Friday, May 14, 2021

صفحه نخست » ایران و تهدید امنیت غذایی و انسانی، محمدرضا محبوب‌فر

MohammadReza_Mahboubfar.jpgمهمترین چالش محیط زیست ایران سوء مدیریت در حوزه منابع آب این کشور بوده است. تنش آب و نزاع بر سر آب در کشور افزایش یافته است و نقشه جغرافیایی ایران از نظر دسترسی به منابع آب لحظه به لحظه بحرانی تر می‌شود. وضعیت منابع آبی کشور در سال ۱۴۰۰ ایران را به ورشکستگی آبی کشانده است و می‌رود تا بحران آب در کشور را دائمی و همیشگی سازد. اکنون بیش از ۷ هزار روستا در کشور فاقد آب آشامیدنی هستند و شرایط به گونه‌ای است که روزهای بی آبی را سپری می‌کنند و تأمین هزینه‌های آب نیز برای ساکنین روستاها کمرشکن و غیرممکن شده است. دبی آب رودخانه‌ها کاهش یافته است و در پی کم آبی رودخانه‌ها و واردشدن فاضلاب به آب‌های جاری بخش عظیمی از حیوانات اهلی روستانشینان و عشایر دچار بیماری‌های عفونی، سوختگی پوست و سقط جنین شده‌اند و برخی از آنان تلف شده‌اند. بحران آب در کشور این روزها چنان سر باز کرده است که در مناطق پرآب ایران مانند: خوزستان و دشت‌های همجوار کارون، گیلان، مازندارن و سیستان و بلوچستانی که در مجاورت دریای عمان به سر می‌برد کم آبی و بحران آب باعث مهاجرت‌های داخلی و خارجی کشاورزان و عشایر به شهرهای ایران یا کشورهای همسایه ایران شده است.

