[email protected]
ایران یکی از اولین کشورهای خاورمیانه است که در مواجهه با مدرنیته قرارگرفته است و در جنبه هایی از سایر کشورهای منطقه پیشی گرفته است. اما مدرنیته در ایران بر خلاف کشورهای غربی ساختاری متوازن و شکیل ندارد. یکی از دلایل این مسئله این است که گروههای مختلف سعی کردهاند بنا بر منافعشان هم از امتیازات نظام حقوقی سنتی و هم از حقوق مدرن سود جویند.
در نظام سنتی، افراد جامعه جزیی از توده مردم تحت عنوان رعیت و یا امت شمرده میشدند. انسانها از حقوق مساوی بهره مند نبودند و عدالت بین افراد گروههای مختلف اجتماعی مثل زنان، اقلیتهای دینی و قومی و... برقرار نیست. در کشور ما، نظام سنتی به صورت تاریخی، تحت نفوذ فکری سلطنت و اسلام شیعی از صفویه به بعد بوده است. در این نظام حقوقی، سلسله مراتبی وجود دارد که در آن مرد در خانواده رییس و مسئول شناخته میشود و زنان تحت اختیار مردان خانواده هستند. چیزی که از آن به غیرت و ناموس یاد میشود. این نوع از تفکر، با آشنایی ایرانیان با مدرنیته به چالش کشیده شده است و زنان ایران خواستار حقوق برابر هستند.
اما در نظام حقوق مدرن، انسانها به عنوان شهروند دارای حقوق برابر با دیگران هستند. هر فردی بی توجه به قومیت، جنسیت، زبان، دین در جایگاهی برابر دیگران قرار دارد. در خانواده کسی رییس نیست و دو فرد تشکیل دهنده خانواده مسئول اداره خانواده هستند. در واقع در نظام حقوقی مدرن اگر چه حقوق حقه دختران به رسمیت شناخته شده است ولی به همان نسبت آنها را مسئول اداره خانواده میشمارد. در اینجا درآمد ماهیانه دوطرف باید صرف اداره اقتصادی خانواده بشود نه اینکه تنها مرد مسئول مخارج اقتصادی خانواده شمرده شود. درست است که مهریه وجود ندارد، اما در صورت طلاق دارایی دوطرف و خانواده در مدت ازدواج بین طرفین تقسیم خواهد شد.
یکی از اصلی ترین مشکلات خانودههای جوان ایرانی این است که زن و مرد، هم خواستار امتیازهای نظام حقوقی سنتی هستند و هم میخواهند از حقوق مدرن برخوردار شوند. دختران، هم حق طلاق، حضانت فرزند، سفر به خارج و تحصیل میخواهند و هم مهریه (اکثرا مهریه سنگین). در مقابل، پسران تلاش میکنند همچنان طبق نظام سنتی رییس خانواده باشند و رفتار همسرشان را کنترل کنند و هم طبق نظام حقوقی مدرن خرج خانواده را تقسیم بر دو کنند. این تناقضات باعث ایجاد مشکلات فراوان اجتماعی شده است. از جمله زورگویی روزمره به بعضی از زنان در حالی که آنها حق درخواست طلاق ندارند و از سوی دیگر هزاران زندانی مرد مهریه.
مهریه راهکار است یا قوز بالا قوز؟
اما جامعه ایران به جای پیدا کردن راهکار واقعی برای تامین حقوق زنان که عبارت است از بازتعریف رابطه زن و مرد بر مبنای حقوقی مدرن، مهریه بالا برای زنان را پیشنهاد کرده است. غافل از اینکه مهریه سنگین نه تنها راهکار نیست بلکه تنها به پیچیده شدن مشکل اصلی که مساوات بین حقوق مرد و زن است منجر شده است. مهریه سنگین آنچنان که ما امروز در ایران، به شکل صدها سکه طلا و... میبینیم، در هیچ کشور دیگر اسلامی وجود ندارد. در سایر کشورهای اسلامی یا بر مبنای نظام حقوقی سنتی، مهریه در حد توان داماد در حدود چند صد دلار تعیین میشود، و یا طبق نظام حقوقی مدرن که در آن مهریه وجود ندارد و دو طرف از حقوق یکسان بهره مند هستند.
در واقع مدافعان حقوق زن در ایران توجه ندارند که پافشاری بر مهریه به عنوان حق زن، نقض خواسته اصلی آنهاست. زیرا مهریه در نظام حقوقی سنتی تعریف میشود که مخالف حقوق زنان است. پافشاری بر مهریه به تقویت این نظام حقوقی ضد زن منجر میشود. چیزی که در ابتدا مورد انتقاد زنان بود! در واقع پذیرش مهریه یعنی پذیرفتن شیی بودن زنان زیرا در فرهنگ سنتی، زنان دارای حقوق نبوده و میشود آنان را در ازای مهریه و... به دست آورد. از سوی دیگر، تلاش زنان برای داشتن همزمان مهریه و حقوق مدرن تناقضی را ایجاد میکند که حتی مردانی که مدافع حقوق زنان هستند را از دفاع از جنبش زنان دور میکند، زیرا آنها میبینند که فعالان جنبش زنان نه به دنبال حقوق برابر که در پی سود و منفعت زنان و اقدام علیه حقوق مردان هستند.
