ویژه خبرنامه گویا
مدتها پیش از تصمیم و اعلام آمادگی تاجزاده برای کاندیداتوری در انتخاب فرمایش نظام اسلامی، وی نصایح پشت نصایح به خامنهای را مغتنم شمرده بود. با توسل به این ترفند و در حاشیه امن نظام زمینه را برای آمدنش به صحنه «انتخابات» مهیا میکرد. اصلاح طلبان دینی به دلیل ناموفق بودن در سر و سامان بخشیدن به وضعیت نابسامان و دهشتناک مردم در حیطه جمهوری اسلامی، چند پاره شدهاند. دلیل اصلی ناموفقیتی و شکست و چندپارگی، ناشی از نوع باورهای دینیشان بعنوان پشتوانه نظام دینی بوده در چهارچوب جمهوری اسلامی. بعبارت دیگر به غلط میخواستند نظام اسلامی را با تفسیر اسلام رحمانی اصلاح کنند یا بقول تاجزاده «جمهوریت» را احیا کنند که این امر نمیتوانست صورت بگیرد و در نهایت مردم از آنها روی بر گرداندند. بن بستشان از چنین محدودیت و معذوریت دینی ناشی شده است.
مضمون «ایران برای همه ایرانیان» در حیطه سیاست اتحاد اسلامیِ جمهوری اسلامی نمیگنجد. این مضمون منطبق با ارزشهای سکولاریسم است که اصلاحات طلبان اسلامی «مثل جن از بسم الله» از آن میترسند و سردستهشان خاتمی هم آن را مناسب و شایسته جامعه مسلمانان شرق نمیداند. بنابراین نظام سکولاری که متضمن ایجاد «ایران برای همه ایرانیان» است مورد مخالفت شدید اصلاح طلبان حکومتی ست. از سوی دیگر، یک حکومت دینی مانند جمهوری اسلامی مقبولیتش را از توجیه و اتحاد دینی میگیرد و افراد بایست دور آن حلقه زنند و پشتیبانش باشند. بر این پایه، آن نوع همبستگی مورد نظر واقع میشود که در چهارچوب دینی (اسلامی) باشد و «ایران برای همه ایرانیان» که بیان رویکرد متنوع است نمیتواند در آن بگنجد. البته، دست یازیدن به چنین شعارهایی در مقطع «انتخابات» خود گواه بر نفوذ نیروی سکولار ایرانی ست که کلیت این نظام غضب آلود را مردود میداند. باری، «ایران برای همه ایرانیان» در رنگارنگی و تنوع فکری حاضر در آن، اصیل است. کدام «جمهوریت» منطبق با ارزشهای دین یا مذهب، تا کنون توانسته چنین تنوع فکری و رنگارنگی را در خودش جای دهد؟ ارزشهای خاص اسلامی که جای خود دارد.
مصطفی تاجزاده در بیانیهاش میگوید «آمدم تا جمهوریت را احیا کنم» که منظورش جمهوریت نظام اسلامی است و همچنین گفته «می آیم برای دموکراسی در ایران». وقتی از وجه «جمهوریت» نظام سخن به میان آید بلافاصله وجه اسلامیت آن در ذهن متبادر میشود. یعنی تاجزاده وجه اسلامیت نظام را نفی نمیکند بلکه میخواهد در همین اسلامیت، وجه «جمهوریت» احیا شود. معنی این سخن چیزی نیست جز انطباق این دو وجه در ساختار نظام آینده سیاسی که تاجزاده در راهش میکوشد. تاجزاده به دلیل همین شیفتگی در وجه اسلامیت نظام است که نمیتواند حامی واقعی استقرار دموکراسی در ایران باشد چونکه الگوی دموکراسی پیش از هر چیز باور به سکولاریسم است و سکولاریسم یعنی جدایی دین از دولت.
تاجزاده و اعوان و انصارش در حالی میخواهند تنور «انتخابات» را گرم کنند که کارزار «نه به جمهوری اسلامی» این نیروی توفنده سکولار و همبستگی ایرانیان که ریشه در اجتماع ایران دارد، در حال تدارک برنامه تحریم گسترده نمایش انتخاباتی است. اگر تا دیروز اصلاح طلبان مکار نظام دینی توانستند بر سکولاریسم ایرانی خدشه وارد سازند و بر علیه سکولاریسم سمینارها و جلسات سخنرانی ترتیب دهند اما امروز مردم ایران که در هر کوی و برزن میگویند «نه به جمهوری اسلامی» و شعار «ما دیگه رأی نمیدیم» سر دادهاند، آگاهانه در مسیر سکولاریسم یعنی جدایی دین از دولت گام نهادهاند. آنهایی که تابوت اصلاح طلبان دینی بر دوششان مانده و نمیتوانند برایش مراسم خاکسپاری گرفته و فاتحاش را بخوانند، خود نعشهای زیرِ تابوتاند.
نیکروز اعظمی
انقلاب در انقلاب، رامین پرهام