فرخ نگهدار در کم دانشی سیاسی و تپق پشت تپق زدن شهره آفاق است. پیش از این نمونه هایی چند از آنها را آشکار کرده بودم. آخرین تپقش مربوط است به سخنان بدیع رضا پهلوی. در همین رابطه به ناگهان فیلاش یاد هندوستان «تغییر رفتار رهبر» کرده و رضا پهلوی را به عنوان رهبر، نمونهای دانسته که در وی تغییر رفتار ایجاد شده است و از این نتیجه گرفته «تغییر رفتار رهبر زیاد هم دور از واقعیت نیست». تپقش در این بوده که ناشیانه دو موقعیت متفاوت رضا پهلوی سکولار و رهبر دینیِ دستگاه قدرت تئوکراتیک در ایران را، یکی انگاشته و همسان سنجیده و در نتیجه مانند همیشه به خطا رفته. مسئلهای که برای جناب نگهدار به دلیل محافظه کاریاش آموزه نخواهد شد این است: یک شخصیت سیاسی سکولار همواره ظرفیت تغییر عقیده و روش را دارد اما در یک شخص مؤمن همچون خامنهای به دلیل باورمندی بی چون و چرا به حکومت دینی یا همان حکومت اسلامی، نمیتوان ظرفیت «تغییر رفتار» را سراغ داشت. آری «رفتار رهبر» در طول تاریخ جمهوری اسلامی تغییر کرده به دفعات هم تغییر کرده، منتها سمت و سوی این تغییر همواره به نفع مافیای اسلامی در دستگاه تئوکراسی قدرت بوده است. آخرین نمونهاش غربال کردن کاندیداتوریِ حتا خودیها برای احراز ریاست جمهوری و انتصاب جنایت پیشهای همچون ابراهیم رئیسی، بوده است.
زمان ریاست جمهوری اوباما در امریکا بود که خامنهای در «انتخابات» ۸۸ به آرای مردم دستبرد زده و این دستبرد، قربانی میخواسته که ندا آقا سلطانها قربانیاش بودند. با کُشتار جوانان، خامنهای ملیجک و غلام حلقه به گوش خود (حداقل در آن زمان) را از صندوق آرا بیرون کشیده و وی را بر صدر دولت نشاند. اوباما هم که زیرمیزی با خامنهای نامه نگاری میکرده لال مونی گرفته بود و از این بابت صدایش در نیامد. با انتخاب جو بایدن به سمت ریاست جمهوری امریکا، همان بازی خامنهای منتها در شکل تازهاش آغاز شده و آن اینکه: با خیال آسوده از بابت عدم عکس العمل رئیس جمهور امریکا و احتمالاً اروپا در قبال صحنه گردانی «انتخابات» و نقض خشن حقوق بشر در ایران جمهوری اسلامی از همین آغاز، «انتخابات» را به گونهای پیش ببرد تا هر روزنهای از شورشهای احتمالی مسدود شوند. به گمانم خامنهای تحریم «انتخابات» را به شورش مردم ترجیح داده است. به همین جهت بر خلاف دوره اوباما تصمیم گرفته شد تا این بار با غربال کردن خودیهای اصلاح طلب یا اعتدالگرا هر نوع شورش احتمالی را به بهانه تقلب انتخاباتی، خنثا کند. حداقل اینکه در جریان «انتخابات» که جهانیان ناظر آن خواهند بود، شورشی همچون سال ۸۸ رخ ندهد با توجه به اینکه میداند اگر شورشی رخ دهد گسترده تر از قبل خواهد بود. این نمونه دیگری از «تغییر رفتار رهبر» بود که به عنوان رهنمود و راهنما دارد عمل میکند.
نیکروز اعظمی
انقلابِ بدون تاریخ، گفتوگو با ماشاالله آجودانی