جمهوری اسلامی، روابط ارگانیک با تروریسم منطقه ای را رشد می دهد
اکثر سازمان های موازی اطلاعاتی و امنیتی در داخل ایران فعلی، با گروه های متفاوت تروریستی منطقه در ارتباط هستند. برخی از این سازمان ها امور آموزشی یا تامین سلاح و حمایت لجستیکی و بعضی هم تامین مالی و ... بر عهده دارند. اما مشهورترین آنها یعنی واجا (وزارت اطلاعات) و ساس (سازمان اطلاعات سپاه) و خود سپاه قدس هستند. و اکثر این گروه های وابسته و نیابتی، سیاست های خاص و مورد توجه رژیم در تهران را دنبال می کنند؛ گرچه برخی از تحلیلگران امنیتی معتقدند که گاها، استقلال حرفه ای و عملی هم دارند.
البته در حال حاضر، حوزه فعالیت امنیتی اطلاعاتی وابسته به جمهوری اسلامی در کشورهای منطقه خاورمیانه، مانند افغانستان، عراق، لبنان، سوریه ، ترکیه، و یا بحرین، امارات، عربستان، اردن تا شمال آفریقا مانند لیبی و شرق آفریقا ادامه دارد. و فعالیت های جاسوسی و اطلاعاتی ایران - گاه در قالب مراکز اسلامی و یا امور خیریه و یا مراکز آموزشی و حتی اقتصادی - در اروپا و آمریکای مرکزی هم به دور ار نظارت سازمان های اطلاعاتی امنیتی جهان، نبوده. و در دهه اخیر هم در اروپا و آمریکا، بیشتر سازمان های اطلاعاتی و امنیتی، بر روی شبکه مافیایی رسانه و یا مراکز مخفی و سلول ها خاموش و یا مراکز اقتصادی وابسته به نهادهای نیابتی ( مانند حزب الله و پ ک ک و ...) و حتی مراکز دینی و اسلامی تا حدی حساس تر شده اند.
اکنون در ساختار چند قطبی بین المللی، که رژیم مُلایان تمایل به بازی در نقش بازیگر مهم منطقه ای دارد، نهادهای امنیتی و اطلاعاتی ابزار این سودای مُلایان است. اما در جغرافیای سیاسی ایران، تمایل سازمان های اطلاعاتی امنیتی منطقه ای، همکاری روزانه به سازمان های مهم جاسوسی اروپا و آمریکا است که در دوران ترامپ، همکاری آشکار با اسرائیل هم توسعه یافت. اما نهادهای سنتی اطلاعاتی ایران، چه در اروپا و چه در خاورمیانه، متحد و هم پیمان چندانی ندارد. از زمان سقوط صدام، سازمان امنیت عراق هم چندان مایل به مراودت نیست و اکثر کارشناس ها - خصوصا تحلیلگران ضدتروریسم (CT)، در سی آی ای (CIA) دوره آموزشی دیدند. و یا در سوریه، اداره استخبارات، شاید بیشتر با مسکو و یا کره شمالی، تمایل به همکاری اطلاعاتی داشته باشد.
از سوی دیگر، بسیاری از این گروه های آشوبگرا ، هرج و مرج طلب و تروریست موجود در شبکه فراملیتی تروریسم (TTN) که وابسته به جمهوری اسلامی هستند، همکاری اطلاعاتی امنیتی با سپاه قدس دارند. مثلا در ترکیه و عراق ، عامل های بومی و قومیتی، در قالب فعالیت قومی و یا فعالیت باند تبهکاران مواد مخدر و قاچاق، همکاری اطلاعاتی امنیتی با جمهوری اسلامی دارند. و حتی در قطر و عمان و یا لبنان ، ایران فعالیت آزادانه عملیات اطلاعاتی دارد. بااینحال، یکی از عمده ترین فعالیت های راهبردی مراکز سلول تاریک امنیتی، حذف مخالفان و یا برانگیختن حساسیت ها در میان اقلیت های قومیتی و مذهبی دارند.
در همین حال، برخی از سازمان های اطلاعاتی مشهور جهان در اسرائیل (موساد) و یا عربستان و اردن (الاستخبارات) ، به دنبال کشف منابع مالی و نظامی و اطلاعاتی ایران و گروه های نیابتی مربوط به واجا و ساس هستند تا ادامه عملیات تروریستی را متوقف سازند. بهرغم آنکه در داخل خاک ایران هم به طور سنتی، مامورها و حلقه های فعالی دارند و طبعا گزارش های خود را در اختیارات کشورهای هم پیمان مانند ایالات متحده آمریکا و انگلستان خواهند گذاشت.
از دید بسیاری از کارشناسان سی آی ای، سودای اصلی جمهوری مُلایان در ایران، حفظ اختاپوس مذهبی شیعه گری است و جمهوری اسلامی تحت کنترل مُلایان شیعه ، در پی توسعه قدرت و سودای قدرت منطقه ای هستند. هم در پی توسعه تروریسم، جنجال آفرینی منطقه ای، فرقه گرایی هستند، و هم در جهت دست یابی به بمب اتمی گام بر می دارند. و از طرفی هم ایدئولوژی اصلی مُلایان، بر سیاست های جنجالی دشمنی با یهودیت و پاک کردن اسرائیل از نقشه و آمریکا ستیزی می چرخد. علاوه بر همه این ها، در پی توسعه پنهان سلاح هسته ای است که برای جامعه اطلاعاتی و امنیتی آمریکا هم به معضل مبدل شده است.
درواقع، جمهوری اسلامی ، تنها کشوری در روی کره زمین است که به طور دولتی و رسمی ، هم تروریسم را توسعه می دهد و هم تروریسم جزیی از اصول حکمرانی آن است و با گروه های تروریستی درارتباط پیدا و پنهان است. مثلا با کمک حماس و حزب الله و جهاد اسلامی به جنگ اسرائیل می رود و یا با کمک گروه های افراطی شیعه در بحرین و عربستان به دنبال آشوب طلبی است و یا تروریست های حوثی در یمن را علیه امارات متحده عربی و عربستان تحریک می کند. و همچنین ، علت اصلی حمایت جمهوری اسلامی از گروه های آشوبگر و افراطی هم نفوذ در ساختار اجتماعی و تغییر قدرت در بحرین و عربستان است.
بااینحال، به نظر میرسد که در دوران فعلی ریاست جمهوری ابراهیم رئیسی، علاوه بر توسعه نهادهای امنیتی داخلی، فعالیت های اطلاعاتی و جاسوسی رژیم در خارج از مرز گسترش یافته و دولت ترجیح میدهد خود را در کنار بحران محیط زیستی، سرکوب هر نوع اعتراضات داخلی، کنترل تهدیدات داخلی و خارجی پس از مرگ خامنه ای و تعیین خلیفه سوم (در ساختار خلافت اسلامی ولایت فقیه) ، موج تروریسم را هم گسترش دهد تا چهره ای دیگر به قدرت نمایی رژیم مُلایان بدهد. علاوه بر آن، آشوب منطقه ای و موج جدید تروریسم، فضایی را برای جمهوری مُلایان فراهم می کند که این بحران های داخلی را کنترل کند.