پویان خوشحال - ایران وایر
ساز کوک مستندسازان انقلابی برای جمهوری اسلامی
فرقی ندارد به قدرت رسیدن «طالبان» باشد یا تیرباران معترضان در نیزارهای ماهشهر در آبان ۱۳۹۸، ویروس کرونا باشد یا صدها مساله ریز و درشت دیگر که سیاستهای جمهوری اسلامی با آن ضدیت دارد، مستندسازان انقلابی هرجایی که نیاز به تطهیر یا توجیه مواضع نظام باشد، حضور خواهند داشت؛ دقیقاً مشابه کاری که صداوسیمای جمهوری اسلامی و رسانههای نزدیک به حکومت با تیترهایی چون «و اما حقیقت ماجرا»، سعی در عکس نشان دادن موضوعات دارند.
طی سالهای اخیر، مستندسازان انقلابی که گاهی در قالب «خبرنگار آزاد» نیز فعالیت میکنند، این وظیفه را برعهده گرفتهاند. طی هفتههای اخیر و همراه با نگرانی بسیاری از شهروندان ایرانی برای همسایه جغرافیایی خود، افغانستان، مستندسازان انقلابی دوربین به دست گرفته و چنانکه رهبر جمهوری اسلامی گفته، روایتی «ناصحانه» و «چارهجویانه» از منطقه مورد بحث، یعنی پنجشیر ارایه کردهاند؛ موضوعی که پیش از هر زمان دیگری تاثیر تزریق و ترویج اطلاعات نادرست را پیش میکشد.
طی هفته اخیر، ویدیویی از گفتوگوی «جواد موگویی»، مستندساز انقلابی و «همایون افغان»، خبرنگار شناخته شده افغانستانی در شبکههای اجتماعی منتشر شد. در این ویدیو، موگویی که در مسیر سفر به پنجشیر، منطقه حضور «جبهه مقاومت در برابر طالبان» است، به فعالیتهای خبرنگاری همایون اشاره میکند و هشدار میدهد: «مراقب باش!»
انتشار ویدیوی کوتاه از گفتوگوی این دو، با واکنش گستردهای همراه شد. بسیاری از کاربران و حتی دنبالکنندگان جواد موگویی در صفحه اینستاگرامش، لحن او را مشابه بازجویان امنیتی دانستند.
👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر
در نسخه طولانیتر این گفتوگو، خبرنگار افغانستانی با تعدادی از سوالات موگویی و همراهانش روبهرو میشود؛ سوالاتی که به گفته کاربران شبکههای اجتماعی، با توجه به حضور نیروهای طالبان در پشت دوربین، حالت یک بازجویی خیابانی و اعترافگیری اجباری را دارد.
همایون افغان نیز که مجبور به پاسخگویی در حضور نیروهای طالبان شده است، به سوالات پاسخهایی کوتاه و مشکوک میدهد.
موگویی طی این روزها، ویدیوهایی از وضعیت مردم پنجشیر منتشر کرده است که به گونهای اوضاع و احوال مردم در منطقه را خوب و مساعد نشان میدهند. موارد مشابه این نوع گزارشها پیش از این در صداوسیمای جمهوری اسلامی، بهویژه در روزهای پس از اعتراضات سراسری، بارها تهیه، تولید و پخش شدهاند از کسانی که میگویند همه چیز خوب است و رسانههای فارسی زبان خارجی دروغ میگویند!
مستندسازان انقلابی یار دیگر صداوسیما
«حامد هادیان»، یکی دیگر از این افراد است که خود را «خبرنگار بدون مرز» معرفی میکند. او پیش از این در سوریه و عراق حضور داشته و حالا پس از به قدرت رسیدن طالبان، به افغانستان رفته است.
هادیان میگوید با دعوت از یک مستندساز دیگر که نامی از او نبرد، راهی منطقه پنجشیر شده است. او برای مخاطبان خود از این سفر نوشته و مدعی شده که پنجشیر به دست طالبان افتاده و «احمد مسعود»، رهبر «جبهه مقاومت مردمی» افغانستان از این منطقه رفته است.
اطلاعاتی که افرادی چون هادیان و موگویی در خصوص وضعیت افغانستان منتشر کردهاند، در نبود رسانههای آزاد در منطقه، قابل تایید یا تکذیب نیستند. با این حال، ادعاهایی اینچنینی با توجه به این که مستندسازان انقلابی در شبکههای اجتماعی مخاطبان خاص خود را دارند، به سرعت دست به دست میشوند تا آنجا که در کمتر از دقایقی، هر نوع اطلاعاتی که بخواهند را تبدیل به یک «حقیقت» میکنند.
آنها گزارشهایی را از مناطقی ارایه میکنند که کمتر خبرنگاری اجازه ورود و حضور در آن مکانها را دارد؛ چنانکه پیش از این نیز «بهنام یزدانی»، خبرنگار صداوسیما پس از خروج نظامیان امریکایی از فرودگاه کابل، مدعی شد که اولین تصاویر را از داخل فرودگاه مخابره میکند.
او طی این مدت بارها در گزارشهای مختلفی عنوان کرد که با حضور طالبان، افغانستان وضعیت آرامی به خود گرفته است. حال این که بنا بر گزارشهای منتشر شده، برگزاری اعتراضات سراسری، برخوردهای فیزیکی، شکنجه خبرنگاران، وقوع مشکلات زیاد برای زنان و نبود آزادی در افغانستان از سوی سازمانهای بینالمللی تایید شدهاند.
تفاوت نوع فعالیت مستندسازان انقلابی و صداوسیما اما در کانال ارتباطی آنها با شهروندان است. صداوسیما از طریق تلویزیون و مستندسازان انقلابی از طریق شبکههای اجتماعی محتوای تولید شده مورد پسند جمهوری اسلامی را به گوش مخاطبان میرسانند.
«پژمان اکبرزاده»، مستندساز شناخته شده ایرانی در گفتوگو با «خبرنگاری جرم نیست»، در خصوص اهداف جمهوری اسلامی از هزینه کردن برای نیروهای خود در قالب مستندسازان انقلابی میگوید: «حکومت ایران هم کاملا متوجه شده که تاثیر تولید منابع نوشتاری بسیار کاهش پیدا کرده است و برای جلب توجه مخاطبِ کم حوصله و کم وقت، باید دست به دامان تصویر شد.»
اکبرزاده ادامه میدهد: «تجربه شخصی من بابت در اختیار گذاشتن اطلاعات برای عموم این است که زمانی که اطلاعات به شکل ویدیو یا عکس ارایه میشوند، نسبت به نسخه نوشتاری، دهها برابر مخاطبان بیشتری به آن جذب میشوند. در نتیجه، کاملا طبیعی است که حکومتهایی مانند جمهوری اسلامی هم این روش را برای تاثیرگذاری بیشتر به کار ببندند؛ بهویژه که محدودیتی هم بابت امکانات مالی و ارسال افراد به مناطق یا کار روی سوژه ندارند.»
یک مستندساز انقلابی: طالبان با کمک اطلاعاتی باید شر فتنه احمد مسعود را بکند
«حسین باستانی»، روزنامه نگار هفته گذشته با انتشار تصویر دو توییت از «حسن صادقینژاد»، یکی دیگر از مستندسازان انقلابی مینویسد: «این مستندساز جوان انقلابی، تنها یکی از اعضای لشکرِ ناگهان بسیج شده حامیان طالبان است. بهغایت خوشحال است که امروز دیگر مردم افغان و طالب یکی هستند و در میانه فاجعه پنجشیر به نظام توصیه میکند که هر چه زودتر با کمک اطلاعاتی به طالبان، شرّ فتنۀ آقازاده مسعود را بکند.»
منظور از آقازاده مسعود در اینجا، «احمد مسعود»، پسر «احمد شاه مسعود» و رهبر جبهه مقاومت مردمی در برابر طالبان است.
صادقینژاد نوشته بود: «متاسفانه نظام عملکرد خوبی در قبال آقازاده مسعود نداره. باید هرچه زودتر به کمک اطلاعاتی به طالب، شر فتنه این آقازاده را بکنه.»
«محمدحسین جعفریان»، شاعر و مستندساز دوران جنگ که مستندهایی از افغانستان و احمد شاه مسعود ساخته است، روز جمعه ۱۹ شهریور ۱۴۰۰ در یک لایو اینستاگرام از گزارشهای ارسالی از منطقه پنجشیر انتقاد کرده است.
او میگوید این افرادی که در حال حاضر در منطقه پنجشیر فعالیت میکنند، با هماهنگی با طالبان در منطقه حضور دارند و در ادامه توضیح میدهد: «در منطقه پنجشیر در حال حاضر یا طالبان حضور دارند یا پنجشیریها؛ این یعنی با طالبان در آن محل حاضرید. دوربین شما را اینها(طالبان) دارند میبرند. برادری که مهر امارت اسلامی طالبان را نشان میدهی، چه کسی تو را برده است آنجا؟»
به گفته جعفریان، وقتی طالبان این مستندسازان را به منطقه پنجشیر میبرد، انتظار دارد و میخواهد همانگونه طالبان را تعریف کنند که خود طالب دوست دارد.
چراغ سبز رهبر جمهوری اسلامی در سال ۱۳۹۶
ساخت مستندهای اینچنینی اما از دی ۱۳۹۶ و پس از دیدار جمعی از مستندسازان انقلابی به «علی خامنهای»، رهبر جمهوری اسلامی شکلی هدفمند به خود گرفت. آیتالله خامنهای یک روز پس از این دیدار، طی پیامی، خط مشی اصلی ساخت مستندهای انقلابی را برای این نوع از مستندسازان مشخص کرد. در یکی از آنها آمده است: «جنگ نرم دشمن برپایه دروغ و تحریف و شایعه و سانسور و بایکوت بنا شده است. هنر شما میتواند با سند، کار دشمن را بی اثر کند. تاریخ ۴۰ساله لبریز از سندها بر حقانیت جمهوری اسلامی و کجروی و گمراهی دشمنان است.»
او در این پیام به مستندسازان انقلابی پیشنهاد میکند که لحن آثارشان باید ناصحانه و چارهجویانه باشد و توصیه میکند در انتقاد، لحن خصمانه، یاسآلود و هرج و مرجطلبانه فایده آن را تبدیل به زیان میکند.
شاید بتوان یکی از بهترین اجراهای توصیه رهبر جمهوری اسلامی را در مستندی که حامد هادیان در آذر ۱۳۹۸، یک ماه پس از اعتراضات سراسری آبان از منطقه ماهشهر ساخت، به خوبی مشاهده کرد. در اعتراضات آن سال، نیروهای انتظامی و امنیتی تعدادی از معترضان را در نیزارهای ماهشهر با ابزار جنگی «دوشکا» تیرباران کردند. هادیان نیز طی یک مستند، با اشاره به این که نیروهای انتظامی مجبور شدهاند راه را در منطقه با زور باز کنند، پای درد و دل مردم منطقه نشسته است. این مستند حتی مورد تکریم برخی منتقدان جمهوری اسلامی نیز قرار گرفت.
آنچه مشخص است، مستندسازان انقلابی تلاش میکنند آثارشان در عین ضدیتی نسبی با نظام با هدف خوش آمدن مخاطب، تطهیر کننده اقدامات نظام باشد. در معنای دیگر، میتوان آنها را در ردیف اخبار «گمراه کننده» نیز قرار داد. این مستندسازان در اصطلاح، برای «جا انداختن» امور مورد پسند جمهوری اسلامی، یاریرسان هستند؛ کاری که صداوسیما چند دهه در آن پیشتاز است و رسانههای نزدیک به حکومت نیز طی دو دهه اخیر پیشرفتهای چشمگیری در آن داشتهاند.
پژمان اکبرزاده در بخشی دیگری از گفتوگو با «خبرنگار جرم نیست» میگوید: «روال ساده و معمول این است که به جای ارایه یک نمای چند جانبه، تصاویر مورد علاقه دستچین و اطلاعات گزینشی (از طریق راوی یا زیرنویس) به مخاطب عام ارایه میشوند تا ایدئولوژی مورد نظر حکومت را پشتیبانی کنند. این رویکرد از دهها سال پیش در بیرون از ایران و به طور خاص از سوی دولت شوروی پیشین به کار برده شده است. در آن دوره میتوانست به شکل موقت تاثیرگذار باشد ولی در شرایط کنونی و امکانات گستردهای که برای دسترسی به اطلاعات پدید آمده، تاثیر آن به شدت رنگ باخته است. با اینحال، شیوهای است که ظاهرا همچنان مورد علاقه جمهوری اسلامی است و البته نشان داده است تاثیر چندانی بر جامعهای که به گردش آزادانه اطلاعات علاقه فراوانی دارد، نمیگذارد.»
نمونههای دیگر این مستندها را میتوان در ویدیوهای اعترافات اجباری زندانیان امنیتی دید. صداوسیما و اخیراً رسانههایی مانند «رکنا»، حالا پیشگامان پخش این اعترافات هستند؛ گاهی اعترافات اجباری «روحالله زم»، روزنامهنگار و بنیانگذار «آمدنیوز» است و گاهی مانند مورد اخیر، انتشار بخشی از اعترافات اجباری «نوید افکاری»، کشتیگیر و یکی از معترضان خیابانی در اعتراضات تابستان ۱۳۹۷ که در شیراز اعدام شد.
مستندسازان در حوزههای موسیقی، پزشکی و... نیز حضور دارند. اخیراً «نادر طالبزاده»، یکی از مستندسازان انقلابی تصمیم گرفته است یک مستند با نام «رمزگشایی یک پاندمی» بسازد. او در این مستند خواهد گفت که ویروس کرونا تاریخچهای دارد و با هدف تقابل با دین، اسلام و انقلاب اسلامی تولید شده است.
انقلاب سترون، علیرضا نوریزاده