روز دوشنبه ۲ اسفند ۱۴۰۰ برابر با ۲۱ فوریه ۲۰۲۲، نامهای از سوی ۱۱ گروه اپوزیسیون به رهبران سه کشور اروپایی شرکت کننده در نشستهایِ برجام منتشر شد.
نخست یادآور شود که این نامه:
ـ به درستی، به خوبی و به روشنی پیشینه سیاه حکومتِ تبهکارِ اسلامی ایران را یادآور شده و شگفتی خود ازگفتوشنود با چنین حکومتِ ریاکار و آتش افروزی را بیان داشته و بیهوده بودن آن را یادآور شده است.
ـ هم چنین بر این نکته درست به خوبی انگشت نهاده که پولهای بلوکه شده ایران در کشورهایِ دیگر، سرمایه مردم ایران است و میباید در اختیار مردم ایران قراربگیرد. و من بیافزایم که این حکومتی است که امروز بر همه جهانیان آشکار شده است که نماینده تنها شمار اندکی شاید ۵٪ از جمعیت ۸۵ میلیونی ایران بوده و هیچ گونه اعتباری در ایران نداشته و مورد بیزاری همگانی است.
نگارنده ولی از دیدِ خود، که شاید درست هم نباشد، دو نارسایی در این نامه دیدهام که تنها برای بهبود در کار اپوزیسیون آن را به میان میآورد:
یک. دوستان تهیهکننده نامه پیشنهاد "وضع یک رژیم جامع، موثر و هوشمند تحریمها" را دادهاند ولی هیچ روشن نکردهاند یک تحریم جامع، موثر و هوشمند از دیدِ آنان چیست؟ همه ما به خوبی میدانیم که تحریمهایِ مالی و اقتصادی فشارش تنها بر مردم وارد شده است و بهانه دورزدن تحریمها، زمینه بسیار مناسبی برای دزدان، اختلاسگران، مفتخواران و قاچاقچیان در حکومت اسلامی ایران فراهم نموده است. آیا بهتر نبود دوستان تهیهکننده نامه بیش از هر چیز بر تحریم سیاسی حکومت ایران پافشاری میکردند و خواستار میشدند که اتحادیه اروپا اجازه ورود به دولتمردان و تبهکاران پبشینهدار حکومت اسلامی را ندهد؟ ایا بهتر نبود پرسش شود این رهبران که کشورشان از عضوهایِ مهم سازمان ملل است چگونه میپذیرند با چنین حکومتِ تبهکاری که گذشته از جنایتهایِ گوناگون در ایران، منطقه و جهان، آشکارا برنابودی یک کشور دیگر عضو سازمان ملل پافشاری و کوشش میکند، برسر میز نشسته و مذاکره کنند و چرا چنین حکومتی میباید عضو سازمان ملل باشد؟
دو. تهیه کنندگان نامه در بخشی از نامه خود پیشنهاد دادهاند:
"ما از شما میخواهیم که در نخستین گام، گفتگوهای جاری با جمهوری اسلامی برای احیای قرارداد شکستخورده برجام را متوقف کنید، و بجای آن، وارد گفتگوی جدی و موثر با اپوزیسیون دموکراتیک و ملی ایران که خواهان ایرانی آزاد و سکولار است بشوید."
ناروشنی در بخش دوم این بازگفت است که روشن نمیکند که این اپوزیسیون دموکراتیک و ملی چه کسانی هستند؟ آیا از سویِ مردمِ ایران شناخته شدهاند و به عنوان نماینده مورد پذیرش مردم قرار گرفتهاند؟ نفس پبشنهاد بسیار درست و خوب ولی ناروشن و در وضع کنونی در چشم همین رهبران بیپشتوانه است. فرض کنید همین امروز رهبرانِ این سه کشورِ نیرومند اروپا پذیرفتند که این کار را بکنند، این نمایندگان چه کسانی هستند و چگونه میخواهند به عنوان نماینده از سویِ مردم ایران در نشست با دیگر کشورها شرکت کنند؟
از دید من در این باره اندکی شتاب شده است. اپوزیسیون دموکرات و ملی ایران نخست میباید بنیان این نمایندگی را پایهریزی کند، از مردم ایران اعتبار درخور را بگیرد و سپس در راستایِ پیشنهاد خوبی که دادهاند و من نیز به عنوان یک ایرانی آنرا درست میدانم، گام بردارند.
نگارنده با آرزوی پیشرفت همه این دوستان در گروهایِ امضا کننده و همراهی دیگر کوشندگان اپوزیسیون در این راه، با یادآوری درست و هوشمندانه چند جمله آخِر نامه این دوستان، نوشته خود را به پایان میبرم:
"جمهوری اسلامی دیر یا زود به دست مردم شجاع ایران سرنگون خواهد شد و در فردای آزادی، ملت ایران به یاد خواهد داشت که در دوران سختی، چه کسانی در کنارش بودند و چه کسانی دست در دست سرکوبگرانش گذاشتند."
کوروش گلنام
وقتی داشتن لهجه افتخار است، هرمز عابدی
«حمایت حداکثری از ملت ایران» یعنی چه؟ احمد حیدریان