Monday, Jun 14, 2021

صفحه نخست » چرا حکومت های استبدادی انتخابات برگزار میکنند؟ پریسيما معروفی

vote.jpgانتخابات نماد دموکراسی است.اما چرا دیکتاتوری ها انتخابات برگزار می کنند؟ چگونه آن را برگزار می کنند؟ آنها چه سودی از برگزاری انتخابات می برند؟ چه تفاوتی مابین برگزاری انتخابات در حکومت های دموکراتیک و دیکتاتوری موجود است؟ و سوال مهم تر و بحث برانگیزتر اینکه آیا برگزاری انتخابات به روند دموکراتیزه شدن سیستم دیکتاتوری کمک میکند؟ این سؤالات و پاسخگویی به آنها توجه بسیاری از دانشمندان علوم سیاسی و جامعه شناسی را به خود جلب نموده است. مخصوصا که پس از نیمه ی اول قرن بیستم سیستم های دیکتاتوری حاکم در اکثر کشورهای جهان به برگزاری انتخابات پرداخته و بررسی تجربیات موجود در این دیکتاتوری ها که مورد استفاده و تحقیق و تئوریزه کردن این پدیده توسط دانشمندان قرار گرفته مرهون وفور آنهاست !

اکنون جمهوري اسلامي نیز بار دیگردر دوره ی حیات خود دست به برگزاری تئاتر انتخاباتی زده است . چرا یک حکومت دینی اقتدارگرا که بنیان و اساس آن بر پایه ی ایمان الهی است و حکمرانی خود را نه بر پایه ی قوانین زمینی برای ملت ایران و گردن نهادن به رای و خواسته ی ملت بلکه در رای و نظر ولایت مطلقه ی فقیه و حفظ نظام اقتدار گرای خود ( تحت پوشش دین و اتوپیای ایدئولوژیک ) می جوید نیاز به برگزاری انتخابات دارد و از هر ترفندی بهره می جوید تا مردم را وادار به انداختن تکه کاغذی که نامی ( که این نام هم از هفت خوان شورای نگهبان رژیم گذشته ) بر آن نوشته شده به صندوق بیاندازند ؟ هدف رژیم اسلامی از برگزاری این نمایش تمام عیار چیست ؟ این نمايش که بصورت یک جراحی دردناک و حسابگرانه در پس پرده و با هزار ترفند به جامعه تحمیل می شود چه فوائدی برای رژیم دربر دارد؟ چرا این فریب سیاسی توسط روشنفکران خود فریب تحت عنوان حق رای در راستای دستیابی به دموکراسی تبلیغ و ترويج می شود ؟

هدف اصلی دیکتاتور از برگزاری انتخابات اینست که در قدرت بماند. او این انتخابات را برگزار نمی کند تا به خواسته ی مردم گردن نهد و قدرت را با کسی دیگر تقسيم کند و یا اینکه قدرت مطلقه ای را که در دست دارد به دیگری بسپارد. اما برگزاری انتخابات ریسکی است و خطراتی دارد. چرا که شرایط می تواند بطور غیر قابل پیش بینی تغییر کرده و بی ثباتی اوضاع بیانجامد و حتی در مواردی موجب سرنگونی سیستم حاکم شود. تحقيقات نشان میدهند که دیکتاتور ها برای ثبات دراز مدت حکومت خود خطر بی ثباتی کوتاه مدت دوره ی برگزاری انتخابات را متحمل میشوند اما بطور سازمان یافته از تمام منابع مالی، امنیتی و اطلاعاتی ... که در اختیار دارند استفاده می کنند تا بر اوضاع تسلط داشته باشد.

