ناصر اعتمادی - رادیو بین المللی فرانسه
در ژوئیه آینده حزب کمونیست چین صدساله میشود. روزنامۀ فرانسوی لوموند به این مناسبت با "کُلوه فوراسار" Chloé Froissart پژوهشگر فرانسوی که در نظر دارد سینماری دربارۀ وضعیت امروز چین برگزار کند، گفتگویی انجام داده که خلاصۀ آن را در اینجا میخوانیم.
از زمان روی کار آمدنش در سال ٢٠١٢، رئیس جمهوری چین، شی جینپینگ، با نابودی جامعۀ مدنی، دستگیری و حبس مخالفان، وکلا و با ایجاد کمیتهها و سلولهای حزبی در کارخانهها و حتا در شرکتهای خارجی هدفی جز تقویت اقتدار حزب کمونیست، سلطۀ آن بر دولت، جامعه و اقتصاد چین نداشته است. این ارادۀ دائمی معطوف به قدرت و تلاش پیوستۀ حزب کمونیست برای نابود کردن هر آنچه که قابل جذب نیست به مهم ترین نقطۀ ضعف و عامل شکنندگی آن تبدیل شده است. حزب کمونیست چین هم بر وحشت استوار است هم با وحشت زندگی میکند.
امنیت ملی اولویت اول و آخر حزب است که برای تأمین آن پنج کمیسیون اصلی (از مجموع یازده کمیسیون) تشکیل شده است. هر نوع انتقادی از حزب ضدیت با آن تلقی و خود حزب کمونیست همانند ارتش اداره و کنترل میشود. در واقع، دیگر هیچ سازوکاری برای انتقال بازخوردهای تصمیمها و محدود کردن اقدامهای خودسرانه و مستبدانه قدرت و دولت باقی نمانده است. ترس از پی گرد و مجازات به اتهام اقدام علیه امنیت ملی، کادرهای حزبی را از هر گونه ابداع و ابتکار عمل و انتقال اخبار و اطلاعات حیاتی به بالا بازداشته است و همین باعث شده که حزب کمونیست نتواند موضعی مناسب در مواجهه با چالشهای آینده کسب کند.
👈مطالب بیشتر در سایت رادیو بین المللی فرانسه
تمرکز تمام قدرت و اختیارات در دستان شی جینپینگ و معرفی او به عنوان رهبر فرهمند و مصون از خطا بیش از آنکه موقعیت و اقتدار او را تقویت کند، موجب ضعف و شکنندگی او شده، زیرا، او در موقعیت جدید اجازۀ خطا کردن ندارد. به همین خاطر حتا بحران ناشی از ویروس کرونا در چین از آغاز به عنوان تهدیدی علیه امنیت ملی تلقی شد و برای مقابله با آن دولت پکن ارتش چین را راهی شهر "ووهان" کرد و شهروندان و روزنامهنگاران را یکی پس از دیگری دستگیر و زندانی نمود.
بزرگترین نگرانی شی جینپینگ افتادن حزب کمونیست چین در روندی است که باعث نابودی حزب کمونیست شوروی سابق و فروپاشی آن شد. از منظر رئیس جمهوری چین، پروسترویکا و گورباچف تجاربی هستند که باید از آنها قویاً پرهیز کرد و به هر قیمت مانع از بروز آنها شد. به همین خاطر جین پینگ به محض قدرت گیری اعلام کرد که کمونیسم همچنان افق حزب کمونیست چین است و اعضا و کادرهای حزبی نباید این مهم را فراموش کنند. او سلطۀ ایدئولوژی رسمی یا دولتی و انظباط آهنین را بر تمام ارکان حزب، دولت و کشور تحمیل کرد و از خود چهرۀ پدری خردمند و دلسوز، مهربان و در عین حال سختگیر و خشمگین ساخت.
در سال ٢٠١٨ جین پینگ، مجلس ملی خلق چین را مجبور کرد که محدودیت دو دورۀ ریاست جمهوری را در قانون اساسی کشور حذف کند و اندیشۀ او را در منشور حزب به ثبت برساند. امروز قدرت شی جین پینگ به مراتب بیشتر از قدرت مائو در زمان زمامداری او است. مائو دست کم اقتدار خود را در فواصل زمانی مختلف اعمال میکرد، در حالی که قدرت شی جین پینگ پیوسته و بدون توقف است.