توجه داشته باشید که حقوق مردان و زنان نه تنها در مقابل و ضدیت با یکدیگر نیست بلکه با یکدیگر سازگارند. برای مثال اگر زنان آزاد و دارای حقوق برابر با مردان باشند، شرایط ازدواج و طلاق راحتتر میشود و مردان نیز از آزادی زنان بهره مند خواهند شد. برای مثال دیگر مردی برای مهریه عمرش را در زندان تلف نخواهد کرد. تقابل اما در منافع زنان و منافع مردان است. به همین دلیل نباید منفعت طلب بود بلکه باید طالب حقوق گشت. اما مهریه سنگین نه تنها حقوق زنان ایرانی را مهیا نکرده است که زندگی بسیاری از مردان را نیز به تباهی کشانده است. به طوری که مردان بسیاری امروز در زندان هستند و بسیاری دیگر به خاطر طلاق کل زندگی و دارایی خود را باختهاند!
راهکار چیست؟
در سالهای اخیر، بسیاری از زنان با نوشتن شروط ضمن عقد، در قرارداد، مقداری از حقوق مدرن را بدست آوردهاند. و این علاوه بر امتیازاتی است که نظام حقوقی سنتی و عرف به اسم مهریه و نفقه و... به آنها داده میدهد. همانطور که در بالا آمد این پدیده، مشکلات خانواده را پیچیده تر کرده است. اما راهکار صحیح میتواند درخواست همهی حقوق مدرن به صورت شرایط ضمن عقد باشد و حذف تمام امتیازات نظام حقوقی سنتی برای دو طرف. خوشبختانه دخترانی را از اطرافیان خود میشناسم که در ایران به این صورت ازدواج کردهاند و در عمل نشان دادهاند به حقوق زنان باور دارند. آنها در عمل نشان دادهاند که میتوان برمبنای حقوق انسانی در ایران ازدواج کرد و الگویی برای دیگران شد. توجه داشته باشید که باورمندی به عقیده هنگامی ثابت میشود که آنرا حتی هنگامی که به سودت نیست پاس بداری! واگرنه هر انسان سودجویی به راحتی میپذیرد که هم مهریه بگیرد و هم حق طلاق!
از سوی دیگر، باید در جامعه فرهنگ سازی کرد که حقوق زنان مورد احترام قرارگرفته و تبعیضهای مختلف در محیط کار، آموزش و... برداشته شود. مهمترین روش برای اینکار، عمل به حقوق مدرن و الگوسازی است.
مردان ایرانی باید بپذیرند که خواهر، مادر، دختر و همسرشان ناموس آنها نیستند. این زنان افرادی مستقل هستند که خودشان میتوانند تصمیم بگیرند که چگونه زندگی کنند. غیرت برای محدود کردن زنان مفهمومی ناپسند است و حتی اگر بتوان آنرا پذیرفت باید به معنی تلاش برای رعایت حقوق زنان و احترام به انتخابشان تغییر معنی دهد.
در ادامه در مقام مقایسه سه شکل مختلف زوجها در فرانسه را بررسی میکنیم.
انواع ازدواج در فرانسه
۱- زندگی مشترک بدون قرارداد چیزی که در در ایران به آن ازدواج سفید میگویند.
زندگیِ مشترکِ اکثریتِ مطلقِ مردمِ غرب از این نوع است. اکثریت مطلق کسانی که ازدواجشان را رسمی و قانونی میکنند سالها به صورت دوستی -ازدوج سفید- با هم زندگی میکنند.
در طول این مدت زوج از نظر حقوقی جدای از هم شناخته میشوند. مثلا دختر نمیتواند فامیلی پسر را به اسمش اضافه کند و در مالیات هر فرد جداگانه باید مالیاتش را بپردازد که مقدار بیشتری در صورت ازدواج رسمی میشود.
۲- ازدواج رسمی و قانونی که در شهرداری انجام میشود.
در هنگام ازدواج فامیل و دوستان دعوت میشوند و جشن ساده ایی در مقایسه با جشنهای ایرانیها برگزار میشود. در فرانسه مهریه، شیربها و... وجود ندارد ولی بسته به توان مالی دوستان و خانواده ممکن است کمکهایی به زوج بشود. کسانی که مذهبی هستند میتوانند بعد از امضای قرارداد ازدواج، در کلیسا نیز مراسم مذهبی ازدواج را برگزار کنند و جشن ازدواج را به آن زمان موکول کنند.
در طول مدت ازدواج دو فرد به عنوان یک واحد شناخته میشوند و درآمد کل آنها ملاک مالیات سالانه محاسبه میشود. در دو فرد مسئول اقتصادی خانواده هستند. دارایی به دست آمده توسط دو فرد، در صورت طلاق تقسیم بر دو خواهد شد.
۳- پَکس PACS
در اینجا واحد خانواده به صورت رسمی توسط نهادهای قانونی به رسمیت شناخته میشود ولی هر کسی مالک دارایی خودش باقی خواهد ماند. این نوع از ازدواج، در هر زمانی توسط هر یک از دوطرف میتواند با ارسال یک نامه به شهرداری ملغی شود. از نظر مالیاتی، دو فرد به صورت یکجا مالیات سالانه را باید بپردازند. برخلاف ازدواج معمولی، در صورت مرگ یکی از زوجین، دیگری ارثی نمیبرد.
بسیاری از جوانان در سالهای اخیر بعد از سالها ازدواج سفید، پَکس میکنند که به آنها پَکس ِ میگویند.