مجتبی دهقانی - ایندیپندنت فارسی
۲۹ سال پیش چهار معترض مشهدی، تنها ۹ روز پس از دستگیری و بدون تشریفات قانونی اعدام شدند
خرداد ۱۳۷۱ در کوی طلاب مشهد و محلههای اطراف وضعیتی شبیه حکومت نظامی برقرار بود. یک روحانی ۳۲ ساله به نام ابراهیم رئیسی به عنوان «نماینده ویژه رئیس قوه قضائیه» به مشهد آمده بود تا به شورش چند روز پیش در این شهر رسیدگی کند.
بیش از ۳۰۰ نفر در جریان اعتراضات دستگیر شده بودند و رئیسی فرستاده شده بود تا دستور مستقیم علی خامنهای برای «برخورد سخت» با معترضان را اجرایی کند.
چهار نفر برگزیده شدند. ظرف یک هفته در یک دادگاه فوقالعاده به اعدام محکوم شدند و ابراهیم رئیسی نیز به نیابت از رئیس قوه قضائیه حکم اعدام آنها را تایید و با قید فوریت به اجرای احکام فرستاد. در روز نهم این چهار نفر اعدام شدند.
نام آنها جواد گنجخانلو، غلامحسین پورشیرزاد، علی صادقی و حمید جاوید بود. غلامحسین پورشیرزاد کارگر فنی راهآهن مشهد و پدر ۸ فرزند بود و در روز اعتراضات از محل کارش به سمت منزلش میرفت که نیروهای بسیج و سپاه پتویی به سرش انداختند و او را بازداشت کردند. از لحظه دستگیری او هیچ تماسی با خانوادهاش نداشت. حتی پیش از اعدام هم به او ملاقاتی ندادند. بیخبر از همه جا دستگیر، محاکمه و اعدام شد.
روزنامه کیهان و خراسان او را رهبر اعتراضات معرفی کردند ولی پس از اعدامش آنقدر شواهد درباره زندگی کارگری و غیرسیاسی او دهان به دهان چرخید که پس از اعتراض شورای حقوقبشر سازمان ملل به این اعدامها، کمال خرازی، نماینده وقت جمهوری اسلامی در سازمان ملل متحد نامهای خطاب به این نهاد نوشت و گفت که اعدامشدهها علیه خودشان اعتراف کردهاند و قتل و سرقت و تخریب اموال عمومی را پذیرفتهاند. در نامه کمال خرازی به شرایطی که منجر به این اعترافات شد اشارهنشده است. در این نامه آمده که چون نماینده رئیس قوه قضائیه (ابراهیم رئیسی) نهایتا تصمیم دادگاه فوقالعاده را تایید کرده پس تشریفات قانونی در همان ۹ روز طی شده است.
خرازی که بعدتر در دولت محمد خاتمی به عنوان وزیر امور خارجه منصوب شد در این نامه نوشته بود که «به خاطر خواست عموم برای مجازات فوری آنان، هیئت ویژهای از جانب شورای عالی قضایی به استان خراسان فرستاده شد تا تشریفات دادگاه را زیر نظر بگیرد. در نتیجه حکم اعدام آنها توسط مقامات عالی تایید شده و متعاقبا به مرحله اجرا درآمده است.»
مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی
در مشهد چه گذشته بود؟
جمله پایانی خاطرات اکبر هاشمی رفسنجانی در روز ۱۰ خرداد ۱۳۷۱ چنین است: «رهبری امروز با احضار وزرای مربوطه، دستور سختگیری دادهاند.» رخدادی که سبب دستور «سختگیری» آیتالله خامنهای شده بود به نقل از خاطرات همان روز رفسنجانی، شورش مردم شهر مشهد بود: «به دفترم آمدم. اوضاع مشهد را پرسیدم. گفتند دیشب شرارت تا ساعت یک ونیم بعد از نیمه شب ادامه داشته و با دخالت سپاه تمام شده و جمعی را بازداشت کردهاند. خرابیهای زیادی بار آوردهاند. در جلسه هیأت دولت، وقت زیادی صرف مسأله مشهد و کیفیت برخورد با آن و به منظور جلوگیری از تکرار اینگونه حوادث مذاکره شد.»
