رقیه رضایی - ایران وایر
رسانههای ایران از اخراج «محمد فاضلی»، استاد جامعهشناسی دانشگاه «شهید بهشتی» خبر دادهاند. اما خود او میگوید که حکم اخراجش مربوط به شهریورماه است؛ یعنی تقریبا زمانی که «بیژن عبدالکریمی»، استاد فلسفه دانشگاه آزاد هم اخراج شد. بهتازگی، «آرش اباذری»، استاد فلسفه علم دانشگاه صنعتی شریف هم اخراج شده است.
برخی از مقامات دولت «حسن روحانی»، شماری از دانشجویان و فعالان دانشگاهی، نسبت به اخراج این اساتید و خصوصا «محمد فاضلی» اعتراض کردهاند و آن را «تسویه حساب سیاسی» یا «تکرار اخراج اساتید» که در دوران «محمود احمدینژاد» اوج گرفته بود، خواندهاند.
محمد فاضلی کیست؟ تابهحال چهکار کرده و چرا از دانشگاه اخراج شده است؟ «ایرانوایر» در این گزارش، در گفتوگو با «علیاکبر مهدی»، استاد جامعهشناسی دانشگاه «نورتریج» در کالیفرنیا و «مهرزاد بروجردی»، استاد روابط عمومی و بینالملل دانشگاه «ویرجینیا تک» در امریکا، به این سوالات پاسخ داده است.
درباره محمد فاضلی چه میدانیم؟
در دو روز گذشته خبر اخراج محمد فاضلی، استاد جامعهشناسی دانشگاه «شهید بهشتی» رسانهای و با واکنش کاربران شبکههای اجتماعی همراه شده است. خودش درباره عمومی شدن خبر اخراجش نیز به سایت جماران گفته است که از شهریورماه نامه «عدم نیاز» به او داده شده بوده ولی تنها با انتشار لیست دروس بوده که دانشجویان فهمیدهاند او از تدریس کنار گذاشته شده و موضوع را در یک کانال خبری دانشجویان منتشر کردهاند.
ایرانوایر هنگام تنظیم این گزارش تلاش کرد که با خود محمد فاضلی صحبت کند، اما پاسخی از او دریافت نکرد. با اینحال، بنا به اطلاعاتی که در وبسایت شخصی او منتشر شده، او، متولد ۱۳۵۳ و اهل شهر اراک در مرکز ایران است. فاضلی فارغالتحصیل رشته مهندسی صنایع دانشگاه صنعتی امیرکبیر در تهران است که در مقطع کارشناسی ارشد و دکترا تغییر رشته داده و جامعهشناسی خوانده است.
او که پیش از این هم استاد دانشگاه مازندران بوده، با اخراج از آنجا، مدتی را در مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام، پژوهشگری کرده است. سپس با شروع ریاستجمهوری روحانی، «حسامالدین آشنا»، مشاور رسانهای دولت، فاضلی را به مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری برد. همان زمان، او بهعنوان عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی نیز درخواست کار داد و پذیرفته شد و تا شهریورماه امسال بهعنوان استادیار جامعهشناسی این دانشگاه مشغول بهکار بود.
👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر
محمد فاضلی جدا از تدریس در دانشگاه، فعالیت رسانهای هم داشته است. او یک مجموعه پادکست و نیز کانال تلگرام بهنام «دغدغه ایران» را راهاندازی کرده و در آن درباره مسائل اجتماعی ایران و نتایج تحقیقات خود نوشته و سخن میگوید. در آخرین پستی که او در این کانال منتشر کرده، از تاثیرگذاری گزارش ملی حادثه پلاسکو که خودش هم از نویسندگان آن بوده، پرسیده و اینکه چرا هیچیک از پیشنهاداتی که در آن گزارش منتشر شده، عملیاتی نشدهاند. او از موضعگیری قوه قضاییه درباره مستندات این گزارش نیز انتقاد کرده و از رسانهها خواسته است که آن را مبنای سوال از مسوولان قرار دهند.
فاضلی، چندین مصاحبه جنجالی نیز درباره نحوه مدیریت همهگیری ویروس کرونا انجام داده است. در یکی از این مصاحبهها که در فروردینماه ۱۴۰۰ با روزنامه «ایران» انجام شده، با صراحت از مرکزگرایی نظام جمهوری اسلامی انتقاد کرده و گفته است که مدیریت بحران کرونا، نیازمند اقدامات محلی و دادههای شفاف در این مورد است.
آنچنان که «علیاکبر مهدی»، استاد جامعه شناسی دانشگاه نورتریج کالیفرنیا میگوید، فاضلی خیلی هم با هسته قدرت نظام فاصله نداشته و تحقیقاتش اصلا براندازانه نبوده، ولی باز هم تیغ تسویه حاکمان ایران، او را بریده است.
مهدی در همین باره به ایرانوایر میگوید: «آقای فاضلی، رییس سابق مرکز امور اجتماعی منابع انرژی آب و انرژی بوده و مدتی هم معاون پژوهشی بررسیهای استراتژیک و مدیر شبکه مطالعات سیاستگذاری عمومی هم بوده است. اتفاقا آدمی نبوده که بخواهد انتقادات براندازانه داشته باشد.»
کدام مقامات دولت روحانی، از فاضلی حمایت کردهاند؟
علیاکبر مهدی در حالی به نزدیکی محمد فاضلی به مراکز قدرت در ایران اشاره دارد که اشخاصی مانند حسامالدین آشنا، مشاور رسانهای روحانی، «عبدالناصر همتی»، رییس سابق بانک مرکزی و کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری و «محسن حاجیمیرزایی»، وزیر سابق آموزش و پرورش در توییتهایی نسبت به اخراج او اعتراض کردهاند.
حسامالدین آشنا، اخراج این استاد دانشگاه را به دور از «انصاف» و «عقلانیت انقلابی» خوانده و گفته است که دانشجویان از حضور «استاد دغدغهمندی» همچون فاضلی، محروم میمانند. عبدالناصر همتی هم با «تاسفبار» خواندن اخراج محمد فاضلی، آن را نشانه «تصمیم برای درهم ریختن ساختار نیروی انسانی کشور» دانسته است. او از رئیسی و همسرش که در کمیته جذب دانشگاه بهشتی است نیز، خواسته که مانع این کار شوند.
«محسن حاجیمیرزایی» نیز که در دو سال پایانی دولت حسن روحانی، سکاندار وزارت آموزش و پرورش او بوده، در توییتی مشابه همتی و آشنا، محمد فاضلی را «دغدغهمند» خوانده و «خواستار بازنگری در حکم اخراج» او توسط «متولیان امر» شده است.
آیا محمد فاضلی تنها استاد اخراجی ماههای اخیر است؟
محمد فاضلی تنها استاد دانشگاه اخراج شده در ماههای اخیر در ایران نیست. علیاکبر مهدی به فشارها علیه «سعید مدنی»، جامعهشناس، اخراج «بیژن عبدالکریمی»، استاد فلسفه دانشگاه آزاد و «آرش اباذری»، استاد فلسفه علم دانشگاه صنعتی شریف نیز اشاره کرده و میگوید: «آقای سعید مدنی، بهتازگی وقتی میخواست از ایران خارج شود، در فرودگاه ممنوعالخروج شد. آقای عبدالکریمی هم که با انقلاب سر دوستی دارد و آدمی نبوده که بخواهد رژیم را بیندازد و به قول خودش انتقاداتش دلسوزانه بوده، چون با درک عمومی که حاکمیت از جامعه و جهان ارائه میدهد، مشکل دارد، از دانشگاه اخراج شده است.»
اشاره این جامعهشناس ایرانی ساکن آمریکا به خبر ممنوع از خروج شدن «سعید مدنی»، جامعهشناس و نویسنده برجسته ایرانی در حوزه آسیبهای اجتماعی است. مدنی که قصد داشته برای گذراندن فرصت مطالعاتی خود به دانشگاه «ییل» در امریکا سفر کند، در حالیکه کارت پرواز خود را تحویل گرفته بوده، نیروهای اطلاعات سپاه در گیت خروجی به او میگویند که اجازه خروج از ایران را ندارد. مدنی پیش از این بارها بازداشت و به زندان محکوم شده است. در آخرین بار، در سال ۱۳۹۰، این پژوهشگر ملی-مذهبی به گذراندن ۶ سال زندان و ۱۰ سال تبعید محکوم شد و ۴ سال از این مدت را در حبس گذراند.
همچنین، در مورد اخراج بیژن عبدالکریمی از دانشگاه آزاد اسلامی نیز، رسانههای ایران ادعا کرده بودند که او از نظام پهلوی دفاع کرده است. این درحالی است که خود او در گفتوگویی با سایت «عصر ایران»، گفته بود که به خاطر یک سخنرانی در دو سال پیش که درباره قطبی شدن جامعه ایران که بهدلیل مشارکت ندادن مردم در تصمیمگیریهای کشور ایجاد شده، صحبت کرده بوده، شش ماه به او حقوق نداده و از دانشگاه آزاد اخراج شده است. او همچنین ادعا کرده بود که برایش «پاپوش دوختهاند»و از «بچههای اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات»، «استدعا» کرده بود که در این موضوع «دخالت» کنند.
جدا از اینکه ادعای این استاد اخراجی مبنی بر پاپوش دوختن، تا چه حد واقعیت دارد، این موضوع یادآور تجربهای است که «حسین سیفزاده»، استاد روابط بینالملل دانشگاه تهران که من در آن زمان دانشجویش بودم، با آن مواجه شده بود.
در یکی از کلاسهای اصول روابط بینالملل که در پاییز سال ۱۳۸۹ در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران برگزار میشد، سیفزاده صریحا گفت که در مراجعهاش به وزارت اطلاعات به او گفتهاند که با دختران دانشجو، خیلی راحت است. مصداقی که برای این اتهامزنی به او گفته شده بود، عادت بدنی بود که او همیشه و صرفنظر از جنسیت دانشجو، حین تعریف از چیزی استفاده میکرد و انگشتهای بهم چسبیدهاش را به سمت دهان برده و صدای بوسه در میآورد. بعدها حسین سیفزاده را مجبور کردند که خود را بازنشسته کند.
