دولتهای فاسد حامد کرزای و اشرف غنی میلیاردها دلار کمکهای امریکا را غنیمتی برای ثروتاندوزی جنگسالاران متحد خود و تازه به قدرت رسیدگان حکومتی در افغانستان دانستند. آنها حتی برای حفظ همین حکومت فساد خود در برابر قوای طالبان نتوانستند با یکدیکر به وحدت برسند. مردم ستمدیدهی افغانستان فراموش شدند، که این دلیل اصلی امتناع سربازان گرسنه و بیانگیزهی ارتش افغانستان از جنگ با طالبان بود.
سقوط کابل نشاندهندهی شکست استراتژی ملتسازی مبتنی بر مداخلهی نظامی و تزریق دلارهای امریکایی است، تجربهی تلخی که در عراق هم به شکستی فاجعهبار منجر شد. آنچه که در این پروژه نصیب مردم گشت جنگ داخلی و خونریزیهای وحشیانه، فروپاشی اجتماعی، افزایش فاصلهی طبقاتی، ظهور نیروهای شبهنظامی رقیب، دخالت قدرتهای منطقهای و جهانی، ایجاد گروههای شبهنظامی نیابتی، نابودی سرمایههای اجتماعی و نابسامانی اقتصادی در روند دستیابی به رشد پایدار و... بود. در عوض آنچه که نصیب کمپانیهای چندملیتی و عوامل فاسد در حکومت این دو کشور شد کسب سودهای نجومی از اجرای پروژههای گوناگونی بود که سرمایهی آن از جیب مالیاتدهندگان امریکایی تأمین میشد و خون سربازان امریکایی آن را ایمن نگاه میداشت.
این موضوع که اهداف دولت ترامپ و در ادامهی سیاستهای او دولت بایدن با رها کردن افغانستان در چنگ طالبان چیست و چه معاملههای پنهانی با قدرتهای منطقهای صورت گرفته است موضوعی مهم است که در این مقال نمیگنجد، هرچند در نوشتار دیگر به بررسی و بحث دربارهی آن میپردازیم.
به هر روی، واقعیت کنونی حکایت از تغییر معادلات منطقهای میکند که بیتردید کشور ما ایران از آن متأثر خواهد شد و مشکلات عدیدهای بر بحرانهای داخلی ایران میافزاید.
جمهوری اسلامی در آرایش کنونی خود قادر به مدیریت این بحران نخواهد بود و بیم آن میرود که ایران با حوادثی تلخ و ناگوار مواجه شود. در این شرایط، وظیفهی نیروهای ملی درون و برون مرزی حرکت به سوی اتحاد و ایجاد جبههای فراگیر است تا، در همبستگی با مردم خسته از فساد حاکمیت موجود، امکان گذر از این مشکلات را فراهم سازند.
در این مسیر، دو امکان متصور است:
۱. چرخش حکومت به سمت مردم و ایجاد تغییرات بنیادی در شیوهی حکومتداری وا اتحاد با جبههی فراگیر ملی ایران تا از افتادن ایران به ورطهی بحران جاری منطقهای و داخلی جلوگیری کند.
۲. حکومت همچنان سرسختانه به اهداف مردمستیز خود ادامه دهد و فروپاشی خود را رقم بزند، که در آن صورت نیز باز نجات کشور از فروپاشی بر عهدهی جبههی فراگیر ملی ایران خواهد بود.
با نظر به این ضرورت است که ما از همهی جناحهای فکری گوناگون نیروهای ملی و مردم مقاوم ایران میخواهیم تا در جبههی فراگیر ملی ایران گردهم آیند و مانع فروپاشی و غلتیدن ایران در فاجعهای نظیر فجایعی شوند که گریبانگیر کشورهای همسایه هستند.
جبههی فراگیر ملی ایران
یک هفته با خامنهای