شورش مشهد در ۹ خرداد ۱۳۷۱ از یک محله فقیرنشین در مجاورت حرم امام رضا آغاز شد و با پیوستن اهالی مناطق دیگر به هسته اولیه اعتراضات، ناگهان چنان فراگیر شد که تا قبل از غروب آفتاب، شهر مشهد به کنترل مردم درآمد.
جرقه این شورش با دستور علی جنتی، استاندار وقت خراسان، برای تخریب خانههای کوی طلاب زده شد. کوی طلاب در محدوده خیابان طبرسی و در طرح گسترش حرم امام رضا قرار داشت. آیتالله خامنهای و واعظ طبسی، تولیت آستان قدس از اصلیترین حامیان طرح گسترش بارگاه امام هشتم بودند و کوی طلاب در قلب این طرح قرار داشت. زمین این محله که عموما سکونتگاه افراد فقیر بود در دهه ۳۰ خورشیدی برای اسکان طلاب بیبضاعت در نظر گرفته شده بود. در سالهای بعد برخی از طلبهها سهم خود را به مردم عادی و کمدرآمد فروخته و از آنجا خارج شده بودند.
در جریان تخریب این محله در روز ۹ خرداد ۷۱، ساکنان با نیروی انتظامی درگیر میشوند. پسر نوجوانی که از مدرسه به خانه بازمیگشت در جریان تیراندازی ماموران انتظامی کشته میشود. کشته شدن این نوجوان سبب شعلهورشدن اعتراضات میشود. کلانتریهای شهر به سرعت به دست مردم سقوط میکند و شهر به کنترل مردم درمیآید. از نیمهشب و باهجوم گسترده نیروهای رزمی سپاه خراسان و استانهای همجوار، مقاومت مردمی در هم میشکند و روز بعد شهر مشهد به کنترل سپاه درمیآید.
نتیجه «دستور سختگیری» رهبر ایران ۱۰ روز بعد خود را در این اعلامیه دادگاه انقلاب مشهد نشان داد: «به موجب احکام صادره از دادگاههای انقلاب اسلامی مشهد و تایید و تنفیذ دیوانعالی کشور، ۴ تن از عوامل اصلی غائله اخیر مشهد سحرگاه دیروز به دار مجازات آویخته شدند.»
«دستگیری، محاکمه،صدور حکم اولیه، درخواست تجدیدنظر، تایید حکم و تنفیذ آن» که رویه مرسوم محاکمات در ایران (حتی در دادگاه انقلاب) است در نتیجه فشار رهبر ایران کنار گذاشته میشود و تنها ظرف ۹ روز چهار نفر از معترضان با طناب دار اعدام میشوند.
اعلامیه دادگاه انقلاب مشهد جرمشان را آتش زدن قرآن، آتش زدن سازمان تبلیغات اسلامی و تخریب ادارات دولتی خوانده بود. دادستان وقت مشهد نیز در توضیح این احکام مدعی شده بود که معترضان با «اسلام، قرآن و انقلاب اسلامی ضدیت داشتهاند.»
توجیه اعدام و سرکوب معترضان به بهانه آتشزدن قرآن و برهمزدن عزاداری دینی در تمام دوران رهبری علی خامنهای تکرار میشود. مجریان این اعدامها نیز مناصب تضمینشدهای مییابند. یکی از همین مجریان ابراهیم رئیسی است. کارآزموده در اعدامهای دهه ۶۰ و تابستان ۶۷ که به اشاره رهبر جمهوری اسلامی چهار نفر را به دار آویخت و دقیقا ۲۹ سال پس از آن روز اکنون منتظر است که ردای ریاستجمهوری و شاید رهبری آینده را به تن کند.