در دو سال گذشته میزان بارندگی‌ها در ایران از متوسط بالاتر بوده است اما اینکه عنوان می‌شود ایران در وضعیت ترسالی به سر می‌برده است بی پایه و اساس است. حل بحران آب در کشور در گرو رفع سوء مدیریت‌ها در دو نهاد وزارت نیرو و سازمان حفاظت محیط زیست است. این دو نهاد تاکنون با یکدیگر هم افزایی و هماهنگی نداشته‌اند و واگرایی در تفکرات و مدیریت آن‌ها بر سر محیط زیست و منابع آب بر دامنه بحران آب در کشور افزوده است.
درحال حاضر کشاورزی و دامپروری ایران در حال نابودی است. حضور کشاورزان غیربومی و تنش‌های قومیتی بر سر آب، معیشت و اقتصاد و امنیت غذایی مردم استان‌های مختلف کشور را تهدید می‌کند. هر ثانیه ۳۶۰ مترمربع از طبیعت ایران شامل اراضی و مراتع کشاورزی و جنگل‌ها و منابع آب محو می‌شود و به دلیل حضور افراد سیاسی و جناحی و غیرمتخصص در سازمان هایی چون: وزارت جهاد کشاورزی، سازمان حفاظت محیط زیست و وزارت نیرو اراده‌ای نیز برای رفع بحران آبی و محیط زیستی کشور وجود ندارد. در ۴۰ سال اخیر ۸۰ درصد محیط زیست کشور نابود شده است و این در حالی است که مهمترین پست‌ها و مناصب کلیدی مدیریت محیط زیست کشور در انحصار عده‌ای خاص که با رانت و رابطه به سازمان‌های مسئول حفظ منابع طبیعی کشور راه یافته‌اند قرار گرفته است. مدیریت سیاسی و اقتصادی این افراد در عرصه‌های طبیعی، کشور را با بحران همیشگی و دائمی آب و محیط زیست مواجه ساخته است.
کشور ایران در حالت بلاتکلیفی آبی به سر می‌برد و ۸۰ درصد سرزمین ایران با کمبود آب مواجه است و در بحران آب فرو رفته است. رودخانه زاینده رود، رودخانه کارون، دریاچه بختگان، دریاچه ارژن، دریاچه هامون، دریاچه ارومیه و بسیاری از منابع آب سطحی کشور با بحران بی آبی مواجه شده‌اند و ۹۰ درصد تالاب‌های کشور در حال حاضر خشک یا فصلی شده‌اند یا دبی آب برخی تالاب‌ها مثل میانکاله و انزلی در شمال کشور آنچنان کاهش یافته است که آلودگی آب در این تالاب‌ها افزایش یافته است. اکوسیستم این تالاب‌ها رو به نابودی است و روزی نیست که اخباری درخصوص مرگ پرندگان بومی و مهاجر و آبزیان خاص این منابع آبی کشور منتشر نشود. البته تلفات آبزیان و پرندگان ایران تنها مختص شهرهای شمالی نیست بلکه این روزها وضعیت منابع آبی کشور چنان وخیم است که تلفات عظیم حیات وحش طبیعی تالاب‌های کشور در مرکز و جنوب ایران در استان‌های بوشهر، سیستان و بلوچستان، هرمزگان، اصفهان، فارس، چهارمحال و بختیاری و خوزستان در صدر اخبار رسانه‌های داخلی و خارجی قرار گرفته است.
سخنان مقامات مسئول و برخی متخصصین محیط زیست و منابع آب کشور در ارتباط با توجیه وضعیت موجود دلالت از حاکمیت تغییر اقلیم و گرمایش جهانی بر نقشه جغرافیایی ایران و کاهش بارش‌ها و خشک شدن منابع آبی در کشور داشته است. ماهیت آب و هوای ایران قاره‌ای و دارای نوسانات اقلیمی زیادی است. بارندگی‌های اخیر کشور نیز مقدار قابل توجهی نبوده است که کاهش منابع آب کشور را جبران کند. تداوم بارش‌ها نیز چون هوای کشور در حال گرم تر شدن است مشخص نمی‌باشد. اینکه برخی مقامات مسئول و متخصصین محیط زیست و منابع آب در کشور کاهش بارش‌ها در نقشه جغرافیایی ایران به تغییرات اقلیمی جهانی نسبت می‌دهند مغلطه‌ای بیش نیست. به نظر می‌رسد وضعیت موجود کشور از لحاظ منابع آبی با تشدید تخریب‌های عمده محیط زیستی در ایران طی چهار دهه اخیر ارتباط داشته باشد. آنچه مسلم است؛ تغییر اقلیم جهانی نمی‌تواند تاثیرات آنچنان شدید و فوری بر افزایش متوسط درجه حرارت سالیانه کشور ایران داشته باشد. در سال ‌های اخیر، سوء مدیریت در منابع آب و برنامه‌‌های سدسازی و انتقال آب و شیوه نامناسب کشاورزی در کنار نابودی بخش قابل توجهی از جنگل‌ها و منابع طبیعی ایران موضوع تغییر اقلیم داخلی و افزایش درجه حرارت ناشی از تغییر اکوسیستم طبیعی کشور ایران را مطرح نموده است. برداشت‌های بی‌ رویه صنایع از منابع آب سطحی کشور نیز طی این سال‌ها و عدم نظارت سازمان‌های متولی به اسم توسعه حیات فلات ایران را به مخاطره انداخته است. از سوی دیگر پروژه‌های‌های غیرتخصصی انتقال آب در زمان ریاست جمهوری خاتمی و احمدی نژاد و تداوم اجرای این پروژه‌ها در دولت روحانی باعث ایجاد تنش آب و تشدید بحران کم آبی در منطقه ایران شده است و این وضعیت می‌رود که کشور را با بحران‌های اقتصادی و اجتماعی و امنیتی رو به رو سازد.
هر ثانیه ۳۶۰ مترمربع از طبیعت ایران محو می‌شود و با توجه به جدی بودن بحران کم آبی در کل نقشه جغرافیایی ایران، منابع حیاتی آب در فلات ایران به محلی برای مناقشه‌های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در داخل کشور تبدیل شده است. منابع آب زیرزمینی در ایران هم وضعیت بهتری نسبت به منابع آب سطحی ندارد. در بیش از ۷۶ درصد از وسعت فلات ایران برداشت‌های بیش از اندازه از ذخایر آب‌های زیرزمینی در طی سال‌های گذشته منجر به نشست زمین و شوری خاک شده است و این مساله تهدیدی جدی برای آینده امنیت غذایی و انسانی در پهنه فلات ایران شده است. میزان کاهش آب سفره‌های زیرزمینی در ایران بیش از ۷۴ میلیارد متر مکعب گزارش شده است و اضافه برداشت‌های صورت گرفته نیز سه برابر جبران و جایگزینی آب‌های زیرزمینی کشور بوده است.
تغییر شرایط اقلیمی و افزایش متوسط درجه حرارت در کشور اکنون به علت‌های ذکرشده اتفاق افتاده است. این پدیده با وقوع آتش سوزی در جنگل‌های البرز در زمستان سال گذشته و تغییرات الگوهای بارش در نقشه جغرافیایی ایران در دو ماه فروردین و اردیبهشت سال جاری و وقوع بارش‌های سیل آسا در مناطق مرکزی و جنوب کشور ایران مانند: یزد، کرمان، کاشان، نطنز، بوشهر و بندرعباس و نه ارتفاعات البرز و زاگرس، و کاهش ذخیره برفی قابل توجه در ارتفاعات کشور قابل توجیه است.

محمدرضا محبوب‌فر
کارشناس مدیریت بحران‌های محیطی



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy