ایران وایر - کیفیت عملکرد مدیران و رهبران نظام جمهوری اسلامی ایران کاملا واضح است و نیازی به واکاوی دقیق نیست. همینکه پس از گذشت ۴۱ سال از استقرار نظام اسلامی در ایران، میزان تورم، بیکاری، دزدیهای خیابانی و فساد اداری به بالاترین حد ممکن رسیده است و اعتراضات گسترده مردمی هم هربار با سرکوب خشن از سوی حکومت مواجه میشوند، نشاندهنده پوچ بودن تمام ادعاهای انقلابیونی است که شعار اصلی آنها «خدمت به مردم» است.
انتخابات اخیر ریاستجمهوری نیز مهر تایید دیگری بود بر ناامیدی مردم ایران از بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی. برای اولین بار در تاریخ جمهوری اسلامی، کمتر از نصف واجدان شرایط در انتخابات شرکت کردند و البته که شهروندان زیادی در شبکههای اجتماعی ادعای حکومت ایران مبنی بر مشارکت ۴۸ درصدی مردم در انتخابات را زیر سوال برده و با انتشار تصاویر و ویدیوهایی از حوزههای خلوت رایگیری، از «عددسازی حکومتی» سخن گفتهاند.
حال در کنار ناکارآمدیها و افزایش روزافزون فقر در ایران، توهین، فحاشی و عصبانیت مسوولان نظام از مردم نیز شگفتانگیز است. در آخرین موارد، «کیانوش جهانپور»، مسوول روابط عمومی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و سخنگوی سازمان غذا و دارو نسبت به منتقدان واکسن ایرانی از واژه «پفیوز» استفاده کرد و «عیسی کلانتری»، رییس سازمان حفاظت محیطزیست نیز با طرز نشستن عجیب و پاهای کاملا باز مقابل خبرنگاران زن آسیبدیده در حادثه اتوبوس ارومیه، موجی از انتقادات خبرنگاران و شهروندان را در فضای مجازی برانگیخت.
در پاسخ به اعتراض شهروندان و اهالی رسانه نسبت به این دو اتفاق، جهانپور در توییتر نوشت منتقدان واکسن ایرانی لایق فحشهایی بدتر از پفیوز هستند و «سعید نمکی»، وزیر بهداشت ایران با دفاع از جهانپور گفت: «هجمههای زیادی به او وارد است و از او خواستیم باز هم تحمل کند.»
👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر
عیسی کلانتری نیز طرز نشستن خود را «طبیعی» دانست و در پاسخ به خبرنگار «امتداد» گفت: «این حرفهای مزخرف را بعضی همکاران شما درمیآورند. نحوه نشستن من مثلا چهطور بود؟ نحوه نشستن همیشگی من همینطور است. چه عذرخواهی؟ برای چه؟ چه اتفاقی افتاده است که عذرخواهی کنیم؟»
در پاسخ به این ادعای کلانتری که گفت نحوه نشستن او همیشه همینطور است، چندین کاربر در توییتر عکسهایی قدیمی از طرز نشستن وی در جلسات مختلف مقابل رهبر نظام ایران یا رییسجمهوری را منتشر کردند که هیچ شباهتی با نشستن او مقابل خبرنگاران نداشت و رییس سازمان حفاظت محیط زیست را مودبانه و با پاهایی بسته نشان میدادند.
بددهانی و فحاشی انگار نسل به نسل به مدیران این نظام منتقل میشود. از ابتدای انقلاب اسلامی ایران که «روحالله خمینی»، بنیانگذار نظام ایران خطاب به منتقدان و مخالفانش از واژههایی همچون «حرامزاده»، «علف هرز» و «اراذل و اوباش» استفاده میکرد تا حالا که «علی خامنهای»، رهبر فعلی نظام ایران به منتقدانش «سگ هار»، «نفهم» و «مفلوک» میگوید و آنها را دارای «خوی توحش» میداند، این چرخه ادامه دارد.
پس عجیب نیست که مریدان علی خامنهای مانند «حسین شریعتمداری»، «غلامعلی حداد عادل»، «حسین سلامی»، «اسماعیل قاآنی» و سایر مدیران ارشد یا میانی نظام هم با فحش و ناسزا به شهروندان منتقد و آسیبدیده حمله کنند.
وضعیت روانی و تربیتی مدیران نظام جمهوری اسلامی بسیار وخیم است
«سعید پیوندی» که دارای دکترای جامعهشناسی و علوم تربیتی از «دانشگاه پارس» است، در گفتوگو با «خبرنگاری جرم نیست» میگوید استفاده از چنین کلمات و ادبیاتی از سوی مسوولان نظام، نشاندهنده فرهنگ قالب میان حکمرانان در ایران است و اینکه آنها به هیچ عنوان خود را ملزم به پاسخگویی به مردم نمیدانند.
استاد «دانشگاه لورن» و عضو «مرکز ملی تحقیقات دانشگاهی فرانسه» میگوید: «در همین دو مورد اخیر از بیادبی و فحاشی مسوولان ایرانی دیدیم که آنها پس از انتقادها و عصبانیت گسترده مردم در شبکههای اجتماعی، نهتنها از مواضع خود عقبنشینی نکردند و راضی به عذرخواهی نشدند بلکه مجددا حمله هم کردند و رفتار خود را درست و مناسب دانستند. چنین واکنشی به معنای این است که فرهنگ دستوری برای این مدیران چنین است که با پرخاش و روحیه طلبکارانه مدیریت کنند. دلیل این که این افراد چنین فیلترینگ گستردهای را بر روی اینترنت اعمال میکنند و حالا هم به دنبال قطع اینترنت بینالمللی و گسترش اینترنت داخلی هستند نیز همین است. زیرا از پرسش، انتقاد و شفاف شدن کارنامه مدیریت خود میترسند.»
سعید پیوندی با ستایش میزان آگاهی و شعور جمعی در شهروندان ایرانی افزود: «ما میبینیم که ایرانیها در شبکههای اجتماعی نسبت به چنین فحاشیها و رفتار زشت مدیران مملکتی واکنش نشان میدهند و آنها را دعوت به رعایت رفتاری انسانی و ادیبانه میکنند. این اتفاق بسیار نیکو و قابل ستایشی است که نشان میدهد اکثریت مردم ایران تحت تاثیر آموزههای جمهوری اسلامی نیستند و بد و خوب را تمیز میدهند. مردم به مسوولان میگویند این ادبیات و رفتار پرخاشگرانه و توهینآمیز را قبول ندارند و اگر نظامی دموکرات و مبتنی بر رای واقعی مردم در ایران مستقر بود، بدون شک هیچکدام از این افراد را در منصبهای مهم مملکتی نمیدیدیم.»
این استاد جامعهشناسی معتقد است تلاش مدیران نظام برای توهین به خبرنگاران و شهروندان پرسشگر به این دلیل است که آنها میدانند با چنین روحیهای از سوی مدیران بالادستی حمایت میشوند و بالعکس، عقبنشینی و عذرخواهی آنها شاید موجب برکناریشان شود: «تکرار دایمی توهینها از سوی مسوولان و اصرارشان بر آن نشان میدهد که این نوع رفتارها اتفاقی نیستند. در جوامع دموکراتیک دو راه برای بیان اعتراض و عقبنشینی مدیر متخلف وجود دارد؛ یکی انتقاد شهروندان از طریق بیانیهها، تجمعها و اعتراض در شبکههای اجتماعی و دیگری انتشار حقیقت از سوی رسانههای مستقل. حکومت ایران هر دو این موارد را سرکوب میکند و امروزه میبینیم که رسانههای داخلی توسط خط قرمزهای حکومتی مهار و شهروندان زیادی هم روزانه بابت طرح انتقاد در شبکههای اجتماعی بازداشت میشوند. متاسفانه وضعیت روانی و تربیتی مدیران نظام جمهوری اسلامی بسیار وخیم است.»