Monday, Feb 22, 2021

صفحه نخست » آری به اتفاق جهان می‌توان گرفت، علی اکبر امیدمهر

Aliakbar_Omidmehr_2.jpgرژیم ولی فقیه مخلوق شاخه غربی گلوبالیزم (منهای چین و روسیه، که در خلقت‌اش غایب، ولی بعدا تبدیل به دو ارباب رژیم شدند) برای گرمی و رونق بخشیدن به قدرت و ماشین نظامی غرب Tدر خاورمیانه و برخی کشورهای آمریکا و آسیا بوده و هست. شوک وارده به مردم ایران، که در فردای بیدار شدن، از آنچه در عمل، در فاجعه پنجاه و هفت و اعدام‌های مدرسه رفاه، کشتارهای غرب کشور، جنگ تحمیلی و کشتار جمعی زندانیان و... رخ داد.

علیرغم گذشت بیش از چهار دهه، هنوز ادامه دارد. همانطور که انگلیس و فرانسه و آلمان به رهبری آمریکا، نقش مهمی در خلق رژیم و سپس تحکیم قدرت آن در منطقه داشتند. اکنون نیز با توجه به جریاناتی که در آمریکا رخ داد. بنظر میرسد، منافعی که این عده از ادامه حیات رژیم بدست می‌آورند. بسیار بیش از حذف آن است و الا با توجه به ملاحظات همسایه‌های ایران و دول خلیج فارس هم که شده، این رژیم باید تاکنون از صحنه حذف می‌شد. ملت ایران در میدان عمل و قیام خود، در سال هشتاد و هشت، علیرغم سرکوبهای وحشتناک، آغاز ماه عسل روابط اوباما-خامنه‌ای را، در مذاکرات همزمان این خیزش، در عمان دید. که دنیا، آنها را بخاطر منافع حقیرانه خود، در مقابل رفتار دژخیمانه رژیم، تنها گذاشته و چشم خود را، به نقض فاحش و سیستماتیک حقوق بشر در ایران بست.
اکنون نیز، بعد از دوره چهارساله دولت ترامپ، که نقطه مشترک‌اش، با ملت ایران، گرایشان میهن دوستی و مخالفت با گلوبالیزم بود و در همین راستا، اقدامات مهمی، در راستای تضعیف قدرت و سرانجام حذف احتمالی رژیم به عمل آورد. جانشین وی، بکمک تروئیکای اروپا، در صدد احیای برجام، به بهای رونق بخشیدن به بازار تولید وحشت و ترور و جنگ، از سوی رژیم، در منطقه و سرکوب مردم ایران، هستند. اما همانطور که مردم ایران، در حمله اول اعراب، در چهارده قرن پیش، از آن توحش و کشتار بی امان، شوکه شده و تا مدتها... بهت و حیرت و وحشت، مانع هر نوع اقدام رهایی بخش و بازیافت اتحاد مجدد خود شده و گوهرموجودیت ملی خود را، حول اتحاد علیه قوم ظالم به موج نسیان سپرده بود. در سال پنجاه و هفت نیزچون شوک وارده، با محوریت آمریکا صورت پذیرفت. تا مدت‌ها و تاکنون نیز، به رفع این شوک، چشم دوخته بود. همچون بیداری بعد از حمله اعراب و خروج از شوک وارده و بازگشت به اصالت خویش و آزاد سازی کشور از یوغ خلیفه وقت، اکنون نیز برخی تحرکات مردم در داخل و خارج، در راستای، ائتلاف یا اتحاد و یکی شدن علیه رژیم اسلامی، نتیجه خارج شدن ازین شوک چهار دهه‌ای است. که چشم دوختن به امید دیگران، درد را درمان نخواهد کرد و باید همچون قیام ملی در مقابل اعراب اولیه و بعد‌ها در مقابل مغول‌ها، اکنون نیز در مقابل حاکمیت اعراب ثانوی (اکثریت اعضای راس هرم قدرت ولی فقیه، از معاودین عراقی یا بازماندگان حمله کنندگان اولیه اند) ملت ایران، راه خود را برای خلاصی از این وضع، حداقل در تئوری یافته است. هر تئوری نیز همواره میدان عمل در پی داشته و باید مطمئن بود. که پروسه کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من، در غایت امر تحقق یابد.
بنظر میرسد، همچون گذشته تاریخی ایران، اجماع ملی بر سر عبور ازین بساط اهریمنی-انیرانی، در بطن جامعه ایران، شکل نهایی بخود گرفته و این امید بار دیگر در دل هر ایرانی نهادینه شده و سرانجام بقول حافظ، بار دیگر در اولین پیچ تاریخی، منجر به طلوع خورشید آزادی، در مام وطن ما، ایرانیان می‌گردد:
حسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفت. آری به اتفاق جهان می‌توان گرفت.
بر برگ گل به خون شقایق نوشته‌اند. کان کس که پخته شد می‌چون ارغوان گرفت.



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy