ایندیپندنت فارسی - علیرضا صلواتی
دولت حسن روحانی کشور را در شرایطی تحویل گرفت که مشکلات اقتصادی و تحریمهای فلجکننده کشور را در معرض یک بحران بزرگ قرار داده بود. درآمدهای ارزی کشور که در سال ۹۰ نزدیک به ۱۲۰ میلیارد دلار رسیده بود، تحت تاثیر شوک تحریمها در سال ۹۲ به حدود ۶۰ میلیارد دلار رسید. البته این تمام ماجرا نبود، در مدت آن سالها نفوذ داعش در سوریه و عراق به اوج خود رسیده و ایران در آستانه از دست دادن نفوذ منطقهای خود نیز بود. تمامی این شرایط در کنار رشد قیمت ارز از حدود ۱۰۰۰ تومان در سال ۹۰ به حدود ۳۵۰۰ تومان در سال ۹۲ مردم را با یک تورم عظیم روبهرو کرده بود.
در این شرایط سخت بود که حسن روحانی رئیسجمهور کشور شد. پیش از هر چیز باید این تقسیمبندی را داشته باشیم که حسن روحانی در دوره اول با حسن روحانی در دوره دوم چه تفاوتهایی داشت. در این نگارش قرار است نگاهی بیطرف نسبت به حسن روحانی و عملکرد هر دو دوره آن داشته باشیم و به یاد کتابی که هاشمی رفسنجانی با نام «عبور از بحران» با موضوع خاطرات خود به نگارش در آورد، این مقاله «عبور از بحران ۲» نامگذاری شد. سالهایی که شاید از بحران اول کشور یا همان جنگ ایران و عراق نیز سختتر و پیچیدهتر بود.
حسن روحانی در دوره اول: حرکت به سمت اقتصاد بازار
دوره اول حسن روحانی با وزارت اقتصادی طیبنیا را میتوان دوره حرکت به سمت اقتصاد بازار دانست. حسن روحانی که فردی نزدیک به هاشمی بود قصد داشت اقتصاد ایران را با یک دگرگونی بزرگ روبهرو کند. تیم دیپلماسی ایران با رسیدن به برجام توانستند بخش مهمی از تحریمهای اقتصادی علیه ایران را برگردانند و خودروسازی ایران بار دیگر در مسیر رونق قرار گرفت.
مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی
در حالی که بر اساس برآورد مرکز آمار تورم کشور در سال ۱۳۹۲ به عدد ۳۲.۸ درصد رسیده بود، در سال ۹۳ به عدد ۱۴.۶ و در سال ۹۴ به عدد ۱۱.۱ درصد رسید. در سال ۹۵ رکورد پایینترین تورم دو دهه اقتصاد کشور با ثبت تورم ۶.۹ درصدی شکست و میانگین تورم در مدت ۴ سال اول مدیریت حسن روحانی ۱۶.۳ درصد بود که عمده این بالا بودن نرخ تورم به دلیل تورم بسیار بالای سال ۱۳۹۲ بود که تحت تاثیر مدیریت دولت قبل قرار داشت.
در واقع دو سال پایانی دولت حسن روحانی تورم کشور تکرقمی شده بود و اقتصاد کشور به ثبات خوبی رسیده بود. علاوه بر این مسائل، قیمت بنزین در سال ۹۳ به هزار تومان افزایش پیدا کرد. منابع مختلف آماری البته عددهای مختلفی را برای رشد اقتصادی اعلام میکنند، اما بنابر اطلاعاتی که مرکز آمار ایران منتشر کرده است، رشد اقتصادی کشور در سال ۹۲ برابر ۳.۸ درصد، در سال ۹۳ برابر ۲.۹ درصد، در سال ۹۴ برابر صفر و در سال ۹۵ به ۹.۳ درصد رسید. در واقع میانگین رشد اقتصادی در دوره اول حسن روحانی برابر ۴ درصد بوده است که باتوجه به درآمدهای نفتی سرشار دولت احمدینژاد، از میانگین ۸ ساله آن دولت که در حدود ۳.۷ درصد بود، بالاتر است.
یکی دیگر از کارهای خوبی که دولت حسن روحانی در دوره اول مدیریت خود انجام داد، حرکت به سمت آزادسازی قیمتها بود که البته میتوانست بسیار کاملتر انجام شود. باتوجه به قیمت پایین نفت و بنزین در آن زمان و قیمت ۳۵۰۰ تومانی دلار، آن سال فرصت بکری برای آزادسازی کامل قیمت بنزین وجود داشت. یکی دیگر از مزایای دولت دوم روحانی، رشد اقتصادی بسیار بالا به دلیل خروج از تحریمها بود. با خروج طیبنیا از دولت و قدرت گرفتن نوبخت در کابینه، اوضاع اقتصادی کشور رو به زوال رفت.
حسن روحانی در دوره دوم: اوجگیری گروه نوبخت، خروج از عقلانیت
در دوره دوم ریاستجمهوری حسن روحانی، نوبخت بخش مهمی از مدیریت اقتصادی کشور را برعهده گرفت و بسیاری از افراد معتقد به اقتصاد بازار در این دولت حضوری فعال نداشتند، استعفای نیلی، خروج دکتر آخوندی از کابینه و البته خروج آمریکا از برجام سبب شد سختترین شرایط اقتصادی کشوردر مدت دو دهه اخیر بر اقتصاد کشور تحمیل شود. درحالیکه تورم در سال ۹۶ به ۸.۲ درصد رسیده بود، در سال ۹۷ تورم ۲۶.۹ درصدی، در سال ۹۸ تورم ۳۴.۸ درصدی و در سال ۹۹ تورم ۳۶.۴ درصدی به کشور تحمیل شد که بسیار بالاست. در دوره دوم ریاستجمهوری میانگین تورم کشور به عدد ۲۶.۵ واحد رسید و قیمت ارز نیز از حدود ۴ هزار تومان در سال ۹۶ به حدود ۲۴ هزار تومان در سال ۱۴۰۰ رسید. رشد اقتصادی کشور نیز در سال ۹۶ برابر ۵.۹ درصد، در سال ۹۷ برابر منفی ۲.۵ درصد، در سال ۹۸ کمی شرایط بهتر شد و کشور رشد ۰.۶ درصدی را ثبت کرد و در سال ۹۹ بنا به آمار ۹ ماهه اول سال رشد اقتصادی منفی ۱ درصد است. در واقع میانگین رشد اقتصادی کشور در مدت ۴ سال دوم دولت روحانی تنها ۰.۷۵ درصد بوده است.
برای اینکه مقایسه بهتری از دو دولت حسن روحانی داشته باشیم، باید گفت میانگین رشد اقتصادی کشور از ۴ درصد در دوره اول به حدود ۰.۷۵ درصد در دوره دوم رسید و تورم نیز از ۱۶.۳۳ درصد به عدد ۲۶.۵ افزایش پیدا کرد. در واقع هر دو متغیر اقتصادی نشان از بدتر شدن وضعیت میدهد.
تورم بالا و رشد اقتصادی پایین تنها مشکلات دوره دوم ریاستجمهوری حسن روحانی نیست، حرکت به سمت سیاستهای تثبیت قیمت و البته ارز ۴۲۰۰ تومانی باعث شد فاجعه بزرگی در اقتصاد کشور رقم بخورد. پافشاری شدید دولت بر ارز ۴۲۰۰ تومانی و توزیع رانت گسترده بخش مهمی از کارکردهای خوب روحانی را از دست داد و نگارنده در رسانههای مختلف نسبت به آن انتقادهای زیادی داشتم.