نخست اینکه تجربیات نشان میدهد که دیکتاتوری ها از تاکتیک های متنوع و نیز مشابهی برای کنترل اوضاع در دوران برگزاری انتخابات استفاده میکنند، در بیشتر موارد بطور مثال فشار روی شهروندان در دوره ی پیش از برگزاری انتخابات کمتر میشود زیرا حکومت نیاز به جوسازی و ایجاد شور و هيجان برای حضور مردم در روز انتخابات را دارد. این موضوع بارها و بارها در انتخابات حکومت اسلامي توسط مردم تجربه شده است. بسیاری از اعمال منع شده توسط حکومت که در شرائط عاد مجازاتی چون بازداشت و شکنجه و شلاق و...دارند مجاز و ممكن میشوند: جوانان در اماکن عمومی به رقص و پایکوبی می پردازند و گشت ارشاد کاری به آنچه که بدحجابی نامیده شده و مركز توجه مدام حکومت بوده ندارد و مردم احساس آرامش و آزادی کرده و همه اجازه دارند که در کارناوال انتخاباتی شرکت کنند. اما در همین دوره ی پیشا انتخابات، رهبران احزاب و جریانات مخالف و طرفدارانشان تحت فشار قرار گرفته و تهدید و تطمیع می شوند با این هدف که پیروزی جریان حاکم تامین شود. اگر چنانچه بر خلاف طرح ها و برنامه ریزی های حکومتی کاندیدای جریان مخالف توانست اکثریت آرا را کسب کند آنگاه طرح دوم به اجرا در می آید یعنی تقلب در شمارش آرا. و در نتيجه کاندیدای حکومتی در یک شعبده بازی تردستانه برنده ی انتخابات اعلام میگردد.سپس در مرحله ی پسا انتخاباتی، حکومت بر خلاف مرحله ی پیشا انتخاباتی به سرکوب شهروندان و فشار به آنها برای تثبیت قدرت خود می پردازد.

اعتراضات مردم به تقلب در انتخابات سرکوب شده و رهبران جریانات مخالف در صورت عدم همکاری به اعدام، زندان و یا فرار از کشور محکوم میشوند. این دقیقاْ وصف حال انتخابات ۸۸ در ایران است. بعد از دوره ی بی ثباتی و سرکوب پسا انتخاباتی حکومت تثبیت شده و به مدت چهارسال به اضافه ی چهارسال آسان دیگر ادامه یافت و با کسب تجربه از جریان انتخابات ۸۸ دربرگزاری انتخابات ۹۶ روحانی را بعنوان کاندید اصلاح طلبان تائید نمود.هر چند شاید روحانی کاندیدای ایده آل حکومت نبود ولی شخصیتی کاریسماتیک و قطبی به شمار نمی رفت و نه تنها برای حکومت مسئله ساز و خطرناک نبود بلکه در سربزنگاههای بسیاری یار و یاور و مکمل سیاست های آن مخصوصا در سرکوب مردم بود و مهم تر از همه در عرصه ی جهانی نقش خود را بعنوان جریان مخالف تندروها (درحالیکه نقشی در تصمیمات مهم حکومتی چه درتعیین سیاست داخلی و نیز خارجی نداشت ) در تثبیت حکومت مطلقه وپایداری آن بخوبی بازی نمود و رل خود را به اظهار گلایه و شکوه تقلیل داد.

اما اکنون پس از گذشت هشت سال دیگر، حکومت حتی کشش و توانایی اعتراض های کنایه آمیز و در پوشش نظرات متفاوت را ندارد. و ظرفیت چون و چراییش به صفر رسیده است. تعیین کاندیداهای ۱۴۰۰ نشان دهنده ی اینست که حکومت بنا به دلایل بسیار واز همه مهم تر نارضایتی مردم طاقت و توان بی ثباتی ناشی از برگزاری انتخابات را ندارد و بايد ترکیب کاندیدا ها به نحوی باشد که راه را برای هر جرقه ای که ممکن است به از دست دادن کنترل اوضاع منجر شود آنهم در شرائط حساسی که مسئله ی جانشینی خامنه ای و مذاكرات هسته ای و وضعیت نابسامان اقتصادی و مقابله با کرونا حکومت را در تنگنای بیسابقه ای قرار داده است، ببندد و با تمام توان خود و دقت بسیار از این گردنه ی خطرناک عبور کند.

در انتخابات ۲۰۲۰ در تانزانیا حکومت دیکتاتوری با تقلب و استفاده از نیروی پلیس و ايجاد خشونت ادعا کرد که با کسب ۸۴٪ آرا برنده ی انتخابات شده است. رقيب انتخاباتی حزب حاكم تاندو ليسو رهبر اپوزیسیون بود. او میگوید که از سال ۱۹۹۵ در انتخابات شرکت کرده است. وی در سال ۲۰۱۷ در مقابل ستاد انتخاباتی اش توسط شخصی ناشناس هدف قرار گرفته و پس از اصابت ۱۷ گلوله برای مداوا به بلژیک اعزام می شود. ليسو برای شرکت در انتخابات ۲۰۲۰ به تانزانیا بر می گردد و هزاران نفر در فرودگاه از او استقبال می کنند.

او میگوید در روز انتخابات از همان لحظه های اول دانستیم که اوضاع خراب است. نیروهای پلیس صندوق های رای را جا بجا میکردند و گزارش هایی از خشونت و ضرب وشتم رای دهندگان توسط لباس شخصی ها در حوزه های رای به ما میرسید. ما شوکه نشده بودیم اما تقلب در روز روشن و این چنین گسترده باور کردنی نبود. سرکوب و تهدید بلافاصله شروع شد و ليسو برای حفظ جان خود به سفارت ألمان پناهنده شد و از آنجا دوباره به بلژیک برگشت. او می گوید اشتباهش این بود که دوباره امیدوار شده بود. او به بانی واین رهبر اپوزیسیون اوگاندا می گوید: ما باید از عملکرد خود بیاموزیم. از اینکه چگونه می توانستیم متفاوت عمل کنیم. به جای اینکه به مردم بگوییم رای بدهند باید به آنها می گفتیم خود را برای شورش آماده کنند، مجهز و بسیج شده و کنترل اوضاع را در دست بگیرند...(۱)

اما قبول ریسک برگزاری انتخابات چگونه به تثبیت دیکتاتوری در دراز مدت کمک می کند؟ تحقیقات نشان می دهند که دیکتاتوری ها از سه طریق با استفاده از ابزار انتخابات استفاده می کنند: رهبران نیروهای اپوزیسیون را با تهدید ویا وعده وعید به صف همقطاران خود میکشانند و به آنها پیشنهاد مقام و امکانات مادی داده و از یک طرف پتانسیل مخالفت با سیستم را در آنها اگر هم از بین نبرند بشدت تقلیل داده و با کشاندن بخش فسادپذیر جریان مخالف باایجاد انشقاق و اختلاف آنان را تضعیف مینماید که البته آن بخش از جریان مخالف که همکاری با حكومت را می پذیرد آن را در لفافه ی اینکه می خواهد دیکتاتوری را از درون اصلاح کند، نیت خود را پنهان کرده و در واقع این بخش اپوزیسیون از مخالف رژیم به همدست آن تبديل می گردد. و از طرف دیگر با ايجادانشعاب و سردر گمی در بین هواداران آنان امکان مخالفت سازمان یافته با دیکتاتوری را در دراز مدت خنثی میکنند. ( همانگونه که بسیاری از دست اندر کاران رژیم لباس اصلاح طلبی بر تن دارند.)

دوم اینکه دیکتاتوری ها برای ادامه ی حیات خود نیازمند مشروعیت اند. آمار تهیه شده توسط محققین علوم سیاسی نشان میدهد که دیکتاتوری هایی که انتخابات بر گزار می کنند عمر درازتری نسبت به همپالگی هایشان دارند. چرا که نیاز به مشروعیت چه در داخل و چه در خارج بسیار مهم بوده و به آنها امکان مانور بیشتری می دهد. در داخل بعنوان اینکه مردم آنها انتخاب کرده اند تا کشور را اداره کنند از آن بهره برداری کرده و بعنوان یک حکومت مردمی سرکوب شهروندان و جریانات مخالف را توجیه میکنند و اعمال قدرت خود را نشانه ی انتخاب مردم جلوه می دهند. بسیاری از حکومت های دیکتاتوری در جهان برای استفاده از امکانات و کمک های مالی بین المللی نیاز به برگزاری انتخابات و نشان دادن حقانیت و قانونی بودن حکومت خود دارند. همچنانکه حکومت اسلامی ایران از ادعای پشتیبانی مردم از رژیم در مذاکرات هسته ای بعنوان یک برگ برنده همواره استفاده کرده است.

