دیریست که ایران مورد تاخت و تاز فرقه شیعی قرار گرفته و کشورِ رو به تمدن را به تلی از خاکستر تبدیل کرد. مقارن با صد سال بود که ایرانیان قدرت سیاسی را مشروط میخواستند تا بدینوسیله بخشی از قدرت به جامعه مدنی وانهاده شود و از آن، قدرت سیاسی و جامعه مدنی هر دو، در دو مسئولیت متفاوت اما مربوط بهم، به موازی هم پیش روند. امکان آزادی فقط بر بستر چنین تقسیم قدرت میسر میشود. کشمکش میان ارزشهای انسانیِ نوین و کهنه در همه این دوران برجسته بوده که ناگهان فرقه شیعی که هویتش را باید در همان چهارچوب ارزشهای کهنه توضیح داد، در یک موقعیت خاص قدرت سیاسی را غصب کرده و نظام سیاسی ایران را به احکام شرع اسلام آلود. احکامی که هیچ حقی را برای انسان و انسانیت قائل نیست و امت پرور است. جمهوری اسلامی با امت کردن شهروندان ایرانی عملاً روند تقسیم قدرت میان نظام سیاسی و جامعه مدنی را کن لم یکن کرد.
همهٔ سرمایههای این کشور را بُردند و بیرحمانه بر محیط زیست ما تاختند و به قیمت تخریب آن، پولهای نجومی بر جیب زدند. اکنون محیط زیست ایران از چهار سو تهدید کننده زیست محیطیِ انسان شده است. بلایی که بر سر مردم خوزستان باریدن گرفته و آب آشامیدنی را از آنها دریغ کرده، از همین روند تخریب محیط زیست از سوی مال اندوزان نظام و سپاه پاسدارانش سرچشمه میگیرد. مال اندوزان و سپاهی که برای به جیب زدن ثروتهای کلان، محیط زیست ایران را تخریب کردهاند همزمان نمیتوانند بنفع مردم و جامعه گام در عمران و آبادی نهند. مگر ممکن است جایی را که به چشم طمع، به منبعِ کسب درآمد پولی نگریسته شود انتظار داشت همانجا از سوی همان چشم طمع، آباد گردد؟ اینجا بود که میگفتیم چشم طمع نظام اصلاح ناپذیر است و در توان اصلاح طلبانش هم نیست تا این چشم طمع را کور کنند. وقتی حکومت و پاسدارانش برای سودجویی بی حد و مرز، آب، این مایع حیات انسان را هم از او دریغ کنند دیگر چگونه میتوانند همزمان تن به اصلاح امور دهند؟ در مورد واکسن کرونا، با وجودی که اصلاح طلبان حکومتی خوب میدانستند علی خامنهای واردات واکسن فایزر و مدرنا را به کشور قدغن کرده تا برادران سپاه در قاچاق آن به ایران همت گمارند و تا از این بابت پولهای نجومی را به قیمت بازی با جان مردم بر جیب زنند اما صدای اعتراضشان در نیامد! چرا؟
باری، گرسنگی کم بود تشنگی هم تحمیل شد. چگونه برخی نمیتوانند بفهمند از اینکه نظام و بازوی اصلیاش که همه هم و غمشان سود بُردن و پُر کردن جیب خود است، گرسنگی که خوب است تشنگی را هم تحمیل میکند و اگر شده بر سر و روی تشنگان معترض خوزستانی آتش میباراند؟ در اینباره، اگر صدایی هم از محمد خاتمی در آمد صرفاً تلاشی بوده برای خاموش کردن اعتراض متمدنانه مردم و «حفظ نظام اسلامی»اش. نظامی که برای پُر کردن جیب خود محیط زیست را کاملاً تخریب کرده و محیط بانان را یا زندانی یا ترور میکند و مردم را به تشنگی میکشاند و در صورت اعتراض گلوله باران میکند، چنین نظامی اصلاح ناپذیر و سرنگونیاش حتمی است.
نیکروز اعظمی
آتشفشانی در راه است! ابوالفضل محققی
شرم چه چیزِ خوبی ست! مسعود نقره کار