آیا تمامی تقصیرها بر گردن روحانیست؟
با وجود آنکه عملکرد روحانی در دولت دوم چندان جای دفاعی نگذاشته است، اما کمی بیانصافی است که نسبت به وضعیتی که در آن قرار داشتیم صحبت نکنیم. شاید اگر عقلانیت حاکم بر بانک مرکزی و ساختار دولت روحانی وجود نداشت، ایران در مسیر ونزوئلاییشدن قرار داشت. تحریمهای گسترده علیه ایران فروش نفت کشور را به زیر یک میلیون بشکه در روز رسانده بود و از طرفی دیگر کاهش قیمت نفت به حدود ۲۰ دلار باعث شد درآمدهای ارزی ناشی از فروش نفت در سال ۹۹ برای دولت به عدد کمسابقه ۱۰ هزار میلیارد تومان را برسد که با فرض دلار ۴۲۰۰ تومانی کل درآمدهای دولت از محل نفت در سال ۹۹ به حدود ۲.۵ میلیارد دلار بوده است که کمترین رقم در مدت ۴ دهه گذشته است.
از طرفی دیگر شیوع بیماری کرونا سبب شد ایران نسبت به صادرات غیرنفتی خود نیز با مشکلات بسیار زیادی روبهرو شود و صادرات غیرنفتی ایران نیز به زیر ۴۰ میلیارد دلار رسید. در واقع کشور ایران با بحران شدید منابع ارزی روبهرو شد که شرایط را حتی از زمان جنگ نیز سختتر کرده بود.
چه کسی باید پاسخگو باشد؟
در حالی که عدهای تمامی تقصیرها را بر گردن حسن روحانی میاندازند، باید گفت بخشی از حاکمیت که با عنوان دولت پنهان در حال فعالیت است و کشور را به لبه پرتگاه رسانده است، اکنون به عنوان مخالف به نقد حسن روحانی میپردازد، دولت پنهان هماکنون باید در کنار دولت مستقر پاسخگوی وضع فعلی باشد.
این نکته مهمی است که بخشی از حاکمیت نسبت به خطر عملکرد خود پاسخگویی چندانی ندارد و در هر چالشی دولت را مسئول میداند. شاید یکی از مشکلات دولتها در ایران همین نکته به ظاهر بیاهمیت باشد. در واقع در حالی که اسرائیل و آمریکا از یک طرف به کشور فشار وارد میکنند، اشغال سفارت عربستان و فشار به کشور در زمینه دیپلماسی منطقهای منجر شد عملا ایران مقابل دشمنان خود تا جای ممکن تنها باشد و حمایت همسایگان خود را نیز تا حد زیادی از دست داد. در واقع دولت حسن روحانی مقابل فشارهای داخلی و خارجی شدیدی قرار داشت.
روحانی بدشانسترین رئیسجمهوری
شاید بتوان گفت میزان اتفاقهای رخداده برای کشور در مدت ۴ سال گذشته آنقدر زیاد بود که حتی بهترین مدیران نیز زیر فشار سنگین مدیریت کشور کمر خم میکردند. مرگ مشکوک هاشمی رفسنجانی، تحریم شدید اقتصادی ایران، ترور قاسم سلیمانی، شلیک موشک به هواپیمای خودی، گرانی بنزین و حوادث آبان ۹۸ در کنار مشکلات شدید داخلی سبب شد که دولت دوم حسن روحانی عملا به هیچکدام از اهداف مد نظر خود نرسد.
در پایان باید گفت حسن روحانی با تمام مشکلاتی که در دوران مدیریت خود با آن روبهرو بوده است، در بسیاری از موارد میتواند نمره خوبی در کارنامه اقتصادی خود بگیرد، شاید اگر تحریمها و فشارهای داخلی جلو حسن روحانی نبود، امروز وضعیت مردم ایران تفاوت محسوسی میکرد و تورم تکرقمی و رشد اقتصادی میانگین ۴ درصد مشکلات معیشتی مردم را حل کرده بود. در پایان باید گفت اقتصاد ایران در مدت این ۴ سال توانست تا حد بسیاری بالایی نسبت به تحریمها بیمه شود و بخش مهمی از مشکلات خود را بدون نفت برطرف کند. شاید اگر حسن روحانی اشتباه دلار ۴۲۰۰ تومانی را در کارنامه خود نداشت، امروز میتوانستیم با سری بالا به او بابت مدیریت کشور در سختترین دوران اقتصادی کشور افتخار کنیم.