ایران وایر - امیرحسین میراسماعیلی
روز چهارشنبه هفتم آبان ۱۳۹۹، «داود احمدی مونس» ملقب به «آروین»، کارتونیست با سابقه مطبوعات، ویدیویی از خودش در اینستاگرام منتشر کرد که مورد توجه اهالی رسانه قرار گرفت. او به تندی به نهادهای امنیتی تاخت و با اشاره به بازداشتهای فلهای این سالها، خاطراتی از روزهای بازداشت و دستگیری خود نقل کرد.
داود احمدی مونس با نام هنری آروین، جزو موفقترین کارتونیستها و تصویرگران چندسال اخیر مطبوعات ایران بوده است. او متولد ۱۳۶۲ است اما در سال ۱۳۷۹ و درحالی که تنها ۱۷ سال سن داشت، توانست دبیر صفحه کاریکاتور روزنامه «حیات نو» شود که جزو معتبرترین روزنامههای آن سالها در ایران محسوب میشد. آروین طراحی کارتون را از سن ۱۳ سالگی آغاز کرد و اولین تجربه حرفهای او هم به ۱۴ سالگی و همکاری با هفتهنامه «طنز پارسی» باز میگردد.
👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر
او پس از همکاری با حیات نو، با اکثر مجلهها و روزنامههای مطرح کشور هم کار کرده است؛ از جمله «اعتماد»، «عصرآزادگان»، «همشهری»، «شرق»، «ایران»، «چلچراغ»، «زن» و... که همین مورد آخر، یعنی روزنامه زن بود که آروین در سرنوشت آن نقشی کلیدی را ایفا کرد.
او در صفحه آخر این روزنامه که متعلق به «فائزه هاشمی رفسنجانی» بود، طرحی را کشید که در آن، فردی کلاه به سر، دو اسلحه به سمت زن و مردی نشانه گرفته بود و مرد با خندهای موذیانه به زن اشاره میکرد و میگفت: «اینو بکش که دیهاش کمتره.»
دادگاه انتشار این کاریکاتور را به معنی تمسخر یکی از اصول قضایی و فقهی اسلام تعبیر کرده بود و همین طرح، دلیل اصلی توقیف روزنامه زن در فروردین سال ۱۳۷۸ عنوان شد.
آروین در تمام این سالها تلاش کرده است دست روی سوژههایی بگذارد که بیشتر موجب رنج و عذاب مردم میشود و کمتر کارتونیستی هم به سراغش میرود؛ هنرمندی که انگار خطوط قرمزش چندان باب میل حکومت جمهوری اسلامی نیستند و حالا هم گام در مسیری جدید و متفاوت گذاشته است.
این کارتونیست روز چهارشنبه ویدیویی را از خودش در اینستاگرام منتشر کرد که در آن به تندی از وزارت اطلاعات و همچنین کلیت حکومت ایران انتقاد میکند. اگرچه در ابتدای این ویدیو یادآور میشود که به «علی خامنهای»، رهبر نظام ارادت دارد اما در ادامه با استفاده از کلماتی تند و بیپرده، به سراغ ماموران وزارت اطلاعات میرود و میگوید: «کار وزارت اطلاعات اینه که مرزها و بیرون از کشور رو کنترل کنه. امثال نسرین ستوده و هنگامه شهیدی و بهترین زنان و مردان این سرزمین رو چرا بازداشت میکنید؟ دشمن شما بیرون از مرزها است. داخلیها دشمن نیستن...»
دلیل عصبانیت داود احمدی مونس شاید به سالهای گذشته برمیگردد؛ زمانی که فقط ۱۶ سال سن داشت و در بحبوحه ماجرا کوی «دانشگاه تهران» در سال ۱۳۷۸، توسط وزارت اطلاعات بازداشت شد. او در این ویدیو میگوید: «در ۱۶ سالگی من رو بازداشت کردید و به بازداشتگاه توحید بردید. غلط کردید که من رو گرفتید. به زور قول همکاری از من گرفتید و تا سه ماه بعد از آزادی هم هی به من میگفتید که دوستانت رو بفروش و بگو کی کجا میره... من دوستانم رو به شما بفروشم؟ من غلط بکنم که بخوام همچین کاری بکنم.»
آروین در بخش دیگری از صحبتهایش میگوید: «دوستان ما دائم بازداشت میشن. گناهشون چیه؟ گناه شماست که سیستمتون اشتباست. الان چرا محیط زیستیها زندونی هستن؟ چون بیابونها رو دادید به روسیه که آشغالهای اتمیش رو اونجا تخلیه کنه و بچهها نباید میرفتن وسط بیابون؟ بچههای محیط زیستی فقط چندتا دوربین در بیابون کار گذاشته بودن تا تردد یوزپلنگها رو رصد کنن. این فعالیتشون چه ربطی به جاسوسی داره؟»
اشاره آروین به بازداشتهای فلهای فعالان محیط زیست است که سال ۱۳۹۶ توسط سازمان اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بازداشت و درحالی که وزیر اطلاعات و رییس سازمان محیط زیست هم بیگناهی آنها را تایید کرده بودند اما از سوی قوه قضاییه با احکام بلندمدت حبس مواجه شدند و همچنان در زندان محبوس هستند.
داود احمدی مونس مقلب به آروین، مانند بسیاری از مردم ایران و هنرمندانی دغدغهمند، عصبانی است. اقتصاد ایران درحال فروپاشی است و همین نکته روی سایر حوزهها مانند فرهنگ و هنر بسیار تاثیرگذار بوده است. او انگار از ظلم و تبعیض به ستوه آمده است. در میان سخنانش هم جایی میگوید که اگر تصمیم بگیرد روزی از کشور برود نیز قبل از آن تمام حرفهای دلش را خواهد زد.
آروین سخنان انتقادی خود را این گونه خاتمه میدهد: «بله، شاید بگید که من قاطی کردم اما من خوب میدونم که چه اتفاقاتی درحال رخ دادنه. بیاید من رو هم بازداشت کنید و ببرید زندان تا لااقل در زندان ببینم که اون وعده آب و برق مجانی حضرت امام تحقق یافته. مردم که این بیرون ندیدن هیچ وعدهای عملی بشه و دارن به (فنا) میرن.»
حمله به یک کشیش در شهر لیون فرانسه