اجساد اعضای فاطمیون برای ۱۵ روز در میدان جنگ بودند
دانیال دایان - ایران وایر
دوشنبه ۲۴ مرداد ۱۴۰۰، درست در روزی که کابل به دست «طالبان» سقوط کرد و این گروه اختیاردار کشور شد، «کیانوش جهانپور»، سخنگوی سازمان غذا و داروی ایران با انتشار یک توییت، «لطفالله نجفیزاده»، خبرنگار شبکه تلویزیونی «طلوعنیوز» را که با «محمدجواد ظریف»، وزیر امورخارجه سابق ایران گفتوگو کرده بود، با هشتگ «فاطمیون» خطاب قرار داد: «این برادر خبرنگار افغانستانی رو اگر میشناسید، حتما سلام برسونید!»
در دو دقیقهای که جهانپور از این گفتوگو انتخاب کرده است، ظریف مقابل سوالهای نجفیزاده درباره لشکر فاطمیون میگوید: «آنها خودشان تصمیم گرفتند و ما آنها را نبردیم.»
بعد با صراحت میگوید: «اگر دولت افغانستان تمایل داشته باشد، [اعضای لشکر فاطمیون] با سابقه رزم با تروریستها و داعش برای حفظ امنیت افغانستان، کمک دولت افغانستان کنند.»
او در ادامه میگوید خیلی از اعضای فاطمیون مشغول زندگی عادی هستند.
«ایرانوایر» در مجموعهای از گزارشها درباره لشکر فاطمیون، گفتوگوهایی با بازماندههای اعضای کشته شده این لشکر که در سوریه میجنگیدند، انجام داده است که روایت دیگری داشتهاند.
👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر
اعضای افغانستانی لشکر فاطمیون به دعوت جمهوری اسلامی، به نیروی «قدس» سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیوستند تا با دریافت دستمزد ماهیانه و مجوز اقامت برای خود و خانوادههایشان در ایران، در جهت منافع جمهوری اسلامی بجنگند؛ وعدههایی که عملی نشدند و امنیت آنها هم به خطر افتاد.
در این گزارش، روایت یکی دیگر از بازماندهها را منتشر میکنیم که میگوید پیکر دهها کشته شده افغانستانی این لشکر برای دو هفته روی زمین جنگ مانده بود.
برعکس آنچه ظریف ادعا کرده بود، بازماندههای لشکر فاطمیون زندگی راحتی در افغانستان ندارند. نه افکار عمومی آنها را پذیرفته است که در جهت منافع کشوری دیگر پا به میدان جنگ گذاشتهاند و نه حکومت سابق افغانستان. حتی معاون سیاسی سابق طالبان هم در گفتوگویی اختصاصی با «ایرانوایر»، با صراحت گفته بود که اعضای این لشکر را به آتش خواهند کشید.
در بهار سال گذشته، دو نفر از مقامات حکومت سابق افغانستان در گفتوگو با «ایرانوایر» تاکید کرده بودند که اعضای لشکر فاطمیون در صورت شناسایی، بازداشت خواهند شد.
یکی از مقامات سازمان امنیت ملی افغانستان و یکی از مقامات محلی «هرات» در حالی که خواستند نامشان فاش نشود، در گفتوگو با «ایرانوایر» تصریح کردند که اعضای این لشکر، تهدیدی برای امنیت کشور محسوب میشوند.
جدای از این مقامات، در بهار امسال، «حبیبالله غوریانی»، از هزارههای بانفوذ در هرات هم به «ایرانوایر» گفته بود: «نیروهای مردمی هزاره قادر به تامین امنیت مناطق خود هستند و نیازی به جنگجویان فاطمیون نیست. تا یک قطره خون در وجود من باشد، در مناطق هزارهنشین اجازه فعالیت به فاطمیون نمیدهم. من اجازه نمیدهم که فاطمیون نام هزارهها را بد کنند.»
حالا افغانستان در اختیار طالبان است و انگار هیچکس دل خوشی از فاطمیون ندارد. بسیاری از آنها در ایران ماندهاند و بسیاری دیگر همچنان در خدمت جمهوری اسلامی هستند. گروهی هم که به کشور خود بازگشتهاند، مخفیانه زندگی میکنند تا شناسایی نشوند.
