احسان مهرابی - ایران وایر
پس از انتشار فهرست تایید صلاحیتشدگان از سوی شورای نگهبان بسیاری از فعالان سیاسی «ابراهیم رییسی» را برنده انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ و رییسجمهور بعدی جمهوری اسلامی اعلام کردند. ابراهیم رییسی کاندیدای اصلی جریان اصولگرا است که تمامی رقبای اصلیاش از سوی شورای نگهبان رد صلاحیت شدهاند. این گزارش مروری است بر جزییات زندگی او؛ از تولد در محله مشهور نوغان مشهد تا عضویت در هیات مرگ.
«ابراهیم رئیسالساداتی» مشهور به رئیسی آذر ماه ۱۳۳۹ در محله نوغان (نوقان) مشهد متولد شد. احتمال دارد فامیلی «رئیسالسادات» مرتبط با روحانی بودن پدر و جد مادریاش و «سید» بودن هر دو والدین وی یا به تعبیر آرشیو سایت شخصیاش از «هردو سو» سید بودن او باشد.
محله نوغان از مناطق بسیار قدیمی و پرجمعیت مشهد است که دانشنامه شهر مشهد آن را حتی قدیمیترین محله ایران با ۱۵۰۰ سال قدمت توصیف کرده است که زنان آن محله مهریه خود را به همسران خود بخشیدند تا توانستند در مراسم عزاداری امام هشتم شیعیان شرکت کنند.
👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر
سال ۱۳۹۶ «دادخدا خدايار» رییس ستاد انتخاباتی رئیسی در سیستان و بلوچستان گفت که پدر او اصالتا از «تبار سیستان» و اهل دشتک زابل بوده است. رئیسی در پنج سالگی پدرش را از دست داد. او گفته که در مدرسه ابتدایی «جوادیه» درس خوانده، سپس به حوزه علمیه «نواب» و پس از مدت کوتاهی به مدرسه علمیه آیتالله «موسوینژاد» رفته است. در ۱۵ سالگی به توصیه برادر بزرگ خود، به قم رفته، ابتدا در مدرسه آیتالله «بروجردی» و مدتی نیز در مدرسهای که با مدیریت آیتالله «پسندیده» برادر «روحالله خمینی» اداره میشد، دروس حوزوی خوانده است. از «علی مشکینی»، «ابوالقاسم خزعلی» و «محمود هاشمی شاهرودی» به عنوان برخی از مشهورترین استادان حوزوی رئیسی نام برده میشود.
او سابقه خاصی در مبارزات پیش از انقلاب ۱۳۵۷ نداشته؛ اما گفته که در زمان تبعید «علی خامنهای» به ایرانشهر به همراه تعداد دیگری از طلاب به بازدید او رفته است.
رئیسی گفته است جزء هفتاد طلبهای بوده که «محمد بهشتی» در ماههای نخستین انقلاب، گرد هم آورد و جلساتی را برایشان برگزار کرد. بهجز رئیسی، برخی روحانیون جوان دیگر مانند «مصطفی پورمحمدی»، «غلامحسین محسنی اژهای» و «علی یونسی» وارد قوه قضاییه و نهادهای امنیتی شده و سمتهای مهم گرفتند. با این تفاوت که رئیسی جزء طلاب مدرسه «حقانی» نبوده است. از همین رو پس از مطرح شدن این موضوع که رئیسی جزء شاگردان بهشتی بوده نیز برخی سایتها نوشتند که او به لحاظ سنی در شرایطی نبوده که شاگرد بهشتی بوده باشد و در آن دوره شاگرد «احمد جنتی» بوده است.
سال ۱۳۵۸ آیتالله خمینی «برای ساماندهی اوضاع»، «هادی مروی» را به عنوان نماینده خود در مسجد سلیمان منصوب کرد. مروی هم تعدادی از روحانیون جوان از جمله رئیسی را با خود به این شهر برد که نخستین پایههای حضورش در مجموعه دادگاههای نظام و دادسرای انقلاب بود. «ساماندهی اوضاع» در آن شرایط به معنای رسیدگی به پروندههای باقیمانده از برخی از ماموران حکومت شاهنشاهی و همچنین مقابله با گروههایی بود که منتقد جمهوری اسلامی شده بودند. در آن دوره نمایندگان آیتالله خمینی اختیارات گستردهای داشتند و با این احکام عملا اداره شهرها را در اختیار میگرفتند.
رئیسی در سال ۱۳۵۹ وقتی هنوز ۲۰ ساله نشده بود، ابتدا دادیار شهرستان کرج و سپس با حکم «علی قدوسی» دادستان کل انقلاب، دادستان کرج و دو سال بعد به مدت چند ماه با حفظ سمت دادستان همدان شد و بین دو شهر تردد میکرد. او در پرونده بسیاری از اعضای گروههایی چون «مجاهدین خلق» و دیگر گروههای مخالف حکومت دادیار بود. همچنین به دلیل نزدیکی کرج به تهران گروههای مخالف حکومت در این شهر پرشمار بودند و دادستانی این شهر مقامی با اهمیت منصوب میشد.