شی جین پینگ به کلیۀ اصلاحات دورۀ "دنگ شیائوپینگ" خاتمه داد : "شیائوپینگ" پس از روی کار آمدن به کیش شخصیت دورۀ مائو پایان داه بود. او رهبری جمعی را جایگزین رهبری فردی کرد، به دموکراسی درون حزبی رونق بخشید و برای ریاست جمهوری محدودیت زمانی قائل شد. شی جینپینگ به تمام این اصلاحات پایان داد.
از منظر رئیس جمهوری چین با ظهور یک عرصۀ عمومی جدید پس از رونق اینترنت، تجهیز و سازمانیابی خودشجوش شهروندان و همچنین گسترش درگیریهای جناحی و فساد درون حزبی، روند "لیبرالیزاسیون" چین و حزب کمونیست این کشور از کنترل خارج شده بود.
در زمان روی کار آمدن شی جینپینگ، فساد در درون حزب غوغا میکرد به همین خاطر اقتدار شی جینپینگ در آغاز به وسیلۀ کمیسیون انضباطی، ارگان مقابله با فساد، تحکیم شد. اما، شی جین پینگ به یاری این ارگان کثرتگرایی درون حزب را نابود کرد. حاصل اینکه اطاعت و تملقگویی جای بحث را در ارکان قدرت گرفت و حزب کمونیست چین بیش از هر زمان با خطر جمود و فساد و پوسیدگی روبرو شد.
در دورۀ شی جینپینگ فضای مباحثه بیش از پیش تنگتر و خطرناکتر شد و قدرت خودگردانی و ابتکار جامعه شدیداً کاهش یافت. از این پس کلیه انجمنهای مستقل به زائدههای دولت-حزب بدل شدهاند و تقریباً کلیه انجمنهای خارجی در چین از میان رفتهاند.
چین در دورۀ جینپینگ بیش از هر زمان به جامعهای تمامیتخواه بدل گشته است. با بازنگری قانون اساسی در نوزدهمین کنگرۀ حزب، حزب کمونیست چین از این پس "هدایت و ادارۀ همه چیز را در کل کشور" برعهده دارد. رژیم ارعاب در سرتاسر چین به ویژه در "شین جیانگ" حاکم شده - جایی که مسلمانان قربانی یک نسلکشی شدهاند -به طوری که دیگر هیچکس جرأت انتقاد از حزب را به دل راه نمیدهد.
شعار "یک کشور، یک رؤیا" که در دورۀ شی جینپینگ رایج شد در اصل رؤیا یا توهم یک جامعۀ یکدست را تداعی میکند. از جمله نمادهای این جامعۀ یکدست و تمامیتگرا تقویت یک دولت پلیسی و امنیتی است که با استقرار میلیونها دوربین مداربسته در مراکز تجاری، خیابانها، کلاسهای درس در مدارس و دانشگاهها در اصل میخواهد یک جامعۀ مبتنی بر ترس و مراقبت دائمی را ایجاد کند. اما، مشکل کنونی نظام شی جین پینگ، همانند کلیه نظامهای تمامیتخواه، بی اعتمادی عمومی است. رژیم پکن نه فقط در "شین جیانگ" به نسل کشی مبادرت میورزد، بلکه در خیابانها محتوای تلفنهای همراه را کنترل میکند و با شناسایی افراد به یاری دوربینهای مداربسته دستگیری شان را تسهیل میسازد.
شی جینپینگ دستور داده که به نام مبارزه با "هیچانگاری تاریخی" کشتار چهل میلیون چینی در دورۀ مائو تماماً انکار شود. انتقاد از مائو و دورۀ او از این پس امکانپذیر نیست و رویدادهایی نظیر "جهش بزرگ به جلو"، "انقلاب فرهنگی" و کشتار معترضان میدان "تیانانمن" پدیدههای پیش افتاده یا "فداکاریهای ضروری" معرفی می شوند که به چین اجازه دادند که در موقعیت کنونی خود قرار بگیرد.
دفترچههای مرموز و خوابهای آشفته دیپلمات بمبگذار
پوتین قانون ابقای خود تا سال ۲۰۳۶ را امضا کرد