*
*
*
*
در خوزستان
آب را به روی پرندگان بستهاند
آب را به روی ماهیان بستهاند
آب را به روی نخلها بستهاند
*
مادری سراسیمه
برای کودکاناش آب میجوید
کودکی، عطشاش را به ناگزیر
با آبِ زردِ آلودهای سیراب میکند
و سالخوردهای، صدای گاومیشهایش شده است
که در گل و لای، از بیآبی میمیرند
*
رگ-رودهای بزرگ خوزستان را
پشت سدهای بزرگ سیاست
پشت سدهای سخت باورها
پشتِ سدهای سود و سرمایه، بند آوردهاند
*
کارون، بیموج شده است
و تالاب هورالعظیم
کشتارگاه مکندهی آبزیان
*
در خوزستان
سامان زیستبومِ جانور و انسان را
چنان به هم زدهاند
که رودهایاش
گرد و غبار شده است
*
*
*
بد روزگاری ست، شیرین سمیعی