او از ۱۳۶۱ تا ۱۳۶۳ دادستان همدان شد که نسبت به سمت قبل اختیارات بیشتری داشت؛ چرا که دادستان مرکز استان عملا بر کل استان نظارت دارد. بر اساس روایتها همچنین در دوره حضور رئیسی در همدان نیز حکمهای شدید علیه منتقدان حکومت صادر شده است.
او در سال ۱۳۶۲در ۲۳ سالگی با «جمیله سادات علمالهدی» دختر نخست «احمد علمالهدی»، امام جمعه مشهد ازدواج کرد و آنان دو دختر دارند.
رئیسی سال ۱۳۶۴ از همدان به تهران منتقل شد. در آن زمان دادستانهای عمومی و انقلاب تهران مجزا بودند و «اسدالله لاجوردی» از دادستانی انقلاب برکنار و «علی رازینی» جایگزین او شده بود. رئیسی ابتدا در سمت «معاونت گروهکی» وظیفه برخورد قضایی با گروههای سیاسی زندان را برعهده گرفت و سپس جانشین دادستان انقلاب تهران شد.
سال ۱۳۶۵ مرحله سوم پیگیری پرونده انفجار دفتر نخستوزیری به ابراهیم رئیسی، معاون دادستان سپرده شد و او هم مسئولیت بازجوییها را به شعبهای از دادسرای انقلاب مرکز سپرد که تحت کنترل اسدالله لاجوردی، دادستانی بود که برکنار شده بود. در نهایت پس از دستگیری «خسرو تهرانی» و خودکشی «تقی محمدی»، یکی از متهمان بازداشت شده، «روحالله خمینی»، «عبدالکریم موسوی اردبیلی»، رییس دیوان عالی کشور، «محمد موسوی خوئینیها»، دادستان کل کشور و ابراهیم رئیسی را احضار کرد و دستور مختومه شدن این پرونده را داد.
سال ۱۳۶۷ پر انتقادترین سالهای فعالیت قضایی ابراهیم رئیسی بوده است. او جزء هیات چهار نفرهای شد که آیتالله خمینی برای رسیدگی «مستقل از ساختار قوه قضائیه» تشکیل داد و به همراه هیاتهای تشکیل شده در شهرستانها حکم به اعدام هزاران زندانی دادند.
در جلسه این هیات با آیتالله «منتظری» نیز عملا تنها «حسینعلی نیری» و «مصطفی پورمحمدی» سخن گفتند و «مرتضی اشراقی» و رئیسی یکی دو جمله بیشتر سخن نگفتند. همه اعضا اما مدعی شدند که آنان چارهای جز اجرای حکم آیتالله خمینی نداشتند و تلاش کردهاند تعداد افراد کمتری اعدام شوند. همچنین رئیسی و دیگر اعضای هیات از شورای عالی قضایی انتقاد میکردند که تلاش نکردهاند، آیتالله خمینی را از این حکم منصرف کنند و تنها به دنبال تدریس در حوزه هستند.
این هیات چهار نفره درباره زندانیان سیاسی در زندانهای کرج که جزء حوزه قضایی تهران بود، نیز تصمیمگیری میکردند. در این میان رئیسی در سمت دادیاری و دادستانی کرج برخی از این زندانیان را میشناخت و همین موضوع شاید عاملی بود که حکم به اعدام آنان دهد.
رئیسی جزء روحانیون جوانی بود که بدون تحصیل جدی در حوزه علمیه وارد مناصب حکومتی شدند. با این حال او مدعی شده در سال اول پذیرش مسئولیت دادستان انقلاب اسلامی در کرج، با سه نفر از طلبهها، حضور در یک دوره فقهی با تدریس آیتالله «مدرسی» را آغاز کرده و «برای آنکه به اشتغالات اداری او ضربهای وارد نشود، زمان آن را در هماهنگی با استاد، اولین ساعات صبحگاهی تنظیم کرده بود.» او گفته که این رویه را علاوه بر صبحها، در تعطیلات با برخی روحانیون دیگر هم ادامه داده است و از سال ۷۰ در جلسات خارج فقه علی خامنهای حاضر شده است.
در زندگینامه رئیسی همچنین نوشته شده که او با اتمام دوره سطح حوزه، به دوره کارشناسی ارشد رشته حقوق خصوصی راه یافت و عنوان پایاننامه او نیز «ارث بلاوارث» بوده که در سال ۱۳۸۰ از آن دفاع کرده و سپس با قبولی در کنکور دکتری «مدرسه عالی شهید مطهری» در رشته فقه و حقوق خصوصی ادامه تحصیل داد.
درباره خواهرزادهام فاطمه لاریجانی