باید به قدرت ترکیب و تلفیق موضوعات مختلف با هم و نتیجه گیری از آن ها به سربازان حکومت نکبت اسلامی تبریک ها گفت.
ظاهرا، کسانی از مخالفان حکومت، عکس کتلتی، را در کنار دست بریده قاسم سلیمانی قرار داده اند و مثلا خشم شان را این گونه تخلیه کرده اند.
البته دوران، دورانِ انتشار همه گونه تصویر و سخن در فضای مجازی است و تا آن جا که من دیده ام، مسوولان شبکه های بزرگ اجتماعی مثل فیس بوک و اینستاگرام، به شدت در مقابل تصاویر و سخنان ضد انسانی یا خشونت آفرین واکنش نشان می دهند و آن تصاویر و سخنان را بی هیچ مماشاتی حذف می کنند چنان که دو سه بار پیه چنین حذف هایی به اشتباه به تن من خورده است و مثلا در جایی که عکس نشانه گرفتن پرزیدنت ترامپ توسط تروریست های اسلامی را در جهت محکومیت و تمسخر کار تروریست ها منتشر کرده ام، اصحاب فیس بوک و اینستاگرام، پُست مرا به هوای جدی بودن حذف کرده اند و به من اخطار داده اند که اگر چنین تصاویر تروریست پسندی را مجددا منتشر کنم حساب کاربری مرا خواهند بست!
البته من موضوع را توضیح داده ام و سعی کرده ام مسوولان فیس بوک و اینستا را متوجه کنم که این عکس ها را در جهت محکوم کردن اعمال تروریستی منتشر کرده ام نه در جهت تایید آن.
به هر حال این که کسی بیاید به هر دلیل از جمله نفرت از حکومت اسلامی و دستگاه تروریستی و نظامی اش عکس کتلت را در کنار عکس دست بریده قاسم سلیمانی قرار دهد عملی ست شنیع و غیر شرافتمندانه، چرا که در عالم دشمنی هم می توان و باید رفتار انسانی و شرافتمندانه داشت.
داستان تدفین رسمی مانفرد فون ریشتهوفن، خلبان آلمانی در جنگ اول جهانی در فرانسه، یک داستان درس آموز و انسانی ست که به ما نشان می دهد حتی نسبت به دشمنی که خون های بسیاری ریخته است می باید با شرافت و انسانیت برخورد کرد و این گونه رفتارهاست که انسان را به سوی تمدن و انسان دوستی سوق می دهد نه رفتارهای وحشیانه و غیر متمدنانه که ناشی از واکنش حیوانی نوع بشر است.
ریشتهوفن، معروف به «بارُنِ سرخ» یکی از خلبانان افسانه ای جنگ اول جهانی بود که توانسته بود بیش از ۸۰ هواپیمای متفقین را به تنهایی سرنگون کند. او در پروازی بر فراز خاک فرانسه، هواپیمایش مورد اصابت گلوله ها قرار گرفت و سرنگون شد.
نظر به این که «بارُن سرخ» تعداد زیادی از هواپیماهای متفقین را سرنگون کرده بود و خلبان های این هواپیماها را از میان برده بود، انتظار می رفت متفقین، جسد او را حد اقل بی سر و صدا دفن کنند، اما بر خلاف تصور عامه، مراسم تدفین اش به صورت رسمی و با تشریفات کامل نظامی در خاک فرانسه انجام شد چرا که او دشمن قابل و ارزشمندی بود که شایسته ی احترام نظامی حتی از طرف دشمن خود بود. سربازان حاضر در مراسم تدفین حتی به او ادای احترام نظامی کردند.
آری. تفاوت میان انسان های متمدن با انسان های وحشی، در چنین مواردی است که مشخص می شود.
حالا من نمی گویم کسی برود بر سر قبر قاسم سلیمانی که جنایت های هولناکی هم در ایران و هم در خارج از ایران کرده است، ادای احترام کند یا دسته گل بر سر خاک او بگذارد ولی می توان در کنار لعن و نفرین های مرسوم، حداقل عکس دست او را در کنار کتلت «نگذاشت» و خوی بهیمی را با چنین کار حداقلی یی پنهان کرد.
دیروز فرید مدرسی، خبرنگار ذوب شده در حکومت اسلامی، با فریادی گوشخراش در کلاب هاوس، سخنرانی مبسوطی ایراد کرد که اپوزیسیونی که عکس دست قاسم سلیمانی را کنار کتلت می گذارد، «آدمخوار» است و موجودی ست شبیه به آدمخواران جنگل های افریقا!
مدرسی، که خود در باد کردن «هخای ثانی» یعنی امیرعباس فخرآور که جشن کتلت مذگان بر پا کرده است نقش داشته، و او را که فردی ست متوهم و دچار خود بزرگ بینی مفرط، تا حد سران اپوزیسیون بالا برده است، آقایان شهرام همایون و ماشاءالله عباس زاده را به این دلیل که گهگاه در اتاق این هخای ثانی حضور پیدا می کنند «آدمخوار» خواند که باید به این قدرت ترکیب و تلفیق اش آفرین ها گفت!
باری. یکی از راه هایی که می توان انسان متمدن را از انسان عقب افتاده و حیوان صفت تشخیص داد رفتار او با دشمنان است که شاید در آینده بیشتر در باره ی آن سخن بگوییم.