اما سخنگوی سازمان دارو و غذای ایران در توییتر، یک خبرنگار را تهدید کرده است. انگار میگوید فاطمیون در این کشور قدرت خواهند گرفت یا به جنگ علیه هموطنان خود در جبهه موافق با جمهوری اسلامی بر خواهند خاست.
لشکر فاطمیون، شاخه شبهنظامی وابسته به نیروهای قدس سپاه پاسداران جمهوری اسلامی است که از شهروندان و مهاجران افغانستانی، بهویژه قوم «هزاره» تشکیل شده است. سالها زندگی به عنوان شهروند درجه چندم در ایران و تحمل فقر و تبعیض از یک سو و نیز اعتقادات مذهبی، مشوقی برای مهاجران و شهروندان افغانستانی شد تا دل به وعدههای پوشالی مقامات ایران ببندند و جان خود را در خطر بیندازند.
اگرچه آمار دقیق کشته شدگان لشکر فاطمیون در سوریه مشخص نیست اما میتوان در افغانستان و ایران خانوادههای زیادی را پیدا کرد که فرزندانشان را از دست دادهاند.
«بلقیس روشن»، نماینده پارلمان افغانستان به «ایرانوایر» گفته بود بیش از پنجهزار و ۵۰۰ شهروند افغانستانی در سوریه کشته شدهاند. برخی از آنها به روایت یک شاهد عینی، برای نمونه، دو هفته بر زمین مانده بودند.
«جواد محمدی»، جوان ۲۶ سالهای است که در سال ۱۳۹۵ برای نزدیک به پنج ماه زیر پرچم فاطمیون در شهرهای «حماه»، «دیرالزور»، «دمشق» و «حلب» جنگیده است.
او عزم خود را برای پیوستن به لشکر فاطمیون جزم کرده بود: «با دفتر فاطمیون از طریق چند نفر از آشنایان که به سوریه میرفتند، آشنا شدم. دفتر جذب در لشکر فاطمیون مکان مشخصی نداشت و افرادی که مسوول ثبتنام بودند، تماس گرفتند و در مسجد یا امامزاده فرم ثبتنام پر میکردیم.»
بر خلاف بسیاری دیگر از داوطلبان پیوستن به لشکر فاطمیون، ماموران جذب نیرو از «جواد محمدی» مدرک یا شناسنامه درخواست نکرده بودند. احتمالا در آن زمان، پیشروی مخالفان «بشار اسد»، رییسجمهوری سوریه باعث شده بود که شرایط جذب نیرو در لشکر فاطمیون تسهیل شود.
پیشتر، برخی از جنگجویان فاطمیون در مصاحبه با «ایرانوایر» گفته بودند داشتن شناسنامه یا گذرنامه و یک ضامن، از شروط پیوستن به این لشکر بوده است.
جواد محمدی پیش از پیوستن به فاطمیون، دانشآموز مدرسه بود و نصف روز هم شغل آزاد در تهران داشت تا کمکی برای پدرش در تامین مصارف زندگی خانواده پنج نفری خود باشد.
این عضو سابق فاطمیون، مدرسه رفتن را فدای پیوستن به فاطمیون کرد تا بر اساس روایتهای علمای اهل تشیع همسو با جمهوری اسلامی ایران، از مکانهای مقدس شیعیان در سوریه دفاع کند.
حقوق بلند ماهوار [دستمزد بالای ماهیانه] نسبت به کارگری در ایران، وعده اقامت و نیز دفاع از اماکن مقدس شیعیان در سوریه، سه گزینه مهم در جذب نیروهای افغانستانیها برای لشکر فاطمیون به حساب میآید.
جواد برای هر ماه جنگیدن زیر پرچم فاطمیون، مبلغ دو میلیون و ۷۰۰ هزار تومان دریافت میکرد و البته معتقد بود که وظیفهاش دفاع از اماکن مقدس شیعیان بوده است.
او به همراه گروهی از شهروندان و مهاجران افغانستانی، تنها یک ماه در پادگان نظامی یزد آموزش نظامی دید: «در پادگان، کار با سلاحهای انفرادی مثل «کلاشنیکف»، «آرپیجی»، «نارنجک» و دیگر سلاحها را یاد دادهاند. ما در پادگان، ۳۰۰، ۴۰۰ افغان بودیم که آموزش نظامی میدیدیم.»
