رویداد۲۴ - مازیار وکیلی: روز گذشته ریحانه پارسا بازیگر سابق و جنجالی سینما و تلویزیون ایران با انتشار استوری در صفحه اینستاگرام خود خبر از تعرض سیاوش اسعدی کارگردان سینمای ایران به او در شانزده سالگی داشت. او همچنین در سخنان خود پای محمدعلی آهنگران روحانی مشهور و فرزند صادق آهنگران را هم به میان کشید و مدعی شد او سخنانی به ریحانه پارسا گفته است.
نکته جالب توجه بعد از اظهارات ریحانه پارسا ویدئویی بود که توسط نورا هاشمی همسر سابق سیاوش اسعدی و فرزند مهدی هاشمی و گلاب آدینه منتشر شد. او در این ویدئو ضمن تکذیب نکردن اصل موضوع صرفاً به این داستان اشاره کرد که سالهاست از سیاوش اسعدی جدا شده و این اتفاقات به او و خانوادهاش هیچ ربطی ندارد و از مردم خواست به واسطه این اتفاق به او و خانوادهاش توهین نکنند.
صحبتهای ریحانه پارسا باعث شد تا بحثهایی که بعد از ماجراهای کیوان اماموردی و آیدین آغداشلو به محاق رفته بود دوباره بدل به بحث روز شود و توجه مخاطبان گسترده فضای مجازی را به خود جلب کند.
بیان مشترک تجاوز در تابستان داغ ۱۳۹۹
مدتی پیش جنبش «من هم» (me too) در آمریکا به راه افتاد و و طی آن پای بسیاری از ستارههای مشهور هالیوود به این ماجرا باز شد و طی آن هاروی واینستاین غول تهیهکنندگی سینمای آمریکا به محاکمه کشیده شد و کوین اسپیسی از پروژههای مهمی مانند سریال خانه پوشالی کنار گذاشته شد. اما در تابستان سال ۱۳۹۹ در ایران نیز پویشی مشابه (me too) در ایران به راه افتاد و صحبتهایی از تجاوز آیدین آغداشلو نقاش معروف و معاصر ایرانی و یکی از دانشجویان باستانشناسی دانشگاه تهران به میان آمد که باعث شد برای اولین بار صحبت از مبحث تجاوز بهطور گسترده در افکار عمومی مطرح شد.
به گزارش رویداد۲۴ ماجرا از رشته توئیتهای سارا امتعلی خبرنگار سابق ایرانی ساکن آمریکا آغاز شد که اتهام تعرض و تجاوز را علیه آیدین آغداشلو مطرح کرد. البته پیش از این افشین پرورش خبرنگار حوزه فرهنگ و هنر بررسیهایی را درباره ماجرای آیدین آغداشلو انجام داده بود که فراگیر نشده بود. این توئیتهای سارا امتعلی بود که مسئله تجاوز را به یک مسئله مهم در افکار عمومی ایران تبدیل کرد.
امتعلی در بخشی از توئیتهای خود نوشته بود: «همه این سالها از ترس کسانی که خواهند گفت مدرکی برای اثبات ادعایت نداری، یا کسانی که حاضر نیستند بپذیرند آغداشلو با تمام دانش و هنرش یک آزارگر جنسی است، سکوت کردم.»
همزمانی این اتفاق با ماجرای تجاوز سریالی کیوان امام وردی یکی از دانشجویان باستانشناسی دانشگاه تهران موجی را به راه انداخت که به سرعت فضای مجازی را دربر گرفت و آن را بدل به مهمترین بحث در میان افکار عمومی ایرانیان کرد. برای اولینبار افراد متهم وادار به پاسخگویی شدند و آیدین آغداشلو با انتشار پستی در اینستاگرام درباره این مسائل توضیح داد: «اخیرا خانمی ادعایی مربوط به ۱۴ سال پیش را مطرح کردهاند. من قطعاً خودم را انسان کاملی نمیدانم، اما این ادعای ناروا را قویا رد میکنم. در زندگی شخصی و اجتماعیام هرگز خواستهای را به کسی تحمیل نکردهام، چون جزئی از رفتار و روشم نبوده است. باید تأکید کنم که هر نوع تحمیل جنسی را اکیداً محکوم میکنم. مخصوصاً در دورانی که انسان معاصر و به ویژه زنان، با امید و سرسختی به جستجوی معنای خود، برخاسته است. از این جنبش ضروری زنان معاصر بیدریغ حمایت میکنم، و به خواستههای آنها احترام میگذارم. اما ادعاهای بیپایه و بیاساس، زمینه سوء استفاده از جنبشهای برحق را فراهم میکنند، و عدالتخواهی را برای زنانی که قربانی تعرض هستند با چالش مواجه خواهند کرد.»
اما ماجرا به همینجا ختم نشد و لاله صبوری، بازیگری که دو سال شاگرد آغداشلو بوده، توئیت کرد «تجاوز وصلهای است که به استاد میچسبد» همچنین ۴۵ نفر در مصاحبهٔ تلفنی با نیویورک تایمز گفتند از سوءرفتارهای آغداشلو با دختران جوان آگاه بودند و ۱۳ زن در طول ۳۰ سال خود را قربانی او دانستند که یکی از آنها در زمان تعرض ۱۳ سال داشت. این ۱۳ نفر اکثراً یکدیگر را نمیشناختد و در دهههای مختلف شاگرد آغداشلو بودند. ۱۹ نفر به او لقب «هاروی واینستین ایران» دادند و گفتند که پیشرفت شغلیشان به رد یا قبول پیشنهادهای آغداشلو بستگی داشتهاست. این اتهامات البته به آیدین آغداشلو محدود نماند و چندین نام مشهور دیگر از جمله کامیل احمدی، محسن نامجو و به تازگی سیاوش اسعدی، محمدعلی آهنگران و امیر پوریا را هم شامل شده است که هر کدام به شکلی به تجاوز و تعرض جنسی متهم شدهاند.
چالشها و فرصتهای پویش من هم
در جامعه ایران موضوعاتی مانند تجاوز و حتی ارتباط میان دختران و پسران یک تابو عقیدتی و اجتماعی به حساب میآمده و تا همین یکی دو سال پیش هیچکس حتی فردی که مورد تجاوز قرار گرفته بود هم جرات طرح این موضوع را نداشت. در چنین فضایی بود که امثال کیوان اماموردی و دیگران میتوانستند به راحتی به اعمال خود دست بزنند و حتی آن را ادامه دهند. اما از سال ۲۰۱۷ و آغاز جنبش من هم که کارشناسان حوزه زنان آن را آغاز شکلگیری موج دوم فمنیسم جهانی میدانند این تابو شکسته شد.
بسیاری از کارشناسان حوزه زنان بر این عقیده هستند که مهمترین دستاورد این جنبش بدل کردن موضوع آزار و تجاوز از یک موضوع شخصی به یک موضوع سیاسی بود. این برای اولین بار بود که پویشی جهانی به بررسی این موضوع میپرداخت که افراد قدرتمند و صاحب نفوذ در حوزههای مختلف با اعمال قدرت شخصی و کاری خود میتوانند راه را برای تجاوز و تعرض به زنان باز کنند.
در ایران، اما این موضوع شکل متفاوتی دارد و به دلیل تبعیضهای بنیادین ساختاری و قانونی هیچگاه به عنوان یک مسئله فراگیر مطرح نشده است. از دستاوردهای این مجموع افشاگریها این است که حداقل تابوی اظهارنظر درباره این موضوعات شکسته شده و از این لحظه به بعد میتوان این موضوعات را به عنوان یک مطالبه عمومی مطرح کرد. به عنوان مثال تا پیش از این سخن گفتن درباره عادت ماهانه زنان یک تابو به حساب میآمد، اما امروز شاهد این موضوع هستیم که رسانهای مثل تلویزیون درباره آن برنامهسازی میکند و ضرورت توجه به این موضوع را یادآور میشود.
ساخت چنین برنامههایی نشان میدهد که موج این افشاگریها توانسته مسئولان رده بالای حکومتی را هم متقاعد کند که مسائل مربوط به زنان را هم جدی بگیرند و درباره آن حرف بزنند. شکلگیری چنین پویشهایی میتواند به بهبود وضعیت زنان در ایران کمک کند و باعث شود زنان از شرایط برابرتری برای دستیابی به فرصتها برخوردار شوند.
این پویش با وجود تمام نکات مثبتی که دارد میتواند نکات منفی هم داشته باشد. از جمله اینکه میتواند راه را برای انتقامگیری شخصی برمبنای اتهامات بیپایه و اساس باز کند. چه آنکه در افشاگریهای تابستان ۱۳۹۹ شاهد آن بودیم که بسیاری از افراد با اکانتهای فیک اتهاماتی را علیه چهرههای مشهور مطرح کردند که درباره درستی آنها تردید اساسی وجود داشت. اما در مجموع میتوان به این پویشها خوشبین و امیدوار بود که چنین افشاگریهایی بتواند به مطالبات فراگیری بینجامد که نتیجه برابری فرصتها برای زنان باشد.
لیدی گاگا در عروسی ایرانی