طالبان آمدند
قاتلان آمدند با تکریم
گشت کابل به طالبان تقدیم
خائنان از چها سو کردند
وطنی را به دشمنان تسلیم
دشمنی کینه ورز و مرگ اندیش
دشمنی پَست، دشمنی دُژخیم
رشکِ جنگل زیانِ وادیِ وحش
حشرِ امواتِ غار و عظمِ رمیم
دوزخ افروز فتنههای کهن
دهشت افزای عقدههای قدیم
جَسته بر توسنی بُریده لجام
نام و ناموس را شکسته حریم
آب از زیر کاه، سیل آورد
همره بانگِ طبلِ زیر گلیم:
کاهِ بیداد، کاهِ جهل و جنون
طبلِ اوهام، طبلِ وحشت و بیم
دعوی دین ِغاصبانِ دَنی
صیتِ کرنای سارقانِ زعیم
نعرهٔ دد، طنین هول و هراس
نفخ صورِ سیَه دلانِ لئیم
عَلَمِ جهلِ جندِ قهر و جنون
در کفِ جبر جابران ِ رجیم
دعوت طاغیان دقیانوس
رجعتِ عهدِ خارج از تقویم
تیغِ دهشت به کارِ صنعتِ مرگ
دست ِ وحشت شرر فشانِ جحیم
هدیهٔ داعیانِ جنّت و حور
آتش ِ دوزخ و عذابِ اَلیم
با کمربندِ بُمب و دینامیت
بهرِ نهب و تجاوز و تحریم
به بوی جهدِ فی سبیل الله
طالبان آمدند با تعظیم
ظلم و دین گشت اکمل الترکیب
تا شود زجر، احسن التقسیم
اینچنین با زبانِ ذکر خدا
ملتی شد اسیر فکرِ عقیم
هیزم دوزخی مُهیّا شد
تا کنارِ معادنِ زر و سیم
هم بسوزند جد و مام و پدر
هم بنالند کودکان یتیم
بهر گُستردنِ چنین دامی
قدرت غرب و شرق بود سهیم!
پاریس/ ۲/۹/۲۰۲۱
این وحشیان
این وحشیان که تشنهٔ خونند
مرگند و از شماره فزونند
در فتنه از گسسته عنانان
در کینه اشترانِ حرونند
بیدار گشتگانِ به ناگاه
از خوابِ دیرپای قرونند
درجستگانِ کَهف ِکهن سال
سُکنا گُزیدگانِ کنونند
در صحن روزگار، درون، لیک
از دورِ روزگار، برونند
خود نیز بر اریکهٔ قدرت
قربانیان جهل و جنوند
گر واستانی از کفِشان تیغ
منکوب ضعف و زار و زبونند
زانان اگر شکسته شود شاخ
مشمولِ حکم ِ کُن فَیَکوناند
۲۲. ۸. ۲۰۲۱
بی شرف
ازسوی نامردم و نارهبرانِ بی شرف
باز شد دروازهها بر طالبانِ بی شرف
گر چنین آسان به چنگِ جانیان افتاد شهر
ننگ و نفرین باد بر دروازه بانِ بی شرف!
بی شرفها بی شرفها را امان دادند و شد
نام و ناموسِ شرافت، آب و نانِ بی شرف
ای خیانت پیشه، از بدو ولادت در جهان
بی شرف خوانده ست در گوشَت اذانِ بی شرف!
هم شریک دزد بودی، هم رفیق ِ قافله
رهنمای شبروان در کاروانِ بی شرف!
داغ لعنت جاودانی باد بر پیشانیات
کاینچنین نام و نشانت شد، نشانِ بی شرف!
۲۹. ۸. ۲۰۲۱
م. سحر
http://msahar.blogspot.com/
*
*
*