر 1.5 میلیارد تومان قیمت دارد.با این پول میشود یک سوئیت 30 متری در مرکز شیکاگو خریداری کرد یا اینکه یک آپارتمان نسبتا جادار 128 متری در مرکز شهر دیترویت خرید.
بهای آپارتمان ۳۵۰ متری ولنجک معادل ویلای ۱۲۰۰ متری میامی
در گرانقیمتترین شهرهای امریکا یعنی بوستون، نیویورک و سانفرانسیسکو متوسط قیمت هر فوتمربع مسکن به ترتیب 1160 دلار، 1106 دلار و 1004 دلار است. در واقع قیمت هر مترمربع مسکن با دلار 27 هزار تومانی در این ایالات به ترتیب حدود 324 ، 309 و 281 میلیون تومان است.در شمال شهر تهران یک آپارتمان 350 متری نوساز در ولنجک، خیابان پنجم 56 میلیارد تومان قیمتگذاری شده است. با این پول میشود یک آپارتمان 172 متری در بوستون یا یک آپارتمان 181 متری در نیویورک و یا یک آپارتمان 200 متری در سانفرانسیسکو خرید.در زعفرانیه هم یک خانه قدیمی 700 متری 112 میلیارد تومان قیمتگذاری شده است. با این پول میتوان یک خانه با همین متراژ در لسآنجلس امریکا خرید یا یک خانه 1200 متری در ناف میامی خرید!
طبقه متوسط امریکا حداکثر میتواند در پونک و جنتآباد خانه بخرد
نکته دیگر اینکه متوسط قیمت یک خانه در امریکا حدود 7.2 میلیارد تومان است. به عبارت دیگر اگر شهروندان طبقه متوسط امریکا بخواهند در بازار مسکن ایران خانه بخرند حداکثر میتوانند آپارتمانی ۱۲۰ تا ۱۸۰ متری در پونک، جنتآباد یا سعادتآباد تهران بخرند!
قیمت مسکن امریکا ظرف دو دهه ۲ برابر و در تهران ۷۸ برابر شد
جالب است که بر اساس گزارش ویژوال کپیتالیست تقریبا 20 سال طول کشیده است که قیمت مسکن در امریکا دو برابر شود. قیمت مسکن آمریکا در ابتدای سال ۲۰۲۰ بهطور متوسط ۲۵۹ هزار دلار بوده که این رقم ۱۰۶ درصد بیشتر از متوسط ثبت شده برای سال ۲۰۰۰ است.بنابر این گزارش، از ۵۰۰ شهر بزرگ آمریکا، قیمت مسکن بهطور متوسط در ۳۵۶ شهر کمتر از متوسط کل و در ۱۴۴ شهر نیز بیشتر از متوسط کل قیمت مسکن در این کشور بوده است.میانگین قیمت مسکن تهران، در سال 80 فقط حدود 308 هزار تومان برای هر مترمربع بود. در حال حاضر و بر اساس گزارش مرکز آمار متوسط قیمت مسکن تهران تا پایان تابستان امسال به حدود 24 میلیون تومان رسیده است. به این ترتیب قیمت مسکن تهران، در طول دو دهه 78 برابر شده است!
نشانههای بحران در بازار مسکن در ایران؛ خبرهای بد
بساز و بفروشها هم دیگر نمیسازند
خبر بد: پایان «عصر مغازه داری» در ایران
احتمالاً بیشتر ایرانیها هنوز هم فکر میکنند که سرمایه گذاری در مسکن هیچ وقت با ضرر همراه نبوده و از این پس هم نخواهد بود. با این همه، تجربه سالهای اخیر و به ویژه تجربه شوکهای سنگین ارزی و تورمی در دهه ۱۳۹۰، نشان میدهد که در همیشه هم بر یک پاشنه نمیچرخد. بازار مسکن ایران حالا به شدت پیچیدهتر از یک یا دو دهه پیش است و شواهدی هم هستند که نشان میدهند اوضاع در این بازار به سمت وخامت بیشتری هم خواهد رفت.
دنیای اقتصاد، چندی پیش در گزارشی، با اشاره به این موضوع نوشته بود جزئیات اطلاعات آماری این گزارش حاکی از آن است که در میان سه طبقه سرمایهگذاری میان انواع پروژههای ساختمانی، سرمایهگذاری در طبقه میانی گوی سبقت را از دو طبقه دیگر گرفته است. به طوریکه انجماد گستردهای در حوزه سرمایهگذاری در پروژههای ساختمانی نیمه تمام رخ داده است.
این در حالی است که یکی از موتورهای جهش قیمت مسکن در حداقل دو فصل اخیر شهرهای کشور و همچنین یک سال و نیم اخیر در شهر تهران، مربوط به یک عامل درونی بازار مسکن یعنی «کمبود عرضه آپارتمان نوساز» بوده است.
بر این اساس، به نظر میرسد بساز و بفروش ها، تحت تاثیر شوکهای تورمی، الگوی نادرستی را برای سرمایه گذاری در بخش مسکن انتخاب کرده اند. آنها به محض افزایش قیمت و بالا رفتن هیجانات در بازار، تلاش میکنند در بخش تکمیل پروژههای ساختمانی فعالیت کنند و از ورود به حوزه ساخت و سازهای جدید غافل میشوند.
موضوع دیگری که بازار مسکن ایران را در نیمه دوم سال ۱۳۹۹ و حتی در سالهای بعد با تهدید رو به رو میکند، بروز رکود سنگین در بخش املاک تجاری و اداری است. بر اساس بررسیهای قیمتی، طی سالهای اخیر، متوسط رشد قیمت املاک تجاری و اداری از متوسط رشد قیمت املاک مسکونی پایینتر بوده و به این ترتیب، رکود در بخش «اداری» و «تجاری»، حتی از رکود در بخش «مسکونی» هم شدیدتر است.
از دیگر سو، با توجه به اوج گیری قیمت دلار به سطوح بی سابقه، واردات نیز از صرفه افتاده و حالا مغازههایی که عمدتاً در پاساژها و مالها واقع شده اند و سابق بر این به فروش محصولات عمدتاً وارداتی مشغول بودند، حالا به شدت با کمبود مشتری مواجه شده اند. به این ترتیب، ظاهراً بازار کسب و کار در ایران در حال دریافت یک سیگنال تازه است: مغازه داری دیگر شغل مناسبی نیست.