Wednesday, May 5, 2021

صفحه نخست » حکایت شیخک و ظریفک، مهران رفیعی

Mehran_Rafiei_2.jpg

گر که این شیخک بماند راس کار

این ظریفک هم کند روزی فرار

گر چه سن او رود بالا چو دار
جهل او دائم شود افزون ز پار

این جوادک نخبه‌ای بود و بصیر
مردِ دانش، خوش به گویش، اهل کار

چون به جمع این پلیدان او نشست
زهد او کم کم بشد چون زهر مار

داشت وی بس فرصت و هر اختیار
سوی میدان خم شد و شد جیره خوار

در مصافِ زندگی خامی خطاست
کی شود زیرک به هر موجی سوار؟

سرنوشتِ تلخِ این نادان ببین
هر سپاهی می‌کند فحشی نثار

گر به سوی ملتش او رفته بود
نام نیکی مانده بود و افتخار



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy