امریکا از مذهب اسلام و مردم خاورمیانه استفاده ابزاری میکند. در دوران جنگ سرد در مقابله سیاسی نظامی با شوروی به تقویت خمینی پرداخت و در دوران گلوبالیسم در مقابله سیاسی اقتصادی با چین به تقویت طالبان افغانستان و دلسوزی از مسلمانان اویغور میپردازد.
بعد از دخالت امریکا در ایران و تسهیل برای روی کار آمدن خمینی، مشروعیت بخشیدن به طالبان یکی از مرگبارترین اشتباهات تاریخی امریکا خواهد بود و پیامد سنگینی برای مردم منطقه خواهد داشت.
هزاران زن و مرد در راه شکلگیری افغانستانی دموکرات، سکولار و مبتنی بر قوانین وضعی تلاش کردند و جان خود را از دست دادند. دولت افغانستان در بیست سال گذشته علیرغم جنگ داخلی تحمیلی از طرف طالبان و علیرغم همهی کمی و کاستی و مشکلات قومی و قبیلهای، قانون اساسی، قوای سهگانه، نهادهای نظامیـامنیتی و سایر نهادهای دموکراتیک را شکل داده است.
اما، امریکا بدون دخالت دادن دولت افغانستان با طالبان وارد مذاکره شد و تلاش میکند طالبان را در نهادی غیرانتخابی به نام «دولت انتقالی» در تمامی نهادهای انتخابی کشور وارد کند. طالبانی که نه به دموکراسی پایبندند و نه به انتخابات اعتقاد دارند و نه یک قدم از موضع حکومت شرعی خود عقبنشینی کردند و نه دولت افغانستان را به رسمیت میشناسند و حاضر به نشستن با آن روی یک میز مذاکره هستند.
طالبان بارها با قاطعیت تاکید کردند که هدف اصلی آنها بازسازی «امارت اسلامی» سرنگون شده در سال ۲۰۰۱ است. در امارت طالبان اقلیتهای مذهبی، زنان و دگراندیشان با خشونت سرکوب خواهند شد و شریعت اسلامی از سنگسار تا قطع دست دوباره اجرا خواهد شد. مدارس دخترانه بسته خواهد شد و زنان آزادی و حق کار را از دست خواهند داد.
توافقنامهای که میان آمریکا و گروه طالبان در دوحه قطر امضا شد، روی چهار محور متمرکز است.
در عنوان موافقتنامه میان آمریکا و طالبان به صراحت تاکید شده که آمریکا همچنان گروه طالبان را به عنوان دولت به رسمیت نمیشناسد و نام رسمی توافقنامه ذکر شده است.
عنوان کامل این توافقنامه این گونه است: "موافقتنامه آوردن صلح به افغانستان میان امارت اسلامی افغانستان که آمریکا به عنوان دولت به رسمیت نمیشناسد و به نام طالبان شناخته میشود و ایالات متحده آمریکا".
این چهار محور عبارتند از:
۱. ضمانتها و مکانیسمهای عملی برای جلوگیری از استفاده از خاک افغانستان از سوی هر گروه یا فردی علیه امنیت ایالات متحده و متحدانش
۲. ضمانتها و مکانیسمهای عملی و اعلام یک برنامه زمانی برای خروج تمام نیروهای خارجی از افغانستان
۳. پس از اعلام این ضمانتهای اشاره شده با حضور شاهدان بینالمللی، طالبان مذاکرات بینالافغانی را در دهم مارس ۲۰۲۰ آغاز خواهد کرد.
۴. آتشبس جامع و دایمی، شامل دستور جلسات مذاکرات بینالافغانی و شرکت کنندگان نشست بینالافغانی در مذاکراتشان روی تاریخ و چگونگی این آتشبس دایمی بحث و مشخص میکنند.
برای تطبیق چهار مورد بالا، موارد ذیل را در چهار بخش توافقنامه در نظر گرفته شده است.
بخش اول: خروج نیروهای آمریکایی ظرف ۱۴ ماه
در این بخش آمده که آمریکا متعهد است تمام نیروهای خود و نیروهای ائتلاف از جمله کارکنان نظامی، پیمانکاران نظامی، آموزگاران، مشاوران و نیروهای حمایتی خود را ظرف ۱۴ ماه از افغانستان خارج کند.
برای عملی کردین این طرح، این تدابیر در نظر گرفته شده است:
۱. در ظرف ۱۳۵ روز سطح نیروهای آمریکایی به ۸۶۰۰ نفر خواهد رسید و نیروهای ائتلاف هم به همین میزان کاهش خواهند یافت.
۲. آمریکا، متحدان آن و ائتلاف، نیروهای خود را از ۵ پایگاه در افغانستان خارج خواهند کرد.
در صورت عملی شدن موفقیتآمیز قطع رابطه طالبان با گروههایی تروریستی، آمریکا گامهای ذیل را بر میدارد:
۳. آمریکا و متحدان آن در مدت ۹.۵ ماه باقی مانده نیروهای خود را از افغانستان خارج خواهند کرد.
در ادامه این بخش آمده که آمریکا فورا کار را با طرفهای مختلف برای رهایی زندانیان طالبان آغاز میکند. باید ۵ هزار زندانی طالبان در زندانهای دولت افغانستان و یک هزار زندانی اسیر گروه طالبان تا ۱۰ مارس ۲۰۲۰ آزاد شوند که تاریخ گفتوگوهای بینالافغانی نیز در نظر گرفته شده است. همچنین گفته شده که آمریکا کمک میکند تا طالبان و دولت افغانستان ظرف سه ماه تمامی زندانیان یکدیکر را آزاد کنند.