جواد را پس از همان یک ماه آموزش نظامی، به همراه ۲۰۰ تن دیگر از افغانستانیها، با هواپیما به «دمشق»، پایتخت سوریه فرستادند و کابوس آغاز شد. او در پادگانهای نظامی دمشق، «حماه» و «رقه» در سوریه مستقر بود. اما در نخستین رویارویایی با جنگجویان دولت اسلامی «داعش» در شهر رقه، متوجه شد که آموزش نظامی کافی برای نیروی زمینی خط مقدم جنگ ندیده است: «در حومههای شهر رقه در حال گشتزنی بودیم که با کمین داعش مواجه شدیم. برای من خیلی سخت بود که حتی بتوانم شلیک کنم. ما تنها کلاشنیکف داشتیم و داعش سلاحهای دوربیندار و ذرههای قوی داشتند. خوشبختانه توانستیم خود را با آمدن نیروهای پشتیبان سوریه نجات دهیم. اما واقعا سخت بود.»
کمبود تجهیزات لشکر فاطمیون مسالهای بوده که مورد اشاره بسیاری از آنها در گفتوگو با «ایرانوایر» قرار گرفته است. همین مساله، یکی از مهمترین دلایل تلفات بالای این شاخه شبهنظامی بود: «تجهیزات ما به اندازه دشمن خوب نبود و آنها خیلی مجهزتر از ما بودند و آموزش بهتری نیز دیده بودند.»
اما برخورد با صحنهای دیگر، در نهایت او را به ترک فاطمیون واداشت؛ همانوقت که در اطراف شهر حماه، اجساد دهها نفر از اعضای لشکر فاطمیون برای ۱۵ روز در منطقه جنگی تحت کنترل داعش، روی زمین میدان جنگ مانده بودند.
نمیدانست با پیکر کشتههای فاطمیون چه کرده بودند اما به صراحت میگوید که ترس از دست دادن جانش، او را به ترک فاطمیون واداشت. اگرچه معتقد است: «شکست داعش را باید مدیون افغانستانیها بود.»
ولی داعش شکست نخورد؛ یعنی به آن معنا که از بین برود. این گروه تروریستی بساط خود را به سرزمین اصلی فاطمیون برد و طی سالهای پس از جنگ سوریه، در افغانستان به فعالیت پرداخت؛ سرزمینی که حالا در اختیار گروهی دیگر از تروریستها است و طالبان نام دارند با همان سابقه تاریک در اذهان میلیونها افغانستانی.
همانطور که لطفالله نجفیزاده از ظریف در مصاحبهاش پرسیده بود، کسی نمیداند که اعضای سابق فاطمیون کجا هستند، چه میکنند و چه بر سرشان آمده است. بسیاری کشته و گروهی مجروح و معلول شده و برخی در ایران زندگی میکنند و گروه دیگری به خاک خود بازگشتهاند. اگرچه معلوم نیست در آینده چه بر سر افغانستان خواهد آمد اما آنچه مسلم است، سوء استفاده جمهوری اسلامی از بیپناهی مهاجران افغانستانی، فقر و بیکاری آنها و همینطور باورهای مذهبی شیعیان است.
چه بسیار خانوادههایی که حتی نمیدانند پیکرهای عزیزانشان در کدام گوشه زمین به خاک سپرده شدهاند. اما استفاده ابزاری مقامات جمهوری اسلامی از آنها پایانی ندارد؛ مثل همان توییتی که جهانپور علیه روزنامهنگار و آزادی اطلاعرسانی منتشر کرد.
«سازمان گزارشگران بدون» مرز در واکنش به جهانپور، در توییتی نوشت: «آقای جهانپور، این خبرنگار در کابل، شجاعانه به انجام وظیفه اطلاعرسانی خود مشغول است. اگر شما، روسا و رهبرتان هم به وظیفه خود عمل میکردید، امروز متهم به قتل نزدیک به دویست هزار شهروند ایرانی نبودید! #خبرنگاری_جرم_نیست اما جنایت علیه مردم #ایران و #افغانستان جرم است.»