چرا محمد فاضلی و اساتید دیگر اخراج شدهاند؟
به باور «مهرزاد بروجردی»، استاد روابط بینالملل دانشگاه پلیتکنیک ویرجینیا، این اخراجها، «داستان عریض و طویل نقض حقوق فرهنگیان و دانشگاهیان ایران است و چیز جدیدی نیست.»
بروجردی درباره علت اخراج فاضلی، اباذری و عبدالکریمی، توضیح میدهد: «به نظر میآید چون این افراد روشنفکر عرصه عمومی بوده و در مناظرات تلویزیونی، شبکههای اجتماعی و مطبوعات نظرات چالشی خود را ارائه کردهاند، اخراج شدهاند. در واقع، حکومتی که تمایلی برای پذیرش نگاههای متفاوت ندارد، صرف نظر از اینکه، این افراد در گذشته به حکومت نزدیک بودهاند یا نه، تصمیم به اخراج آنها گرفته است.»
این استاد دانشگاه و رییس مدرسه روابط عمومی و بینالملل دانشگاه ویرجینیا تک، همچنین ادامه میدهد: «دایره خودیها و اینکه چه چیزی قابل پذیرش است، سالهاست در همه عرصهها در حال تنگتر شدن است و بهنظر میرسد که فعلا حکومت قصد دارد آن را ادامه دهد.»
بروجردی همچنین با اشاره به نقش نیروهای نزدیک به «علی خامنهای»، رهبر جمهوری اسلامی در این اخراجها، میگوید: «هم در دوران احمدینژاد و هم حالا رئیسی، افراد محافظهکاری سر کار آمدهاند که نگاه مخالف با نظر خود را برنمیتابند. همین طور بحث تغییر محتوای درسی و اسلامیکردن علوم انسانی نیز در شورای عالی انقلاب فرهنگی و حوزهها مطرح شده که تحت تاثیر حرفهای آقای خامنهای درباره اینکه چرا اینهمه دانشجو در علوم انسانی پذیرش میشوند، بوده است.»
اشاره این استاد دانشگاه ویرجینیا تک به سخنرانی است که علی خامنهای در شهریورماه سال ۱۳۸۸ و چند ماه بعد از شروع اعتراضات موسوم به «جنبش سبز» که در آن عده زیادی از دانشجویان و اساتید دانشگاه بازداشت و به زندان محکوم شدند، انجام داد. خامنهای در آن سخنرانی گفته بود که چه دلیلی دارد از سه و نیم میلیون دانشجویی که در دانشگاههای ایران هستند، دو میلیون نفر در رشتههای علوم انسانی مشغول به تحصیل باشند. رهبر جمهوری اسلامی همچنین دستور داده بود که موضوع غربی بودن علوم انسانی، مورد «توجه جدی» مسوولان قرار بگیرد.
بروجردی همچنین با اشاره به سبقت گرفتن نهادها از همدیگر در اجرای دستورات علی خامنهای، ادامه میدهد: «دولت جدید سعی میکند، بیشتر به دستورات رهبر عمل کند. میتوان انتظار داشت که چنانچه اساتید جامعهشناسی درباره افزایش جمعیت هم نگاهی متفاوت از حاکمیت داشته باشند، عرصه را بر آنها هم تنگ خواهند کرد.»
به باور بروجردی، اخراج اساتید منتقد نظام، علاوه بر تاثیر روانی بر جامعه دانشگاهی، موجب انتقال این پیام به فضای روشنفکری ایران میشود که نظام «حتی به مشاوران فاضل یا منتقدان منطقی و معتدلتر هم احتیاج ندارد، بلکه در همه سطوح فقط بله قربانگو میخواهد.»
علیاکبر مهدی نیز به همین موضوع اشاره کرده و میگوید: «همه اینها نشان میدهد که رژیم تحمل انتقاد را ندارد و کسانی را که در این مسائل موشکافی میکنند، متهم به سیاهنمایی میکند.»
این استاد دانشگاه نورتریج در آمریکا همچنین به تاثیر این اخراجها بر پایین آمدن سطح علمی دانشگاهها اشاره کرده و میافزاید: «در واقع اگر هم قصدشان این است که انتقادات را بخوابانند، با کاری که میکنند باعث میشوند که اساتید دیگر هم ارعاب شده و سکوت کنند. ارعاب محققان و اساتید، چرخه شومی میسازد که تظاهر را در جامعه افزایش میدهد و مسائل اجتماعی را آنقدر به زیر پوست جامعه میبرد که تبدیل به طغیانهای اجتماعی شده و بحرانهای بزرگتری را برای نظام بسازند.»
مهدی، در پایان ضمن «دردناک» خواندن وضعیت شکننده اساتید و معلمان، به ایرانوایر میگوید: «اساتید دانشگاهی و معلمان از گروههایی هستند که زیر سختترین ضربههای اقتصادی، صنفی و سیاسی قرار دارند، چون بخش آگاه جامعه هستند و آگاهیبخشی میکنند.»