Tuesday, Jun 8, 2021

صفحه نخست » کلاسی که به هم ریخته است! احمد زیدآبادی

az_060821.jpgدر دورۀ دبستانم، هرگاه خبری از نیامدن معلم به مدرسه پخش می‌شد، ناگهان کلاس به هم می‌ریخت. برخی از بچه‌ها مانند زندانیانی که گویی از بند رها شده‌اند، با داد و فریاد به جان هم می‌افتادند، هر چیزی دم دست‌شان بود به سوی هم پرتاب می‌کردند و از پاره پوره کردن کتاب و دفتر همشاگردی‌های خود نیز ابایی نداشتند. این دسته از بچه‌ها عموماً شاگردهای بی‌انضباط و درس‌نخوانی بودند که عدم توفیق خود در تحصیل را با چنین مراسمی جبران می‌کردند.

در مقابل، بچه مؤدب‌ها و درس خوان‌ها که در طول سال برای خود جلوه و جبروتی داشتند، با به هم ریختن کلاس و شروع نزاع، از ترس به گوشه‌ای پناه می‌بردند تا جسم و جان و کتاب و دفتر خود را از تعرض بچه‌های شلوغ‌کار حفظ کنند.

حالا انتخابات ریاست جمهوی نیز به همان ماجرا شباهت پیدا کرده است. کاندیداها و هواداران آنها پنداری هدفی جز پرت کردن اشیای دم دست‌شان به سمت و سوی رقیب ندارند و اصولاً رقابت انتخاباتی را در همین نوع بازی‌های سخیف می‌بینند.

اینکه چرا کار انتخابات در ایران تا بدین پایه سطحی و زشت و سخیف شده است، راز ناگفته‌ای ندارد! این نوع از انتخابات طبعش همین شکل از رقابت است. از همین رو، افراد فرهیخته‌تری که نگران حفظ شأن و حیثیت خود هستند، حتی‌المقدور خود را در گوشه‌ای پنهان می‌کنند تا در وسط این دعوا، ترکشی به آنان اصابت نکند.

به نظرم اگر کاندیدایی واقعاً مدعی است که چیزی برای عرضه به افکار عمومی دارد، بهتر است میز مناظرۀ ملال‌آور و تصنعی صدا و سیما را ترک کند و در یک کنفرانس مطبوعاتی خود را مستقیم در معرضِ چالش پرسش‌های چند کارشناس خبره و بی‌طرف و منصف بگذارد تا میزان صلاحیت حقیقی‌اش هویدا شود. باقی قضایا هم شوخی و تفریح و سرکار گذاشتن جمعی از خلق‌الله است!



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy