فرامرز داور - ایران وایر
کتاب شش جلدی «راز سر به مهر» درباره بحران اتمی و توافق هستهای «برجام»، نوشته «محمدجواد ظریف»، وزیر امور خارجه ایران و همکارانش، روایت ناگفتههایی از سیر مذاکرات، مسایل داخلی و نحوه اداره ایران در یکی از متلاطمترین دورههای جمهوری اسلامی است.
مذاکره متشنج ظریف با مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در پرونده «پیامدی»، یکی از بخشهای این کتاب است که در این مطلب به آن پرداخته شده است.
**
سختترین پرونده جمهوری اسلامی ایران به روایت کتاب محمدجواد ظریف، پرونده پیامدی یا «ابعاد نظامی احتمالی برنامه اتمی» بوده است.
این پرونده بیشتر مربوط به اقدامات و طرحهای «محسن فخریزاده»، معاون وزارت دفاع و مرد پشت پرده و مرموز برنامه هستهای جمهوری اسلامی تا سال ۱۳۸۲ بوده که بر اساس گزارشها، انگیزهای جز رسیدن به توانایی ساخت سلاح اتمی نداشته است. اما همزمان با حمله امریکا به عراق تحت رهبری «صدام حسین»، این برنامه از سوی جمهوری اسلامی کنار گذاشته میشود.
👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر
در این مقاله، بر اساس کتاب راز سر به مهر و کتاب دیگری که بر مبنای اسنادی از بایگانی اتمی ایران تهیه شده، نقش محسن فخریزاده در بروز این بحران و تشکیل پرونده پیامدی و سرانجام همکاری او با گروه مذاکره کننده اتمی برای حل و فصل پرونده، بازخوانی شده است.
کتاب راز سر به مهر میگوید پس از آن که بر خلاف دستور آیتالله «علی خامنهای»، فرمانده کل قوای مسلح جمهوری اسلامی، مذاکره کنندگان در دولت «محمود احمدینژاد» اجازه دسترسی بازرسان آژانس به تاسیسات نظامی «پارچین» را دادند، «اولی هاینونن»، معاون آژانس رسما گفته بود موضوع پارچین به تاریخ پیوسته است و تعهد داده بود که هرگونه درخواست بعدی برای دسترسی به مراکز نظامی، تنها در چارچوب پروتکل الحاقی باشد. اما بر خلاف این تعهد، آژانس در زمان رز
پس از فراهم شدن مقدمات داخلی در ایران برای بسته شدن پرونده که حاصل همکاری مشترک فخریزاده و «عباس عراقچی»، یکی از مذاکره کنندگان ارشد اتمی بود، موضوع به ظریف سپرده شد تا برای نهایی کردن آن، با «یوکیا آمانو»، مدیرکل وقت آژانس بینالمللی انرژی اتمی وارد گفتوگو شود: «دیدار با آقای آمانو رویدادی خاص بود و پرچالش شروع شد و به تلخی پایان یافت. دکتر ظریف به صراحت خطاب به مدیرکل آژانس بیان کرد اگر اعتبار و نظر معاون خود را قبول نکنی، اعتبار کل سازمان خود را زیر سوال بردهای و پس از آن، برای گفتوگو و مذاکره باید شخصا به تهران بیایی. همچنین تا زمانی که آژانس به وعدههایی که معاون شما داده است، عمل نکند و اعلام نکند که توضیحات ایران در قضیه چاشنیها را قابل باور و معتبر میداند، جمهوری اسلامی ایران وارد همکاری در دو سوال بعدی نخواهد شد.»
آژانس بر اساس اسنادی که در اختیار داشت، میگفت جمهوری اسلامی در تاسیسات اتمی پارچین دست به آزمایش چاشنیهای انفجاری زده که در تسلیحات اتمی کاربرد دارند و باید درباره آن توضیح دهد که با چه هدفی چنین چاشنیهایی را ساخته و کارایی آن را آزموده است.
هرچند جمهوری اسلامی به بازرسان آژانس دسترسیهایی به مرکز پارچین داده بود اما هاینونن، معاون امریکایی مدیرکل آژانس بر اساس اظهارات مقامهای ایران گفته بود پرونده آن مختومه شده است. آمانو، مدیرکل وقت آژانس پاسخهای ایران را قانع کننده ندانسته و موضوع را مفتوح نگه داشته بود.
این وضعیت باعث بروز تشنج در جلسه ظریف و آمانو شد. کتاب راز سر به مهر روایت این دیدار را از زبان عباس عراقچی آورده است: «در جلسه کنار دکتر ظریف نشسته بودم. این دو مقام آن قدر با هم تند شدند که من یک لحظه احساس کردم دکتر ظریف الان برمیخیزد و با آمانو دست به گریبان میشود. واقعا خیلی تند صحبت کردند. دلیلش هم آن بود که معاون آژانس به ایران آمده بود و با مسوولان ایرانی بر سر موضوع چاشنیهای انفجاری توافق کرده، موضوع را بسته و بازگشته بود. اما آقای آمانو در وین توافقات فیمابین را رد کرد. ابتدا قرار شد اینجانب با آقای آمانو دیدار کنم. آنجا گفتم تهران با معاون شما توافق کرده است. گفت اینجا یک نفر تصمیم میگیرد ( There is only one man in the town) که منظور خودش بود. وقتی این را گفت، عصبانی شدم و گفتم با سازمانی که من نتوانم به حرف معاونش اعتماد کنم، نمیتوان کار کرد.»
کتاب میگوید تعبیری که آمانو در آن دیدار به کار برد، بعد در مذاکرات با گروه ۵+۱ معروف شد و از سوی ایرانیها به کنایه برای نشان دادن سختی کار با آژانس به کار میرفت.
اما در جلسه پرتنش ظریف و آمانو درباره چاشنیهای انفجاری که بخشی از پرونده پیامدی بود، چه گذشت؛ ملاقاتی که از افکار عمومی تاکنون پنهان نگه داشته شده بود و هیچ انعکاسی در بیرون از محل مذاکرات نداشت: «وقتی دکتر ظریف در آن جلسه تند شد و آمانو هم بر خلاف همه موارد گذشته کم نیاورد و در بالا بردن صدا و حرکات بدن فرو نگذاشت، برای نخستین بار لرزش دست و صدای دکتر ظریف را مشاهده کردم... ایشان پیش از این بارها گفته بود هر موقع دستهایم لرزش پیدا میکنند و پژواک صدایم نامفهوم و گنگ میشود، از شرایط عادی خارج هستم و چه بسا کنترل خود را از دست داده باشم... همه این حالات در برابر آقای آمانو مشهود بود.»
عراقچی در ادامه روایت خود از این جلسه گفته است که ظریف کنترل خود را از دست داده و میز میان او و آمانو بسیار باریک بود و هر دو طرف از نظر فیزیکی به هم نزدیک بودند: «با نگرانی، گفتوگوی تلخ، سخت و توام با پرخاش را دنبال میکردم و بیم آن داشتم که دکتر ظریف با چنان خشم لبریز شدهای از بی منطقی طرف مذاکراتی خود برخیزد و حتی با وی دست به گریبان شود یا یک سیلی به گونه مدیرکل آژانس بنوازد؛ آمانویی که او هم به شدت عصبانی شده بود و با کلمات بلند سخن میگفت.»
با رو به وخامت رفتن اوضاع، گفتوگوی دو طرف توسط عراقچی قطع شده بود: «گفتم جواد جان اجازه میدهید صحبت کنم؟ همین تغییر در شخصیت مذاکره کنندگان و تفاوت در طنین صدای میان ما کمک کرد فضا اندکی آرام شود. البته مذاکره با همان سختی ادامه یافت چون مقرر است استاد این مذاکرات طولانی تنها پس از طی دوره زمانی قانونی آن نشر پیدا کند. ای بسا برای چند دهه کسی نداند مسیری که پیموده شد، با چه خون جگری طی گشت و از آن میان، اهل تاریخ چنین نتیجه بگیرند که برای بستن پرونده پیامدی، از عنوان سختترین ماموریت مذاکراتی در تاریخ دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران استفاده کنند.»
کتاب میگوید هیات مذاکره کننده جمهوری اسلامی عدم پایبندی مدیرکل آژانس به توافقات معاونش درباره چاشنیهای انفجاری را با صراحت به «کاترین اشتون»، مسوول وقت سیاست خارجی اتحادیه اروپا و به مقامهای ایالات متحده منتقل کرد. در نهایت با کمک و همراهی «جان کری»، وزیر وقت خارجه امریکا، پیشنهاد ظریف در نحوه مختومه کردن این پرونده در دستور کار قرار گرفت.
وزیر وقت امور خارجه جمهوری اسلامی گفته بود از آنجایی که موضوع پیامدی به دلیل ماهیت و تعلق آن به گذشته و به خاطر نیاتی که در طرح آن وجود داشته است، قابل بسته شدن نیست و آژانس هم نمیتواند به قطعیت ۱۰۰ درصد برسد و اگر هم برسد، نمیخواهد اعتبار خود را زیر سوال ببرد.
او پیشنهاد کرده بود شاید تنها راه این باشد که آژانس اعلام کند در موضوع پیامدی و سوالات مرتبط با آن روایتهای مختلفی وجود دارد و در این میان، روایت ایران قابل اعتنا و قابل باور است: «[بنابراین] موضوع پیامدی بدون این که به نفع هیچ طرف حل شود، خاتمه یابد و طرفها با پشت سر گذاشتن این موضوع، به سوی آینده گام بردارند.»
رفع تحریمهای بینالمللی اتمی علیه جمهوری اسلامی موکول به حل و فصل پرونده پیامدی یا ابعاد احتمالی نظامی برنامه اتمی بود که سرانجام به این صورت با امضای توافقنامه دوجانبهای میان جمهوری اسلامی و آژانس و حمایت دولت «باراک اوباما» در امریکا حل شد. دو مقامی که در این شکلگیری و حل این پرونده نقش داشتند، یعنی محسن فخریزاده، معاون وقت وزارت دفاع ایران و یوکیا آمانو، مدیرکل وقت آژانس بودند که اولی ترور شد و جان خود را از دست داد و دومی بر اثر بیماری فوت شده است.
ظریف پس از هشت سال وزارت و عباس عراقچی بعد از بیشتر از یک دهه معاونت وزارت امور خارجه، با روی کار آمدن «ابراهیم رئیسی»، رییس جمهوری جدید ایران کنار گذاشته شدند. جان کری، وزیر وقت خارجه امریکا پس از پیروزی «جو بایدن» در انتخابات ریاست جمهوری، مسوول مذاکرات مربوط به توافق آب و هوایی پاریس در دولت ایالات متحد شد.
«اویلی هاینونن» در زمان ریاست جمهوری «محمود احمدینژاد» موفق شد موافقت ایران برای دسترسی بازرسان به تاسیسات نظامی پارچین را به دست بیاورد. «محمدجواد ظریف» و همکارانش میگویند «یوکیا آمانو»، مدیرکل آژانس به توافق معاون خود با مقامهای ایرانی در تهران پایبند نبود و مانع بسته شدن پرونده پیامدی میشد. «جواد وعیدی»، معاون «علی لاریجانی»، دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی ایران در عکس دیده میشود که همراه با هاینونن در کنفرانس خبری در تهران است.