Sunday, Mar 20, 2022

صفحه نخست » تاریخ‌شناس آلمانی در نشریه بیلد: فاجعه توافق هسته‌ای با جمهوری اسلامی در راه است

author_032022.jpgایران بریفینگ - تاریخ‌شناس آلمانی، پروفسور میشائیل وُلفزُن در مطلبی که در روزنامه بیلد منتشر شده هشدار می‌دهد: «فاجعه‌ی بعدی که در صحنه سیاست جهانی بزودی اتفاق خواهد افتاد، توافق هسته‌ای با جمهوری اسلامیست.»

او می‌گوید: «دو فاجعه‌ی اخیر را که به تازگی به وقوع پیوستند و جهان را برای سالهای متمادی آشفته خواهند کرد، می‌شناسیم: افغانستان در ماه اوت ۲۰۲۱ و اوکراین در فوریه ۲۰۲۲. هر دو فاجعه قابل پیش‌بینی بودند و به دلیل حماقت و خیالپردازی‌های خودفریبانه‌ی "صلح‌پرستان" غربی در سیاست و جامعه به یک واقعیت غم‌انگیز بدل شدند.

همین قضیه در مورد توافق هسته‌ای با جمهوری اسلامی نیز صدق می‌کند. به احتمال قوی همین روزها آن را امضا خواهند کرد. یک بار دیگر قدرتهای بزرگ غرب در صحنه حضور دارند. به این معنی که علاوه بر آمریکا، انگلیس و فرانسه، ما، یعنی آلمان هم در این امر سهیم هستیم. و یک بار دیگر می‌خواهند این «خودفریبی» را به اسم «موفقیت» و «سیاست صلح» به ما بفروشند. ادعا می‌کنند که این توافق مانع تبدیل شدن حکومت اسلامیستها در ایران به یک نیروی نظامی هسته‌ای خواهد شد.

نگاهی به واقعیت‌ها بیندازیم. آخوندهای ایران متعصب، وحشی و شدیدا خطرناک هستند، ولی احمق نیستند. آنها درس سالهای اخیر را فهمیده‌اند. این درس به آنها می‌گوید: کسی که خودخواسته از سلاح‌های هسته‌ای چشم‌پوشی کند، قبر خود را با دست خود کنده است.

آخوندها از دو مورد بارز تاریخی به این نتیجه‌گیری رسیدند: سقوط قذافی، دیکتاتور لیبی و مبارزه و استقامت کنونی اوکراین.

سال ۲۰۰۳/۲۰۰۴ قذافی از هسته‌ای شدن ارتش خود چشم‌پوشی کرد و سال ۲۰۱۱ توسط یک ائتلاف نظامی از داخل و خارج کشور سرنگون و کشته شد. بدون چشم‌پوشی او از سلاح اتمی، مخالفان سیاسی وی در داخل کشور، حمایتی از خارج (انگلیس، فرانسه با کمک رئیس‌جمهور آمریکا باراک اوباما) دریافت نمی‌کردند و قذافی بر قدرت باقی می‌ماند. اینکه آیا بر سر قدرت ماندن قذافی امر مطلوبی بود یا نه، بحثی جداگانه است. هرچه که هست هرج و مرج کنونی در غیرانسانی بودنش دست کمی از شرایط حاکم در زمان حکومت قذافی ندارد. در هر صورت، چشم‌پوشی از سلاح هسته‌ای آغازی بود بر پایان لیبی سابق.

سال ۱۹۹۴ اوکراین طی «تفاهم‌نامه بوداپست در مورد تضمین‌های امنیتی» از برخورداری از سلاح هسته‌ای صرف نظر کرد و بی وقفه اقدام به اجرای تعهدات خود نمود. در مقابل، اوکراین «ضمانت‌هایی» در خصوص تمامیت ارضی و استقلال خود (حاکمیت ملی) و همچنین تخطی‌ناپذیری مرزهایش دریافت کرد. قدرت‌های تضمین دهنده در آن زمان روسیه، آمریکا و فرانسه بودند. امروز بر همه‌ی ما به خوبی روشن شده است که این «ضمانت‌ها» ارزششان حتی کمتر از برگ کاغذی بود که بر روی آن نوشته شده بودند. درست است تجاوزگر در این میان روسیه‌ی پوتین بوده، اما معنی «ضمانت» نه فقط در آمریکا و بریتانیا، بلکه در هرجای دیگر، هرچه که باشد این رفتاری که اکنون از این دو کشور شاهدیم، نیست.

هیچ آدم متمدنی نمی‌تواند از آخوندهای ایران هواداری کند. اما با در نظر گرفتن تجربیات اخیر، باید اعتراف کرد که چشم‌پوشی آخوندها از دستیابی به توانایی نظامی اتمی برابر با اقدام به خودکشی خواهد بود.

معنی این حرف این است: ایالات متحده آمریکا، بریتانیا، فرانسه، آلمان، روسیه و چین به دنیا دروغ می‌گویند. با تظاهر به اینکه توافق هسته‌ای با جمهوری اسلامی مانع دسترسی این رژیم به سلاح اتمی می‌شود، به تمام دنیا دروغی بزرگ می‌گویند. اینکه روسیه‌ی پوتین و چینِ شی سر دنیا را شیره می‌مالند چیز جدیدی نیست. ولی چه کسی تصور می‌کرد که سیاستمداران ارشد غربی ما اینچنین وقیحانه به ما دروغ بگویند؟ یا آیا واقعا آنها و مشاورین آنها در اداره‌جات عریض و طویلشان نمی‌دانند که چه می‌کنند؟ در این صورت آنها به همان اندازه ساده‌لوح هستند که در رابطه با اوکراین و افغانستان بودند.

این نکته هم باید به موارد فوق افزود: روسیه‌ی پوتین و چینِ شی به عنوان قدرتهای تضمین‌دهنده یک توافق که قرار است صلح و آرامش به ارمغان بیاورد ایفای نقش می‌کنند؟ گویی دزد را داروغه‌ی شهر می‌کنند!

پرسشی که هم‌اکنون باقی می‌ماند این است: آیا روسیه با استفاده از این توافق و از طریق مناسبات اقتصادی خود با جمهوری اسلامی، می‌تواند تحریم‌هایی را که غرب بر علیه این کشور به جهت تجاوز به خاک اوکراین وضع کرده دور بزند یا نه؟ و آیا روسها از این توانایی استفاده خواهند کرد یا خیر؟

مطالب بیشتر در سایت ایران بریفینگ

«خواب من یکی که از چشم ربوده شده»

ما نفت خواهیم گرفت. به عنوان پاداش، اینطور که شنیده می‌شود، نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از لیست سازمان‌های تروریستی خط خواهد خورد. جهت یادآوری: سپاه نوک نیزه‌ی تروریسم حکومتی جمهوری اسلامی در لبنان، عراق، یمن، نوار غزه و سوریه است. خون در برابر نفت. آیا غرب، آیا خانم بربوک، قصد نداشتند به دنیا نشان دهند که چگونه می‌شود سیاست اخلاقی و سیاست واقعی را با هم آشتی داد و پیش گرفت؟

وقتی اولاف شولتس، صدراعظم آلمان در نطق ۸ اسفند ۱۴۰۰ خود در بوندستاگ از یک «نقطه عطف» تاریخی سخن راند، می‌توانستیم با امیدواری به سخنان او گوش دهیم. اینگونه به نظر می‌آمد که دولت جدید آلمان، متفاوت از دوران آنگلا مرکل و گرهارد شرودر، پا به واقعیت گذاشته است. باز هم یک توهم دیگر نابود شد. خواب من یکی که از چشم ربوده شده است.

یک قرص آرامبخش وجود دارد: کشورهای همسایه‌ی ایران که توسط جمهوری اسلامی مورد تهدید قرار گرفته‌اند، پیش از همه اسرائیل، بهتر از اوکراین آمادگی تقابل با یک حمله نظامی را دارند. آنها نیز از فجایع غربی اوکراین و افغانستان درسهای تاریخی خود را آموخته‌اند: واکنش مناسب نظامی خوب است، پیشگیری نظامی اما، به دلیل اطمینان بیشتر، بهتر است. هیچ اطمینانی به ضمانت‌های غربی هم نیست، چه رسد به تضمین‌های چین و روسیه. و حرفهای خوب از زبان غرب همراه با اشک‌های فراوان نیز هیچ ارزشی ندارند.»

بیلد در معرفی نگارنده‌ی این مطلب در پایان مقاله می‌نویسد:
«پروفسور تاریخ، میشائیل وُلفزُن در کتاب خود، «در خصوص صلح جهانی» سال ۲۰۱۵ وقایعی که امروز بین روسیه و اوکراین شاهد آن هستیم را دقیقا پیش‌بینی و تشریح کرده بود.» ‌

مطلب فوق برگردان فارسی این مقاله منتشر شده در روزنامه‌ی بیلد آلمان است.



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy