طنزی از ابومالش - اهالی بهشت درآن دنیا کار زیادی ندارند صبح از خواب بیدار میشوند، کمی از چشمه شراب مینوشند بعد حوریهای خود رابه خط میکنند و ازآنها سان میبینند بعداً با آنها آب بازی میکنند و بعد نون ببر کباب بیار بازی میکنند و بعد کارهای دیگری میکنند و پس از آن که خسته شدند با "هم بهشتی ها" دورهم مینشینند وشروع به غیبت میکنند وبا غیبت جگرشان را باد میزنند. باید توجه داشت غیبت در بهشت اصلاً گناه ندارد.
ما یک قوم و خویشی داشتیم که اشتباهاً شهید شد، حتی روی سنگ قبرش هم نوشتند این شهید اشتباهاً شهید شد. اودراین دنیا هم که بود اهل غیبت بود وای به حال آن دنیا، بسیار به کارمردم سرک میکشید و همیشه با غیبت جگرش را باد میزد. این قوم خویش ما روابط عمومی بسیار قوی داشت ومن مطمئن هستم که در آن دنیا با بسیاری ازارواح طیبه شهدا رفت آمد خانوادگی دارد. چند روزی از شهادتش نگذشته بود که همانطورکه در زمان حیاتش سرزده به خانه ما میآمد سرزده به خواب من آمد و توصیه کرد که به هیچ عنوان شربت شهادت را ننوشم میگفت تلخ ترین شربتی است که درعمرم خوردم، شربت نیست تلخک است. گفتم من به گورمرحوم پدر بزرگوارم میخندم که به دنبال شهادت باشم.
از آن پس هرازگاهی به خواب ما میآید اخبار و شایعات آن دنیا را به ما میگوید.. این دفعه گفت که درگیری لفظی شدیدی بین حاج قاسم وابوبکر البغدادی سرکرده سابق داعش روی داده است. البغدادی با آن ریش پت و پهن و چشمان ورقلمبیدهاش به سردار ما گفته شنیدم تو پادوی پوتین بودی. سردارما به بغدادی گفته من اگر پادوی پوتین بودم به دستور رهبرم بود، ولی افتخار میکنم که تنها مسلمانی هستم که در کاخ کرملین نماز خواندم و تن ایوان مخوف، پطرکبیر وکاترین کبیرو تعداد زیادی از کبیرهای دیگر را درقبرلرزاندم. قوم و خویش ما میگفت ظاهراً بحث خیلی بالا گرفته ولی بعداً با وساطت اطرافیان قرار شد برای این که معلوم شود که اسلام ناب کدام یکی از اسلام ناب دیگری ناب تر است، اگرفرصت دیگری به آنها داده شد، مسابقه آدمکشی بین آنها برگزار شود. موضوعی که ما را نگران کرده این است که قوم و خویش ما میگوید هرچقدر پرس وجو کرده کسی این دو نفر را در بهشت ندیده است، والله اعلم.
با توجه به این که در کشور ما مدتی است که "سردارمرگی" شیوع پیدا کرده و سرداران ما به جای این که درمیدان نبرد شهید شوند دربستر وبه علت مرگ فوت میکنند و به افتخار شهادت نائل نمیشوند. پیشنهاد میشود همانطور که به همه سرداران چندین دکترای قلابی دادیم به سردارانی که به شهادت نمیرسند هم عنوان شهید بدهیم منتها شهادت را رتبه بندی کنیم. پیشنهاد من برای رتبه بندی شهدا به این شرح است: ربع شهید، نیمه شهید، یه کم شهید، تقریباً شهید و تمام شهید. جسارتاً پیشنهاد میکنم که به دو گروه دیگر هم نیز عنوان نوعی شهید داده شود، گروه اول سپاهیانی که به دست اسرائیل ترور شدهاند و ما بنا بر اصل" واسه جاهل اُفته" نمیخواهیم به روی مبارک مان بیاوریم که یک کشور یک وجبی سرداران ما را میکشد و گروه دوم کسانی مانند هاشمی رفسنجانی که برای مصلحت نظام و درنهایت رأفت اسلامی توسط خودمان ترور میشوند.
دلیل این که این تقاضا را مطرح کردم این است که همان قوم و خویش شهید ما میگفت بیچاره سردار حجازی در برزخ گرفتار شده است و چو ن حضرت آقا او را شهید نخوانده اجازه ورود به بهشت را ندارد. متاسفانه اشتباهاً کتابچه تصاویر حوریها را به او دادهاند و او حوریهای مورد پسند خود را ضربدر زده و چون سرداران سپاه معمولاً زیاده خواه هم هستند ده تایی هم بیشتراز سهمیه آش ضربدر زده ولی حوریها را به او ندادند. هیچ چیزی بدترازاین نیست که حوریها را انتخاب کنی و به آنها دل ببندی، ولی به تو ندهند و به دیگری بدهند، درآن دنیای وانفسا گرفتاری کم است که گرفتاری ناموسی شدن هم به آن اضافه شود.
ابومالش
اردیبهشت ۱۴۰۰
مرگ زنجیرهای دانشجویان پزشکی تخصصی در ایران