سوم اینکه با برگزاری انتخابات دیکتاتوری هاامکان دستیابی به اطلاعات واقعی از آرایش نیروها، سطح مخالفت مردم، قدرت سازماندهی احزاب و جریانات مخالف، جایگاه رژیم و هوادارانش پیدا کرده و با تجزیه و تحلیل این داده ها خط مشی خود را برای مقابله با خطرات احتمالی و محکم نمودن پایه های اقتدار خود استفاده میکنند.

تحقيقات دانشمندان علوم سیاسی نشان میدهد که نماد دموکراسی یعنی انتخابات مخصوصا در چند دهه ی اخیر توسط حکومت های استبدادی ربوده شده و در جهت تثبيت و دوام و تسلط بيشتر استبداد به کار گرفته میشود. تحقيقاتی که سه محقق در دانشگاه اسلو انجام داده اند و بررسی ۲۵۹ حکومت استبدادی بین سال های ۲۰۰۸ـ۱۹۴۶ را در بر می گیرد نشان میدهد که انتخابات درحکومت های استبدادی موجب ثبات و ادامه اقتدار گرایی گشته است و همچنین تحقیقات نشان میدهد که این حکومت ها انتخابات را به بهای احتمالی بی ثباتی کوتاه در دوره ی برگزاری، برگزار کرده و پس از سپری شدن این دوره نشانی از دموکراتیزه شدن سیستم استبدادی دیده نمی شود و دوباره در بر همان پاشنه چرخیده و حکومت استبدادی با شدت و حدت بیشتری ادامه می یابد. بررسی ها همچنین نشان می دهند که حکومت های جوان و نوپای استبدادی بیشتر در معرض تغییر و دگرگونی در مقایسه با حکومت های دیرپای استبدادی هستند و هر چه زمان اقتدار این سیستم ها بیشتر می شود امکان دگرگونی و گذار به دموکراسی کمتر میشود چرا که حکومت های استبدادی در طولانی مدت تجارب بیشتری کسب کرده و مکانیسم های ربوده شده و از معنا و مفهوم تهی گشته ی دموکراسی را میتوانند با تردستی و شعبده بازی و نیز سرکوب بیشتری بسته بندی کرده و بفروشند. (۲)

تفاوت اساسي برگزاری انتخابات در سیستم های دموکراتیک و دیکتاتوری در آن است که در سیستم های دیکتاتوری انتخابات یک حادثه و اتفاق است. نمایشی است زودگذر که بعد از برچیدن صحنه تا نوبتی دیگر به فراموشی سپرده شده و ارتباطی با خواسته ها و امیال وآرزوهای مردمی که در آن شرکت کردند ندارد. مردم در روزی معین از میان کاندیداهای فیلتر شده ی حکومتی نامی را بر تکه کاغذی نوشته و در صندوقی میندازند و بعد همه پی کار خود میروند و وظیفه شهروندی آنها پایان یافته و حکومت هم کاندیدای مورد نیازش را از صندوق بیرون کشیده و مدال پیروزی و دموکراسی را بر گردن قلدر خود آویخته و زیر پوشش آن به عمر ننگین خود ادامه داده و بساط سیرک انتخاباتی را تا دوره ی بعدی جمع و جور میکند. وعده و وعیدهای داده شده ( اگر چه دروغین و غیر عملی ) به آسانی نادیده گرفته می شوند زیرا مردم مکانیسمی برای پی گیری آن در اختیار ندارند اگر هم اعتراضی صورت بگیرد جواب آن زندان و اعدام است.

