Monday, Nov 22, 2021

صفحه نخست » "بهمن قبادی فیلم‌ساز زیرکی که می‌تواند میان شکاف‌ها شنا کند و بین دو صندلی جا خوش کند"

ghobadi_112221.jpgبهمن قبادی؛ هنجارشکنی یا ماهیگیری از آب گل‌آلود؟

مصطفی عزیزی - ایندیپندنت فارسی

«چهار دیوار» هفتمین ساخته بهمن قبادی، که تهیه‌کننده آن راجر واترز، آهنگ‌ساز برجسته انگلیسی و از بنیان‌گذاران پینک فلوید است، در ترکیه و به زبان ترکی با بازی امیر آقایی بازیگر سرشناس ایرانی ساخته شده است. این فیلم در جشنواره توکیو در سال جاری مورد توجه قرار گرفت و امیر آقایی جایزه بهترین بازیگری را به‌دست آورد و آن را در مصاحبه تلویزیونی به بازیگران ترک اهدا کرد. اکنون «چهار دیوار» بر سر زبان‌ها افتاده است و درباره آن مسائل مختلفی مطرح شده است.

بهمن قبادی از فیلم‌سازان بسیار زیرکی است که می‌تواند میان شکاف‌ها شنا کند و بین دو صندلی جا خوش کند؛ از سویی به‌عنوان کارگردان معترض بی‌سرزمین خود را معرفی کند و از سوی دیگر این اقبال را داشته باشد که توسط جمهوری اسلامی حمایت شود و بازیگر سرشناسی مانند امیر آقایی بتواند بیاید و در فیلم او در ترکیه بازی کند و برنده جایزه در جشنواره توکیو شود و به ایران بازگردد. جالب اینجاست که امیر آقایی با فیلم «ارتفاع پست» ابراهیم حاتمی‌کیا وارد سینما شد و در چند فیلم و سریال که ساخته‌ سازمان هنری رسانه‌ای اوج نهاد سینمایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است، بازی کرده است. منظور فیلم «بادیگارد» و مجموعه‌های تلویزیونی «آقازاده» و «آسمان من» است. به‌هرحال بازیگر فیلم تلخی مانند «چهار دیوار» می‌تواند امیر آقایی باشد که بازیگر تلخی محسوب می‌شود، اما پرسش اصلی این است که پس «روزمرگی شر» هانا آرنتی چی شد؟

مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی

متاسفانه آقای بهمن قبادی در «فصل کرگدن» هم از تمام ظرفیت‌های موجود برای فریب دادن تماشاچی استفاده کرد. آن روزها که داغ اعدام فرزاد کمانگر بر دل‌ها بود، نام شخصیت اصلی داستان را فرزاد کمانگر (بهروز وثوقی) انتخاب کرد که هیچ ربطی به او نداشت و شعرهایی را به نام او خواند که باز هیچ ربطی به فرزاد نداشت و شخصیت تخیلی ابداع کرد که مثلا شاعر کرد است و نامش فرزاد کمانگر است. استفاده از مونیکا بلوچی به‌عنوان زن ایرانی درحالی‌که بازیگران برجسته ایرانی در خارج از کشور وجود داشتند، هیچ معنایی ندارد جز تلاش برای جلب مشتری و بالا بردن نام خود از طریق کارگردانی کردن بلوچی... اگر بخواهیم از فرصت‌طلبی‌های صورت گرفته در این فیلم بگوییم مجال برای حرف دیگری نمی‌ماند، اما جالب است که خط اصلی داستانی این فیلم هم کپی‌برداری است.

دنی ویلنوو کارگردان نسبتا جوانی‌ست که در استان فرانسوی‌زبان کانادا، کبک، به دنیا آمده است. هم‌اکنون فیلم تل‌ماسه (Dune) او در سطح وسیعی در جهان نمایش داده می‌شود که در واقع به‌طور سمبولیک به موضوع رقابت قدرت‌های بزرگ در بهره‌برداری از خاورمیانه می‌پردازد. ویلنوو در سال ۲۰۱۰ فیلمی ساخته است به نام «ویران‌شده» (Incendies) که به زبان فرانسه است و به‌عنوان فیلم کانادایی به اسکار معرفی شد و نامزد دریافت جایزه اسکار در بخش بهترین فیلم غیر انگلیسی‌زبان شد، اما ماجرای فیلم چیست:

مادری که دو کودک دوقلو دارد، که یکی دختر و دیگری پسر است، در استخر متوجه خال‌کوبی پاشنه پای شخصی می‌شود و حال روحی‌اش خراب شده، از بچه‌هایش می‌خواهد که به سرزمین مادری‌شان، احتمالا لبنان، بروند و برادر ناتنی خود را پیدا کنند. ماجرا از این ‌قرار است که مادر در جوانی حامله می‌شود و می‌خواهد با همسرش فرار کند که مرد توسط برادر زن کشته می‌شود. مادرش حاملگی او را پنهان می‌کند و وقتی به دنیا می‌آید سه‌نقطه در پاشنه پایش خال‌کوبی می‌کند و او را به یتیم‌خانه می‌سپارد. یتیم‌خانه بعد از مدتی تخریب می‌شود و افسری که دستور تخریب یتیم‌خانه را می‌دهد پسر را با خود به زندان می‌برد و او به یکی از شکنجه‌گران زندان تبدیل می‌شود؛ بدون آن‌که بداند به مادر خود تجاوز می‌کند که حاصلش این دوقلوها هستند در واقع آنان بردار ناتنی خود را پیدا می‌کنند که پدرشان هم هست!

داستان فیلم ویلنوو که بر اساس نمایش‌نامه‌ای از وجدی مُعَوَّد (Wajdi Mouawad) نویسنده، هنرپیشه و کارگردان لبنانی/کانادایی‌ست، مضمونی فلسفی و روانشناسی دارد که ضمن پرداختن به جنگ در خاورمیانه به موضوع عقده ادیپ می‌پردازد و به لایه‌های درونی ذهن انسان می‌رسد و تنها یک فیلم داستانی نیست. درحالی‌که «فصل کرگدن» قبادی که نام مایکل اسکورسیزی را به‌عنوان تهیه‌کننده یدک می‌کشد علاوه برآشفتگی‌ها و فرصت‌طلبی‌ها، یک کپی ناقص و سطحی از «ویران‌شده» (Incendies) است.

هر دو این فیلم‌ها هم «فصل کرگدن» هم «ویران‌شده» (Incendies)، به زبان فرانسه و با زیرنویس انگلیسی در نتفلیکس هستند؛ می‌توانید به آنجا مراجعه کنید و یک‌بار دیگر این دو فیلم را ببینید.

چون فیلم «چهار دیوار» را ندیده‌ام، نمی‌توانم در مورد آن فیلم قضاوت کنم، اما نکته در چیز دیگری‌ست که فراتر از خوب یا بد بودن فیلم است؛ نکته در فرصت‌طلبی‌ست، در روزگاری که انسان‌ها با دست‌خالی در خیابان جان می‌دهند، ما در جست‌وجوی پول و شهرت زیر حرف خودمان بزنیم.

بی‌شک، هم بهمن قبادی کارگردان خوبی و هم امیر آقایی بازیگر ممتازی است، اما این‌که قبادی پس از این‌که همین چند وقت پیش در تلویزیون «ایران اینترنشنال» به اصغر فرهادی اعتراض کرد که چرا به‌جای استفاده از امیر جدیدی از بازیگرانی که سمت حکومت نمی‌ایستند استفاده نمی‌کنی؛ حالا خودش که خود را هنرمند بی‌سرزمین می‌داند، می‌رود روی بازیگری دست می‌گذارد که برای سپاه بازی می‌کند. واعظ پندناپذیر بودن، بدترین شکل بودن است. ده سال پیش به‌جای این‌که بازیگران زنی که از جمهوری اسلامی رانده شده بودند را به بازی بگیرد، سراغ مونیکا بلوچی می‌رود و حالا امیر آقایی را جلوی دوربین می‌برد و قصه سر‌هم می‌کند که من فیلم‌های امیر آقایی را ندیده بودم! عجبا که کارگردانی بدون دیدن بازی کسی یا دانستن سوابقش او را برای نقش اول فیلمش دعوت کند.

متاسفانه چیزی که به باور این مردم صدمه می‌زند همین دوگانگی‌ها و یک بام و دوهوا است. روزی که بیاموزیم هر چقدر حکومت دروغگوست ما باید صادق باشیم، اولین گام را برای آزادسازی سرزمین دربند خود برداشته‌ایم. امیدوارم آقای بهمن قبادی این گام را بردارند؛ حیف است ایشان جزو گروهی که میان دو صندلی می‌نشینند، باشند. همان‌طور که خودشان در مصاحبه «ایران اینترنشنال» گفتند دوران این دوگانه‌سوزی‌ها به‌سر آمده است یا رومی روم باید بود یا زنگی زنگ.



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy