الف
دکتر ایرج خسرونیا، رئیس هیات مدیره جامعه پزشکان متخصص داخلی ایران به تازگی در گفتگویی با یکی از خبرگزاری ها شرایط وخیم کرونایی و فشاری که بر جامعه پزشکی وارد می شود، اجرای نسخه نویسی الکترونیک در شرایط فعلی و تناسب نداشتن تعرفه پزشکان با تورم را از چالش های بسیار مهم جامعه پزشکی در این ماه ها عنوان کرده است .
درباره دو مورد نخست شکی نیست که حق با جامعه پزشکی است که در خط نخست مبارزه با کرونا قرار دارند و البته جامعه پرستاری نیز دوشادوش آنان مشغول فداکاری هستند. هرگونه اهمال و سهل انگاری چه در مدیریت کرونا و چه از جانب مردم باعث افزایش فشار بر این دو قشر مهم جامعه خواهد شد.
اما درباره موضوع تعرفه پزشکان سخن ایشان هر چند ممکن است از زاویه صنفی قابل طرح و پیگیری باشد اما از زاویه کلی و در مختصات شرایط اجتماعی چندان قابل دفاع نیست. ایشان تاکید کرده است :
متاسفانه تعرفه ما متناسب با تورم موجود در جامعه که همه از آن اطلاع دارند، افزایش نیافته است. در حالی که هزینه مطب، منشی، تامین اجتماعی، مالیات و ... چند برابر شده است. حال زمانیکه به تعیین تعرفه میرسیم، پنج تا ۱۰ درصد اضافه کرده و فکر میکنند که مشکل حل میشود.
به گفته وی زمانیکه ایشان معاون سازمان نظام پزشکی و مسئول صدور پروانهها بوده است، متوجه شده که ۲۵ هزار نفر از همکاران پزشک برای صدور پروانه مراجعه نکردند که به معنی خروج از گردونه درمان بود. او تاکید کرده تعداد زیادی از متخصصین داخلی را میشناسد که پزشکی را رها کرده و کار دیگری انجام میدهند.
در این باره باید از ایشان پرسید در سال های گذشته کدامیک از افزایش ها در تعرفه های سایر اصناف یا حقوق مزدبگیران متناسب با تورم بوده است؟
در حالی که یک مراجعه ساده پزشکی در نظام درمانی ما با نسخه دارویی معمول (چند عدد آمپول و سرم و قرص) حدود ۲۰۰ هزار تومان تمام می شود چطور
می توان انتظار داشت که بار افزایش دلخواه تعرفه های درمانی به دوش اقشار ضعیف تر جامعه بیفتد که به اندازه کافی در معرض انواع و اقسام گرانی و مشکلات هستند.
توقع فراتر رفتن اصناف از خواسته های صنفی و توجه به کلیت شرایط اقتصادی و شرایط عمومی مردم توقع زیادی نیست. حتی شاید بتوان گفت افزایش دلخواه تعرفه درمانی به رغم انصاف و انسان دوستی بسیاری از پزشکان ایرانی زاییده تصورات غلطی باشد که در طول سالیانی دراز درباره پول سازی و رفاه آنچنانی شغل شریف پزشکی در جامعه ایجاد شده و بعضا در ذهن اقلیتی از پزشکان محترم نیز جایگیر شده است. اقلیتی که احتمالا بنابر گفته آقای خسرونیا نهایتا این حرفه را رها می کنند و به مشاغل دیگری روی می آورند.
البته می توان ماجرا را از زاویه دیگری که احتمالا زاویه دید برخی پزشکان جامعه ما نیز هست نگاه کرد و آن اینکه در جامعه ای که سوداگری سهل و آسان برخی اقشار بدون هیچگونه تلاش و دانایی و مهارت به درامدهای افسانه ای می انجامد چرا مشاغلی چون پزشکی که برای یک جامعه حیاتی است نباید قدر دانسته شود؟
در این زمینه نیز باید گفت شغل شریف پزشکی و ماهیت آن در ذات خود عاری و بری از چنین سوداگری هایی است و چنین مقایسه ای از اساس دون شان این شغل شریف و پزشکان محترم است. به خصوص پزشکان ایرانی که اکثرا باورهای مضاعف دینی را نیز در کنار اخلاق حرفه ای تعریف شده، پشتوانه رفتار و کردار خود کرده اند.
متاسفانه نظام درمانی کشور از مشکلات مدیریتی فراوانی در رنج است که مهمترین آنها شاید نداشتن یک بیمه درمانی یکپارچه و فراگیر و موثر است. نظامی که در صورت استقرار شاید راه حلی نیز باشد برای مشکل درآمدی پزشکان محترم .