در همین راستا، زمانی که مصر (۱۹۷۹)، اردن (۱۹۹۴)، امارات متحده عربی و بحرین با عادی سازی روابط به توافق با اسرائیل رسیدند، کوهن از بحرین بازدید کرد. وی در بحبوحه تشدید تنش‌ها در منطقه، "موضوعات مورد علاقه، تلاش‌های هماهنگ، برجسته ترین موضوعات امنیتی و تحولات منطقه" را با مقامات ارشد امنیتی و اطلاعاتی بحرین مورد بحث و بررسی قرار داد.
به طور قابل پیش‌بینی، یکی از موضوعات مهم امنیتی در «مشارکت و همکاری آژانس امنیت ملی بحرین و موساد اسرائیل»، تاکید و توجه بر فعالیت‌های بدخواهانه رژیم ایران بود که تهدیدی جدی برای امنیت خاورمیانه است. در واقع، از نظر این دولت‌های عرب و یهودی، دشمن اصلی آنها رژیم ایران و دستگاه‌های اطلاعاتی آن (در سپاه، سپاه قدس و وزارت اطلاعات) که مخالف نظام‌های پادشاهی عربی و ضد هرگونه ایجاد امنیت، ثبات و صلح در منطقه هستند.

اخیراً، شیخ‌نشین‌های عرب در خلیج فارس و اسرائیل نگرانی‌های خود را از این موضوع آشکار کرده‌اند که علاوه بر برنامه هسته‌ای، نزدیکی آمریکا با ایران به معنای حمایت ایران از گروه‌های تروریستی منطقه‌ای یا برنامه موشکی بالستیک آن نیست. به دلیل این اشتباهات، ایران توافق هسته‌ای را بنا به خواسته‌های متعدد، موقتی خواهد کرد. بدون شک، منطق اصلی همسویی بحرین با اسرائیل و روابط نزدیک با جامعه اطلاعاتی آمریکا بر سر تسلیم شدن به ایران، مبتنی بر قُلدری، تهدیدات فزاینده و نقش مخرب ایران در منطقه است. اکنون همکاری اطلاعاتی و نظامی با اسرائیل راهی منطقی برای بحرین برای بازدارندگی تهران است. مهم این است که سازمان اطلاعات بحرین به این روابط باز اهمیت می‌دهد، اما پیامدهایی برای آینده بحرین خواهد داشت. همانطور یکی از مقام امنیتی بحرینی در جورج تاون با قاطعیت به من گفت: «سپاه پاسداران به هیچ وجه نیت و قصد خوبی نداشته و ندارد».
در این بین، بحرین در مجاورت ساحل ایران قرار دارد، برای مثال فاصله بحرین تا بندر بوشهر تقریباً ۳۰۰ کیلومتر یا ۱۷۰ مایل دریایی است. جای تعجب نیست که این روابط و عملیات اطلاعاتی دفتر موساد، مانند نظارت یا برقراری ارتباط با محافل جاسوسی فعال یا عوامل موساد در داخل خاک ایران، باعث تحریک قلدری ایران و تجدید تهاجم و درگیری‌های قومی در داخل بحرین خواهد شد. این یک فاجعه در حال شکل گیری است.
قاعدتاً ایران در تعمیق روابط و اتحاد بیشتر خود با اسرائیل، می‌تواند در بازی همیشگی خود، بحرین را شکست دهد. سلول‌های ایران در داخل بحرین، با تبلیغات مخدوش، می‌تواند ده‌ها اسلام‌گرای وفادار حامی رژیم ایران یا حامیان شیعه را به خیابان‌ها بیاورد تا در داخل بحرین آشوب کنند. علاوه بر این، در آینده، وزارت اطلاعات ایران برخی روابط مخفیانه با سلفی‌های بحرینی و برخی سنی‌های متعصب و خشک اندیش بحرین دارد.
بدیهی است که آژانس امنیت ملی بحرین و موساد اسرائیل، دیدگاه مشترکی در مورد تهدیدات علیه ثبات و صلح منطقه دارند. علاوه بر این، آنها از دشمنی ایران آگاه هستند که نیروهای نیابتی و شبه‌نظامیان تروریست تهران در منطقه، مانند یمن یا عراق، می‌توانند موشک‌های بالستیک ساخت ایران را به سمت اهداف غیرنظامی یا نظامی شلیک کنند. این رژیم اسلام‌گرای یاغی در تهران بدون هیچ گونه تمایلی، توانایی حملات موشکی و پهپادها و راکت‌های رهگیری دوربرد را دارد که بخاطر امضای توافق‌نامه ابراهیمی، پیش‌بینی می‌شود به آن دست بیازد.
سال‌ها پس از جنگ ایران و عراق، موساد در توسعه روابط و تماس‌های مخفیانه بین اسرائیل، امارات، بحرین و عربستان سعودی که منجر به همکاری‌های مشترک اطلاعاتی امنیتی علیه ایران و همچنین فروش تجهیزات اطلاعاتی بود، هموار کرد. اما این روزها ایران بیشتر گرفتار موانع تراشی است.
بطورهمزمان، موساد و واحد اطلاعات نظامی اسراییل با اقدامات بدخواهانه و رفتارهای غیرعادی مشهورترین رژیم تروریستی جهان (رژیم مُلایان در تهران) آشنا هستند، و این توصیف‌ها، تنها و تنها نوک کوه یخ است. اما رفتار ایران، منجر به شکل گیری این مدار جدید در منطقه شد که اتحاد با اسرائیل شکل گرفته است. کشورهای عربی منطقه با این اتحاد و جبهه مشترک و شرکای استراتژیک می‌تواند آغاز افول سلطه تهران در منطقه باشد.
شایان ذکر است، مقامات بحرین عمدتاً نگران تامین دفاع هوایی هستند که اسرائیل برای آنان، گنبد آهنین، سامانه‌های راداری، سامانه‌های ضد موشکی و غیره را تامین کند تا از امنیت این جزیره صلح در منطقه متلاطم محافظت کنند. تا اینجای کار باید با احتیاط با این موضوع جدی برخورد کرد. به اندازه کافی عجیب است که نیروی تروریستی سپاه قدس ایران می‌تواند توازن قوا را تغییر دهد، این بازی در صحنه، معضل اطلاعاتی اسرائیل و بحرین است. اگرچه آمریکا در عربستان سعودی، امارات، بحرین و قطر پایگاه‌های نظامی دارد، اما حضور امنیتی و نظامی آمریکا بنا به سیاست مبهم دولت فعلی کاخ سفید چندان محکم نیست.