با آغاز مذاکرات بینالافغانی، آمریکا بررسی تحریمها علیه اعضای گروه طالبان را آغاز میکند با این هدف که در صورت پیشرفت در مذاکرات بینالافغانی تحریمها علیه این گروه تا ۲۷ اگوست ۲۰۲۰ برداشته شود.
آمریکا همچنین از اعضای دایمی شورای امنیت خواهد خواست تا اعضای طالبان را از فهرستهای سیاه مربوط خود بیرون کنند.
آمریکا و متحدانش تعهد خود را برای عدم تهدید یا استفاده از زور در برابر تمامیت ارضی یا استقلال سیاسی افغانستان و یا دخالت در امور داخلی این کشور تجدید میکند.
بخش دوم: تعهدات طالبان برای قطع رابطه با گروههای تروریستی
طالبان گامهای زیر را برای جلوگیری از استفاده از خاک افغانستان توسط گروههای مختلف از جمله القاعده برای جلوگیری از تهدید امنیت آمریکا و متحدانش بر میدارد:
۱. طالبان به اعضای خود، فرد یا گروهی از جمله القاعده اجازه نخواهد داد تا از خاک افغانستان برای تهدید آمریکا و متحدان آن استفاده کند.
۲. طالبان به آنهایی که میخواهند امنیت آمریکا یا متحدان آن را با تهدید روبرو کنند پیام واضح میفرستد که در افغانستان جای ندارند و به اعضای خود دستور میدهد که با چنین گروههای همکاری نکنند.
۳. طالبان جلو هر گروهی را که بخواهد از افغانستان علیه امنیت آمریکا و متحدان آن تهدید ایجاد کند، می گیرد و اجازه جذب نیرو، آموزش و تمویل را به آنها نداده و از آنها میزبانی نخواهد کرد.
۴. طالبان متعهد است با گروههایی که در افغانستان پناه میگیرند مطابق به قوانین بینالمللی مهاجرت و مواد این توافقنامه برخورد کند تا آنها نتوانند امنیت آمریکا و متحدان آن را تهدید کنند.
۵. طالبان به گروههایی که امنیت آمریکا و متحدان آن را تهدید میکنند، ویزا، پاسپورت، جواز سفر یا هیچ نوع اسناد قانونی نخواهد داد تا آنها بتوانند وارد افغانستان شوند.
بخش سوم: 'شورای امنیت توافقنامه را تایید کند '
۱. آمریکا درخواست میکند تا این توافقنامه از سوی شورای امنیت سازمان ملل مورد تایید قرار بگیرد.
۲. آمریکا و طالبان در پی ایجاد روابط مثبت با یکدیگر هستند و انتظار دارند روابط دولت اسلامی جدید افغانستان که پس از مذاکرات بینالافغانی ایجاد خواهد شد، با آمریکا مثبت باشد.
۳. آمریکا کوشش میکند برای بازسازی افغانستان با دولت جدید افغانستان همکاری اقتصادی داشته باشد و در امور کاری آن دخالت نکند.
در پایان توافقنامه تاریخ امضای آن آمده و تذکر داده شده که این موافقتنامه به سه زبان پشتو، دری (فارسی) و انگلیسی تنظیم شده که هر سه نسخه از ارزش برابر برخوردار است.
به رسمیت شناختن طالبان و برنامه صلحی که میان دولت افغانستان و نمایندگان امارات اسلامی، طالبان، در دستور قرار دارد، عواقب زیانبار و مخربی خواهد داشت. جان هزاران کنشگر مدنی سکولار و حقوق زنان و دستاورد بیست ساله کنشگران شجاع افغانی در خطر است.
بیشک طالبان با احیای حکومت اسلامی همان حکومت ترور و خشونتی که در سال ۲۰۰۱ داشتند برپا میکند. اعلام و سرکوب دگراندیشان ابعاد گستردهای خواهد گرفت. سرکوب، ترور و مهاجرتی باز هم وسیعتر در انتظار عزیزان افغانستانی است.
حکومت اسلامی ایران پشتیبان و پناهگاه رهبران طالبان و القاعده است و به رسمیت شناختن طالبان تقویت تروریسم در منطقه است.
جنبش مبارزاتی ایران باید از دو توهم دوری جوید و در مبارزه با حکومت اسلامی ایران استقلال خود را حفظ کند. نخست، اینکه حرکات سیاسی و نظامی امریکا سنجیده است. دیگر اینکه، امریکا به نفع صلح جهانی و مردم جهان قدم بر میدارد. قطبنمای اصلی سیاست خارجی امریکا، منافع و امنیت سرمایهداری امریکاست، نه حتی مردم امریکا. ما به رسمیت شناختن گروه تروریستی طالبان را که هیچ تجدید نظری در مبانی فکری و حکومتی خود نکرده است محکوم میکنیم و در کنار مبارزان سکولار افغان برای رهائی از حکومت دینی و ساختن افغانستانی آزاد و آباد ایستادهایم.
احد قربانی دهناری
"انتخابات" یا مشاطهگریِ جهل و جنایت؟ مسعود نقرهکار
حکایت شیخک و ظریفک، مهران رفیعی