کیهان لندن - علیرضا زاکانی رئیس مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی و از فرماندهان پیشین سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با انتقاد شدید از دستگاههای امنیتی جمهوری اسلامی در یک مصاحبه اعتراف کرد که پس از دومین انفجار در تأسیسات اتمی نطنز «بخش عمده امکانات غنیسازی از بین رفت» و «چندین هزار سانتریفیوژ» از رده خارج شد.
زاکانی ۲۳ فروردین در مصاحبه با برنامه تلویزیونی «جهانآرا» در شبکه «افق» گفت ایران به «بهشت جواسیس» تبدیل شده و «جاسوسها دارند جولان میدهند.» وی این شرایط را نگرانکننده خواند. او همچنین این انفجار را «بخشی از مذاکرات وین» دانست.
هرچند که مشخص است خسارات ناشی از انفجار در تأسیسات نطنز جدّی است اما بعید نیست که مقامات جمهوری اسلامی با هدف لاپوشانی و پنهانکاری فعالیتهای اتمی خود در میزان خسارت از جمله تعداد سانتریفیوژهایی که از بین رفته دروغ گفته و مبالغه کنند یا بطور هدفمند اطلاعاتِ غلط ارائه دهند با این هدف که حالا که قدرتنمایی در مذاکرات پاسخ نداد، مظلومنمایی و ناکار شدن برنامه اتمی، شاید پاسخ بدهد! با این حال برخی منابع اطلاعاتی اسرائیلی و غربی میگویند شدت آسیب به بخش برقرسانی تأسیسات نطنز به حدی بوده که در عمل فعالیتهای هستهای جمهوری اسلامی در این مرکز را دستکم نه ماه به تعویق میاندازد.
مقامات اسرائیل و همچنین غربیها و بطور ویژه آمریکا چه در دولت ترامپ و چه در زمان بایدن به صراحت اعلام کردهاند از هر گزینهای برای مقابله با دستیابی جمهوری اسلامی به تسلیحات اتمی بهره خواهند برد. در تمام این سالها در حوزه دیپلماسی بین تهران و غرب بر سر فعالیتهای اتمی رژیم ایران شکلی از مذاکره به صورت مستقیم یا غیرمستقیم از طریق کشورهای ثالث یا در چارچوب ۱+۵ و حتا در مواردی بطور پنهانی برقرار بوده است و در حاشیه آن هم انواع و اقسام امتیازات بین طرفین رد و بدل میشده و به معامله هم رسیده است. اما هر کجا دیپلماسی کماثر بود یا رژیم ایران از خط قرمزهای امنیتی عبور کرد، غرب یا اسرائیل در همکاری آشکار یا مستقل و با رضایت طرفین مقابل جمهوری اسلامی، برای کاهش تهدیدات رژیم ایران دست به کار شدند.
مشارکت سرویس اطلاعاتی هلند، آمریکا و اسرائیل در حمله سایبری به تأسیسات نظنز با بدافزار استاکسنت در سال ۲۰۰۷ با همکاری یک مهندس ایرانی یا انفجار در تأسیسات نطنز و پارچین و حملات سایبری و حذف متخصصان اتمی و عوامل نظامی جمهوری اسلامی بخشی از گزینههای غیرسیاسی غرب برای متوقف کردن ماجراجوییهای اتمی رژیم ایران بوده است.
اما تأثیر اقدامات و ضربات امنیتی به برنامههای اتمی جمهوری اسلامی فقط محدود به ابعاد فیزیکی نیست و دامنهی گسترده آن پیامدهای عمیق دیگری بر ساختار رژیم ایران میگذارد که بهم ریختن معادلات و به بنبست کشاندن محاسبات «اتاقهای فکر» و یا تشدید اختلافات و جدالهای درون حکومت بخشی از آن است. این تأثیر پس از دومین انفجار در تأسیسات نطنز آشکارتر هم شده است.
مشکلات جمهوری اسلامی یکی دو تا نیست
جمهوری اسلامی اگرچه خودش مشکل اصلی است اما در سیاست خارجی فعلا با سه مشکل اساسی روبروست که از یکدیگر جدا نیستند:
۱)اختلاف بر سر ادامه یا ترک مذاکرات برجام
۲)زیر فشار قرار گرفتن نهادهای امنیتی به ویژه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به خاطر ناتوانی در حفاظت از تأسیسات اتمی
۳)نگرانی از عوامل نفوذی در نظام در بالاترین سطوح نهادهای اطلاعاتی و امنیتی با توان ضربه زدن به نظام
شماری از کاربران در شبکههای اجتماعی که مصدوم شدن کمالوندی سخنگوی آژانس انرژی اتمی ایران را سوژه کردهاند، صورت درب و داغان و مستأصل وی و نالههایش را همزمان با دفاع او از تواناییهای نظام آنهم روی تخت بیمارستان، نمایانگر تمامعیار وضعیت نظام میدانند که زمامدارانش در اوج فلاکت و ناکارآمدی، ادعای «اقتدار» میکنند!
در این میان، بعد از انفجار نطنز جریان حزباللهی و انقلابیون مؤمن به نظام خواستار توقف مذاکرات در وین شدند اما دولت و اصلاحطلبان میگویند اسرائیل با این اقدام قصد بر هم زدن مذاکرات و از بین بردن راههای دیپلماتیک برای کاهش تحریمها را داشته و توقف مذاکرات در جهت اجرای سیاست نتانیاهو خواهد بود. خبرگزاری دولتی «ایرنا» حتا در گزارشی انفجار نطنز را تلهای دانسته که صهیونیستها کار گذاشتهاند.
از یکسو علی خضریان نماینده مجلس شورای اسلامی گفته «حیثیت نظام اسلامی نباید فدای مذاکرات شود» اما از سوی دیگر، حسامالدین آشنا مشاور حسن روحانی و رئیس مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری در مخالفت با توقف مذاکرات پرسیده «آیا باید پاسخ قطع برق در نطنز را با قطع مذاکرات در وین داد؟!»
حسین شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه «کیهان تهران» در سرمقاله این روزنامه نوشته «در مورد خرابکاری در طنز رژیم صهیونیستی قطعاً سهیم است اما این رژیم بدون کمک طرف آمریکایی و اروپایی و در ادامه بدون خیانت جریان نفوذ به هیچ عنوان نمیتواند نقشههای جنایتکارانه خود را پیاده کند.» او مدعی شده است که تأکید بر مذاکرات به بانیان و مجریان «آمریکایی- اسرائیلی- اروپایی» انفجار این پیام را میدهد که در تکرار خرابکاری و ترور اصلا تردید نکنند و بدون نگرانی، اقدامات جنایتکارانه خود را تکرار کنند!
محمدجواد ظریف وزیر خارجه جمهوری اسلامی نیز که وابستگان رژیم وی را «سردار دیپلماسی» تصور میکنند روز ۲۳ فروردین در نشست با نمایندگان عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی بر عدم توقف غنیسازی جمهوری اسلامی ایران تاکید کرد. اما محمدجواد ظریف و تیم او مانند دولت و مجلس تابع دستور و تصمیمات چه کسی هستند؟ آیا او و مذاکرهکنندگانش بدون اجازه علی خامنهای میتوانند پای میز مذاکره بنشینند؟!
کشته شدن متخصصان و عوامل اتمی و نظامی جمهوری اسلامی از جمله محسن فخریزاده و فرماندهان ارشد سپاه پاسداران و شبهنظامیان وابسته به نیروهای قدس مثل قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس از فرماندهان حشدالشعبی و انفجارهای پی در پی در تأسیسات اتمی مثل پارچین و نطنز و حملات سایبری از یکسو و تحریمهای آمریکا و اروپا در چندین حوزه از جمله تحریم اخیر فرماندهان سپاه پاسداران و بسیج و نیروی انتظامی توسط اتحادیه اروپا تنها بخشی از اقدامات غرب علیه جمهوری اسلامی است. دوراهی پیش روی رژیم ایران یا عقبنشینی و تسلیم است و یا افزایش تهدیدات موشکی، منطقهای و اتمی و گروگانگیری که هر دو موجودیت جمهوری اسلامی را در خطر قرار میدهد.
روزنامه «جوان» وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سرمقاله روز چهارشنبه خود «دعوای سیاسی جریانهای درون نظام» و «فروپاشی هستهای اخلاق سیاسی و مردمداری» را «باخت اصلی» پس از دومین انفجار نطنز خوانده است.