زیر پا نهادن حقوق بشر و تجاوز به حق مردم برای انتخاب رهبران خود و اداره ی کشورشان و سپردن تمامی قدرت در دست یک فرد و یا یک گروه محدود نتیجه ی انتخابات در دیکتاتوری هاست. اما انتخابات تنها رای دادن نیست، نتیجه و حاصل آن مهم است. حال اینکه انتخابات در سیستم های دموکراتیک یک نهاد است. انتخابات با حق شرکت مساوي احزاب متفاوت و شهروندان در محیطی آزاد و شفاف و برابر صورت میگیرد. حکومت های مسئول دموکراتیک علاوه بر حکومت قانون باید از بنیان دموکراسی یعنی جدایی سه قوه و استقلال قوه ی قضائیه ، رعایت حقوق بشر و آزادی های بنیادین، برنامه ریزی موثر و پیشرفته ی اقتصادی و حقوق اجتماعی شهروندان حمایت کرده و در مقابل شهروندان پاسخگو باشند. این حکومت ها ابدی و ازلی و موروثی نیستند و پس از به سر رسیدن دوره ی حکومت شان چنانچه آرای لازم را کسب نکنند قدرت را به صورت صلح آمیز به رقیب خود که برنده ی انتخابات است، می سپارند.

آندریاس شدلر استاد علوم سیاسی دانشگاه (FLACSO) در مکزیکوسیتی، دیکتاتوری هایی را که انتخابات برگزار می کنند، دیکتاتوری انتخاباتی می نامد: ْ این دیکتاتوری های انتخاباتی هیچ یک از فرم های محدود، معیوب و یا تحریف شده ی دموکراسی نیستند. آنها مصادیق و نمونه ی دیکتاتوری هستند. وقت آن رسیده است که لقب های گمراه کننده را دور بریزیم و ماهیت غیر دموکراتیک آنها را جدی بگیریم ! ْاو در تحقیقات خود نشان می دهد که درمقایسه ی دموکراسی و دیکتاتوری مسئله ی کم و زیاد نیست. بلکه یا این و یا آن است. (۳)

هر چند که حکومت های دیکتاتوری طیف وسیع و متنوعی را در جهان تشکیل می دهند و از شیوه های همسان و یا متفاوتی برای در دست داشتن قدرت مطلقه استفاده میکنند، تحقیقات دانشمندان علوم سیاسی نشان می دهد که اکثر آنها از انتخابات بعنوان ابزاری برای بقا و استمرار خود سوء استفاده کرده و این نهاد دمکراسی را با دستکاری و تقلب و زیر پا نهادن حقوق بشری صدها میلیون انسان در جهت منافع تعدادی دیکتاتور فاسد به کار می گیرند. برخلاف آنچه روشنفکران خود فریب میخواهند با صف بستن در مقابل صندوق هایی که از درون آن ها قاتلان زنجیره ای ویا افرادی که اگر بقول آن نویسنده ی آمریکایی مغزشان در سر مرغ بگذاری آن مرغ شروع می کند عقب عقب راه برود، بيرون می آید ، خود را دمکرات و رفرمیست جا بزنند، آمار و تحقيقات تجربی و اکنون تئوریزه شده محققین نشان میدهند که امیدواری به روند رسیدن به دمکراسی با برگزاری انتخابات نمایشی در اکثر حکومت های دیکتاتوری افسانه ای بیش نیست.

پری سيما معروفی

--------------------------------------------------------------------------------------

(۱) Simon Allison November 21, 2020. Mail & Guardian 'Don't vote. Overthrow the dictators'

(۲) .... Carl Henrik Knutsen, Tor Wig, Havard Mokleiv Nygard, December 2016. Elections in

(۳) Andreas Schedler 2002 . Journal of democracy Elections without democracy

- لازم به توضيح است که در تهیه ی این مطلب علاوه بر نقل قولها از منابع شماره ۲و۳ استفاده شده است.



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy