Saturday, Nov 6, 2021

صفحه نخست » رخدادهای احتمالی هم‌زمان با مرگ خامنه‌ای، چنگیز عباسی

Changiz_Abbasi.jpgرخداد اول: مردم قیام خواهند کرد و نظام جمهوری اسلامی را برخواهند انداخت.

این نظریه به هیچ وجه نمی‌تواند به این سوال پاسخ دهد که « آن مردمی که قرار است پس از مرگ خامنه‌ای رژیم را براندازند، حالا که خامنه‌ای نمرده است چرا این کار را نمی‌کنند؟ ». اگر الان نمی‌توانند، آن موقع هم نخواهند توانست. دقیقا برای اینکه این مردم سازماندهی سیاسی برای اقدام عملی براندازانه را ندارند. مگر اینکه تا آن زمان نهاد « جنبش روز موعود » و یا هر نهاد کنشگری سیاسی دیگری توانسته باشد حداقل پنج میلیون نفر را برای این کار در همه حوزه‌های حضور مردم سازماندهی و آماده نماید. این کار نیازمند یک پشتوانه حداقل پنجاه میلیون دلاری پولی و همچنین تشکیل یک دولت ائتلافی گذار است. آیا نهاد جنبش روز موعود و یا آن نهاد کنشگری سیاسی دیگر، این امکانات را الان در اختیار دارند و یا نه، در ادامه این مقاله به آن برخواهیم گشت.

رخداد دوم: هیچ اتفاق خاصی رخ نخواهد داد و مجلس خبرگان رهبری، کس دیگری را به عنوان رهبر معرفی خواهد کرد و رژیم به حیاتش ادامه خواهد داد.

این نظریه هم با توجه به نارضایتی عمومی و دسته‌بندی‌های سیاسی در داخل و خارج دستگاه حکومتی چالشهای جدی را پیشاروی وضعیت جدید می‌نهد و امکان تحقق آنرا بسیار تضعیف می‌نماید. هرچند ممکن است بلافاصله بعد از مرگ دیکتاتور هیچ اتفاق خاصی نیفتد اما طبعا مخالفتها بطور طبیعی ممکن است پس از اندک مکثی به کشمکشهای وسیع داخلی بیانجامد و یک وضعیت جنگ داخلی برای دستیابی جناح‌های درون حکومتی و برون حکومتی به قدرت را سبب شود. یعنی چشم‌انداز نظری این نظریه بستر آرامش سیاسی و اجتماعی لازم را نه تنها نخواهد داشت، بلکه بر بستر رقابتهای سیاسی امکان ناآرامی‌های وسیع را ممکن خواهد ساخت. این وضعیت ممکن است تا سالیان متمادی طول بکشد و عواقب اقتصادی، اجتماعی، انسانی و حتی جغرافیایی بسیار ناهنجاری را به بار آورد.

نظریه سوم: مردم در یک سازماندهی وسیع حداقل پنج میلیونی با پشتوانه یک دولت موقت و یک امکان مالی حداقل پنجاه میلیون دلاری و با اجرای نقشه راه « کودتای مردمی » در یک روز موعود قبل از مرگ خامنه‌ای و یا همزمان با آن اقدام به براندازی سریع رژیم نموده و نظام دموکراتیکی برپا خواهند نمود.

این نظریه هرچند به سوال مربوط به نظریه اول پاسخ می‌دهد اما خود دارای اشکالات عمده است. آیا امکان سازماندهی پنج میلیون ایرانی و به میدان آوردن آنها برای براندازی در فرصت باقیمانده برای مرگ خامنه‌ای امکانپذیر است؟ آیا تامین مالی حداقل پنجاه میلیون دلاری این حرکت بطور کامل و در زمان لازم در دسترس خواهد؟ آیا اپوزیسیون بی کفایت موجود قادر خواهد بود قبل از آنکه زمان از دست برود اقدام به تشکیل دولت ائتلافی نماید؟ علایم موجود دال بر چنین نشانه‌هایی در حد یقین نیست. تلاشهای زیادی در رابطه با این طرح انجام میگیرد اما نتایج به دست آمده اصلا رضایت بخش نیست.

نظریه چهارم: این نظریه قدرتمندترین و مستدل‌ترین نظریه در رابطه با گفتمان قدرت در زمان مرگ دیکتاتور است. سپاه پاسداران اقدام به اعلام جمهوریت بدون مقام رهبری را خواهد کرد و یک رییس جمهور نظامی از طریق کودتای نظامی قدرت را در دست خواهد گرفت.

بستر اجتماعی و نظامی سیستماتیک برای موفقیت چنین کودتایی از قبل فراهم است. اولا با وقوع چنین کودتایی که در آن روحانیت از قدرت حذف شوند به خواست بسیاری از مردم که حکومت را « حکومت آخوندی » می‌دانند پاسخ داده میشود و شکاف بزرگی در میان ناراضیان اتفاق می‌افتد. برای جذب مخالفان کودتا ابتدا اصلاحاتی سطحی و کنترل شده به اجرا گذاشته میشود تا حکومت جدید بتواند جایگاه خود را مستحکم کند.‌ این کودتا به دلیل حضور نیروهایش در درون دستگاه حکومتی و در پستهای تعیین کننده به سادگی قادر به تشکیل دولت است و همچنین به دلیل فرماندهی رهبرانش بر قدرتمندترین نیروی نظامی کشور میتواند به سرعت خلأ قدرت را پر نماید و بر مخالفت‌های پراکنده و سازمان نایافته احتمالی فائق آید و همچنین قادر است از تجزیه کشور و مداخلات خارجی جلوگیری نماید.

اشکال عمده این نظریه این است که سپاه به عنوان تشکلی تروریستی شناخته میشود و احتمال کمی وجود دارد که از سوی جامعه جهانی به رسمیت شناخته شود. حل این معضل برای سپاه با انصراف از غنی سازی و بازگشت به درون مرزها میتواند تامین شود. اما آیا سپاه قادر است این اقدامات را برای به رسمیت شناخته شدن خود انجام دهد؟ قدری بعید به نظر می‌رسد. نتیجه این کودتا تداوم عمر استبداد نظامی برای سالهای بیشتری خواهد بود و امکان سازماندهی مردم برای گذار به دموکراسی در طول حیات آن مشکل‌تر خواهد بود و اصلاحات نیم‌بند یاد شده مانع اصلی گذار از آن تا مدت‌های مدید برگرده سیاست در کشور سنگینی خواهد کرد و راه را برای حصول دموکراسی خواهد بست.

چنگیز عباسی

چهارم نوامبر دوهزار و بیست و یک

تروندهیم - نروژ



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy