گزارشها از بیمارستان های ایران حکایت از کمبود ظرفیت و کمبود جدی و حاد پذیرش بیماران دلالت دارد. ستاد ملی کرونا در ایران از دو برابر شدن میزان مرگ ناشی از ابتلا به کووید ۱۹ در گروه سنی ۳۰ تا ۵۰ سال خبر داده است. بیمارستانهای کشور در وضعیت خوبی نیستند و علی رغم تلاش حداکثری کادر درمان، کمبودها و سوءمدیریت در این مراکز درمانی بیداد میکند. گزارش شده است در برخی شیفتها حتی یک پزشک عمومی برای ویزیت بیماران در اورژانس حضور ندارد. همچنین در بیمارستانها وضعیت کمبود و خستگی نیروهای کادر پرستاری و درمان نگرانیهای جدی درخصوص سلامت کادر پزشکی پدید آورده است. خبرها از مرگهای ناگهانی ناشی از خستگی و افسردگی رزیدنتها در ایران حکایت میکند. در این شرایط که پیک پنجم بیماری کرونا ساختار سلامت کشور را فروپاشانده است و صف مهاجرت کادر درمان به خارج از کشور آرایش بحرانی گرفته است، بیمارستانها دیگر تاب و توانی از جهت تجهیزات و امکانات و کادر درمانی کافی در اختیار ندارند.
وضعیت کرونایی در کشور با وجود برقراری تعطیلات ۶ روزه فوق بحرانی ارزیابی میشود. تنها میتوان به صراحت بیان نمود تعطیلات بی تأثیر که نتیجه معکوس آن در کشور یک انفجار کرونایی را به زودی رقم خواهد زد. در حال حاضر وضعیت کرونایی در کشور به گونهای است که خبر میرسد ۹ کرونایی فقط در یک خانه بستری شدهاند. افزایش تعداد بیماران بدحال کرونا و کمبود تخت ویژه در استانها و شهرهای کشور از جمله: تهران، مشهد و خوزستان و کرمان به وضعیت فاجعه بار و فوق بحرانی کرونا در کشور دامن زده است. افزایش ۶۰ و ۸۰ درصدی فوتی ها در تعدادی از شهرها و استانهای کشور گواه این ادعا میباشد. تعطیلات ۶ روزه کرونایی در کشور تنها شوخی با قرنطینه و تعطیلی، در علم اپیدمیولوژی بود. تعطیلات اخیر در حقیقت آبرو و اعتبار قرنطینه را برد. افزایش ۶۴ درصدی تردد خودرو در جادهها و افزایش مسافرتها و ترافیک سنگین در مسیر بازگشت سفرهای مردم در جادههای بین راهی کشور و حضور هر چه بیشتر مردم در عزاداریها و دسته جات و مراسم عزاداری در پایان دهه اول محرم آن هم بدون رعایت فاصله اجتماعی برای ویروسی که در فضای باز و در بین رهگذران منتقل میشود و در نهایت استفاده هر چه بیشتر مردم از وسایل حمل و نقل عمومی مثل مترو و اتوبوسهای بی آر تی از دستاوردهای تعطیلات نصفه و نیمه در کشور بود. این در حالی است که طی مدت کمتر از یک هفته، ۵۰۰ میلیارد تومان از محل تحمیل جریمه های ترددی به دست نهادهای حاکمیتی رسیده است، اما واردات واکسن همچنان در هاله ای از ابهام قرار دارد.
در شرایطی که روزانه تنها براساس آمار رسمی، صدها نفر بر اثر ابتلا به کرونا در ایران جان میبازند و ده ها هزار نفر به این بیماری مبتلا میشوند، تعطیلات کرونایی در کشور، شوخی با عملیات قرنطینه علیه کرونا بود و تنها آبرو و اعتبار قرنطینه در عملیات مبارزه با بیماریهای عفونی از جمله بیماری کرونا را بر باد داد! در روزهای به اصطلاح قرنطینه و تعطیلی، هرگونه دسته روی محلی و عزاداری در محیطهای بسته ممنوع اعلام شد و تنها عزاداری در فضاهای باز به شرط رعایت پروتکلهای بهداشتی کرونا مجاز دانسته شد؛ این در حالی است که پروتکل در مراسمهای مناسبتی از جمله عزاداریها معنی و مفهومی نداشته و یا باید مراسمها برگزار نشده یا با وجود برگزاری مراسمها انتظار عمل به پروتکل و شیوه نامههای ابلاغی را نداشت. متأسفانه تعطیلی اخیر حداقل منتهی به شلوغی و ازدحام مراسمهای عزاداری در روزهای پایانی دهه اول محرم گشت و نه تنها دسته روی و عزاداری در فضاهای بسته وجود داشت، بلکه مراسم عزاداری و نماز ظهر عاشورا در تمامی نقاط کشور بدون فاصله گذاری اجتماعی و استفاده نسبی از ماسک برپا شد. معلوم نیست چرا در این مراسمها کرونا وجود ندارد اما کرونا در مسافرتها و ترددهای بین شهری با وجود استفاده از وسایل حمل و نقل شخصی و اختصاصی و نه استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی وجود دارد؟! با وجود چنین رویکردی نسبت به تعطیلات و قرنطینه، طی یک تا سه هفته آینده، پیک بعدی کرونا آغاز میشود. در پیک ششم آنچه اهمیت یافته است، ترکیب سویههای جهش یافته دلتا با لامبدا است که نه تنها عملاً «فاصله گذاری اجتماعی» بی اثر خواهد بود، بلکه وضعیت بیماری و کشور به سمت «فرار از اجتماع» تغییر جهت خواهد داد.
با توصیفی که از وضعیت بیماری در ایران بیان شد، مقامات سلامت کشور وضعیت کرونایی را طور دیگری جلوه میدهند و اعلام میکنند که آمارها کاهشی بوده است و وضعیت به سمت پایداری حرکت میکند. اما به نظر میرسد ایراد چنین اظهاراتی، خواب و خیال مسئولان و مدیران دولتی درخصوص آینده بیماری در کشور است. اگر منظور مقامات سلامت کشور در وزارت بهداشت و درمان و ستاد ملی کرونا این است که پیک پنجم تمام نشده، ایران به سمت پیک ششم حرکت میکند میتوان حرفهای آنها را پذیرفت. البته نسبت به فاجعه پیک ششم در کشور، وضعیت موجود، پایدار و رضایت بخش است! آیا مرگ ۳۱ نفر در یک روز تنها در آذربایجان غربی یا افزایش فوتی های کرونا در تهران تا دو و نیم برابر و فعالیت سه شیفته کادرهای کفن و دفن در آرامستان بهشت زهرا یا حفر گورهای دسته جمعی با بیل مکانیکی در خوزستان یعنی پایداری وضعیت موجود؟! چرا مقامات سلامت کشور در ستاد ملی کرونا و وزارت بهداشت و درمان و نفراتی که در روابط عمومی سازمان غذا و دارو و بخش مشاوره وزیر بهداشت و درمان حضور دارند اجازه مصاحبه با کارشناسان و پزشکان مستقل و غیردولتی را به رسانههای رسمی و دولتی نمیدهند و آنها را در این رسانهها تحریم و ممنوع المصاحبه کردهاند. علاوه بر آن، این کارشناسان و پزشکان را در پیجهای رسمی خود در توئیتر و اینستاگرام بلاک کردهاند و اجازه درج هیچ نظر و کامنتی را مخالف نظرات خود نمیدهند تا وضعیت واقعی و حقیقی کشور و چرایی کنترل نشدن بیماری کرونا در ایران فاش نشود. آنچه مردم در حال حاضر در رسانههای رسمی و دولتی ایران به نام کرونا و مدیریت کرونا میبینند و میشنوند بیشتر سرگرمی و قصه است و تنها نظرات طرح شده، اشاعه دهنده کرونا در کشور است، و چه بسا تاکنون پس از حدود دو سال از ورود ویروس به ایران این چنین بوده است و اگر بنا به کنترل و مهار ویروس کرونا با تیم و باند فعلی دولتی میبود، این کار تاکنون انجام میگرفت.
مسئولان حرف هایی بر زبان میآورند که معلوم است نه ویروس را میشناسند و نه اپیدمی را. قاسم جان بابایی، معاون درمان وزیر بهداشت و درمان ایران مدعی شده است که «در چند روز گذشته شاهد ثبات در روند بیماری کرونا بوده ایم و حدود ۵۰ هزار بیمار در مراکز درمانی کشور بستری هستند و حدود ۳۰ هزار نفر هم خدمات سرپایی دریافت میکنند.» اما سخنان این مقام سلامت کشور در حالی بیان شده است که شواهد و مدارک دریافتی از شهروندان در ایران حکایت از این دارد که وضعیت کرونا در کشور از حالت پاندمی خارج شده است و به حالت سونامی تغییر وضعیت داده است. همچنین بر اساس آمار وزارت بهداشت و درمان ایران، تعداد قربانیان کرونا از مرز صد هزار نفر گذشته است؛ این در حالی است که شماری از مقامات بهداشتی و سلامت کشور آمار واقعی را چند برابر آمار رسمی میدانند. ایرج حریرچی، معاون وزیر بهداشت و درمان هم گفته که «متاسفانه در هفته گذشته ۲۳۰ هزار آزمایش و تست کرونا در کشور داشتیم که به اضافه مواردی که بدون تست مبتلا میشوند، ۲۲۰ هزار نفر از مردم ایران روزانه به بیماری کووید ۱۹ مبتلا میشوند. همچنین پیش بینی میشود که شمار فوتی ها نیز طی روزهای آینده روند صعودی نسبی داشته باشد.» تقی ریاحی، رییس بیمارستان رسول اکرم تهران هم با تأکید بر اینکه «با حجم بسیار زیاد مراجعات سرپایی و بستری کرونا مواجه هستیم و نشانه ای از کاهش مراجعات نداریم»، گفته با توجه به حجم بسیار بالای مراجعه بیماران، آمارهای جان باختگان کرونا همچنان بالا خواهد بود.
تقریباً تمامی کشورهای دنیا به زندگی عادی بازگشتهاند و تنها ایران مانده است که در پیک ها و امواج کرونا بالا و پایین میرود و روزانه دست کم ششصد نفر کشته میدهد. با ورود ویروس کرونا و به طور ویژه سویه دلتا در کشور و اتخاذ برنامههای هدفمند جهانی در راستای کنترل پاندمی دلتا، حکومت جمهوری اسلامی ایران نشان داده است که عملاً هیچگونه استراتژی اعم از پیشگیری، درمان و ایمن سازی نسبت به پیک پنجم بیماری در دستور کار نداشته است و تنها سعی در امنیتی نشدن فضای کشور از طریق تهدید و تطمیع رسانهها و تحریک خبرنگاران و رسانههای رسمی و دولتی در داخل ایران به طرد و حذف کارشناسان و پزشکان مستقل و منتقد و مخالف وضع موجود کرونایی کشور از روند اطلاع رسانی شفاف را داشته است. در راستای امنیتی نشدن فضای جامعه حتی حدود بیش از یک هفته است که چند وکیل دادگستری و فعال مدنی به دلیل قصد خود در شکایت علیه اوضاع نابسامان شیوع کرونا و وضعیت توزیع واکسن بازداشت شده اند. این اقدامات امنیتی در حالی است که ابتدا علیرضا زالی، فرمانده ستاد کرونای تهران و سپس سعید نمکی، وزیر بهداشت و درمان، انتشار اخبار دروغ در سطح جامعه و تحویل گزارشات غلط و نادرست به سازمان بهداشت جهانی را تأیید نمودند. البته قبل از اظهار چنین سخنانی از سوی این دو مقام سلامت ایران، نگارنده در مجموعه مقالات خود در «گویانیوز» به طور شفاف به وضعیت کرونا و نحوه پرداختن به مدیریت آن در سطح کشور پرداخت و حتی همزمان با کمبود واکسن و اجرای واکسیناسیون قطره چکانی کرونا، شخص اول کشور یعنی آیت الله خامنهای، رهبر ایران نسبت به عقب نشینی از حکم حکومتی ممنوعیت واکسنهای خارجی معتبر مانند فایزر و مدرنا خطاب قرار گرفت و از سازمان بهداشت جهانی و جامعه جهانی برای ورود به ماجرای کرونا در کشور استمداد خواسته شد. پس از آن بود که کمپینهای درخواست کمکهای جهانی به مردم ایران از سوی شخصیتهای پرنفوذ و مطرح سیاسی و اجتماعی در خارج و داخل ایران به راه افتاد. سرانجام نیز رهبر ایران پذیرفت که واکسنهای خارجی معتبر به کشور وارد شود. اکنون ابراهیم رئیسی، رییس جمهور ایران نیز پیگیر ماجرای ورود واکسنهای آلمانی فایزر از طریق منابع معتبر و مطمئن به کشور است.
و اما در تحولی دیگر؛ گزارش قبلی سازمان بهداشت جهانی درباره وضعیت مدیریت بیماری کرونا در ایران بازنگری شد و از این کشور به عنوان کانون و نقطه آلوده جهان از نظر کرونا نام برده شده است. سرانجام سازمان جهانی بهداشت پس از اینکه در گذشته مقامات وزارت بهداشت و درمان ایران عنوان میکردند که کشور ایران جزء کشورهای برتر در مقابله با بیماری کرونا است و این سازمان تأیید مینمود، نسبت به تجدید نظر در گزارش قبلی خود درباره مدیریت کرونا در ایران پرداخت و طی بیانیهای در روزهای سونامی کرونا و کشتار دسته جمعی ایرانیان لب به اعتراف گشود و ایران به عنوان آلوده ترین نقطه دنیا به کرونا در دو هفته گذشته معرفی شد. براساس گزارش سازمان بهداشت جهانی، روند صعودی ابتلا به کرونا در هفته های اخیر سبب شده است ایران آلوده ترین نقطه به کرونا در دنیا معرفی شود. کند بودن روند واکسیناسیون از یک سو و کاهش رعایت پروتکل های بهداشتی از سوی دیگر، دلیل اوجگیری کرونا در کشور مطرح شده است. سازمان جهانی بهداشت در حالی نسبت به گستردگی شیوع کووید -۱۹ در ایران خبر داده است که نسبت به تأثیر بیماری بر زندگی و وضعیت معیشت مردم ابراز نگرانی کرده است. به نظر میرسد سازمان جهانی بهداشت هشدار میدهد که با پیشرفت بحران کرونا در ایران، این کشور غیر قابل زندگی است.
محمدرضا محبوب فر
کارشناس حوزه سلامت و بحرانهای محیطی