ایران وایر - محمود امجد، روحانی مخالف حکومت ایران با انتشار نامه ای به سخنرانی روز جمعه ۱۴ خرداد علی خامنهای واکنش نشان داده است.
امجد در این نامه انتخابات پیشروی ریاست جمهوری در ایران را «استخفاف مفتضح» نامیده و خطاب به خامنه ای نوشته است: «شما نام این استخفاف مفتضح را انتخابات می گذارید؟! و بعد هم برای هرکسی که نخواهد در این نمایش شرکت کند، حکم ارتکاب گناه کبیره صادر میکنید؟! آیا اگر کسی نخواست به این استخفاف تن دهد معصیت کرده؟!»
این روحانی مخالف علی خامنه ای در بخش دیگری از نامه خود نوشته است: «شما با چماق و زور و تزویر همه بندگان خدا را عبد خود کرده اید و این جمهوری را به کلی از معنا تهی کرده اید و راه نفس کشیدن بر هر آزاده ای بسته اید.»
محمود امجد در نامه خود نوشته است با اینکه همه امور کشور «از خرید یک واکسن تا انتخاب وزیر و استیضاح و سؤال و تا حصر و حبس مظلومین» در دست رهبر قرار دارد با اینحال او «جلوی دوربین ها نقش بیگناهی را بازی میکند که کناری نشسته و به جبران ظلمی تذکر میدهد.»
👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر
امجد درباره دفاع علی خامنهای از حجاب اجباری در جمهوری اسلامی نیز خطاب به او نوشته است: «بسیار شگفتانگیز است که از حجاب اجباری دفاع میکنید و کار را هم به دست پلیس میدهید در حالی که میدانید چه جنایت ها و فسادهایی در اثر این امر رخ می دهد. آن وقت اگر کسی در اعتراض به این مظالم و مفاسد روسری از سر برداشت در حکومت شما به حبس های طویل المدت محکوم میشود.»
آقای امجد در نامه خود همچنین رای دادن در انتخابات را دارای منع شرعی و اخلاقی دانسته و خطاب به مردم ایران نوشته است: «در وضعیت فعلی از آنجا که در مملکت یک رأی بیشتر وجود ندارد و آن رأی آقای خامنهای است و این عین فرعونیت است و از آن جا که این ها همگان را برده میخواهند، شرکت در این نمایش، مصداق شراکت در استخفاف مردم و ظلم پذیری است و روشن است که انجام چنین فعلی و هر فعل دیگری که تأیید باطل باشد، منع اخلاقی و شرعی دارد.»
آیتالله امجد در پایان نامه خود خطاب به علمای شیعه نیز گفته است: «امروز بر علماست که یا عمامه از سر بردارند و یا در مقابل این بدعت ها و ظلمی که بر مردم می رود و پایمال شدن حقوق ایشان بایستند.»
محمود امجد از روحانیون شناخته شده است که جلسات سخنرانی وی در «امامزاده صالح» تهران برپا میشد و برای مدتی امام جمعه نهاوند و سپس نماینده «روحالله خمینی» در غرب ایران بود.
این استاد اخلاق پس از حمله به کوی «دانشگاه تهران» در تیرماه ۱۳۷۸ و بهویژه پس از انتخابات ۱۳۸۸ و سرکوب خونین معترضان، دیدگاهی انتقادی نسبت به حکومت پیدا کرد و به مخالفت با علی خامنهای پرداخت.