حق جامعه پرسشگر، نوجو و پویای نسل جوان در ایران است که فایده یک مُرده - که فقط دستی از وی در زیر قبر باقی است- را بسنجد و بکاود؟ و اینکه چه انتظار معجزهای است؟ و چرا باید برای انتقام از یک تروریست خونریز، نام ایران را بیشتر از پیش، دستگاه اختاپوس مذهبی شیعه در ایران و دستگاه خلافت اسلامی ولایت فقیه، با تروریسم و جنایت ترکیب کنند؟ و یا حق جامعه است تا اوهام و بیخردی فرمانده تروریست و پریشان احوال سپاه پاسداران جمهوری اسلامی، را به سُخره و استهزا بگیرند. و مبارک باد واقعهای است که امروزه روز، نسل جوان به مصالح و منافع ایران - خارج از موجودیت جمهوری اسلامی - بیاندیشد و تفکر کند.
الف: توهم انتقام سخت برای یک مُرده.
رادیو فردا (RFERL) که ظاهرا رسانهای ضد جمهوری اسلامی است و باید در پی اهداف سی آیای (CIA) و سیاست وزارت خارجه آمریکا (State Department) باشد اما - از دید شخصیام - عملا سانسورکدهای است که خبر و اندیشه خاص را برای روشنگری جامعه ایران، تزریق نمیکند. اما خبری در آن رسانه پیرو رسانههای داخلی ایران مطرح شد که " تعهد حکومت جمهوری اسلامی برای توقف پیگیری عملیاتی پرونده کشتهشدن قاسم سلیمانی، یکی از شروط اصلی خارج کردن سپاه از فهرست تروریستی دولت آمریکا" است.
در روز ۵ ژانویه ۲۰۲۰ در یکی از مراکز مربوط به وزارت امنیت داخلی آمریکا (DHS) دیداری با پلیس فدرال آمریکا یا اف بی آی (FBI) در شهری در نزدیکی بیرمنگهام آلاباما (Birmingham - Alabama) رخ داد. در ابتدا صادقانه بگویم که نماینده اف بی آی، سلیمانی را نمیشناخت و نماینده امنیت داخلی هم سخنانی اغراق آمیز میراند. تا اینکه نوبت سخن به مخلص رسید. و در آنجا به عنوان تحلیلگر گرفتار خاورمیانه و ایران در مرکز ضد تروریسم گفتم که: " ترور چند نفر در داخل خاک آمریکا ممکن است. ۱. مایک پنس (Michael Pence)؛ ۲. مارک اسپر (Mark Esper)؛ ۳. جینا هسپل (Gina Haspel)؛ ۴. برایان هوک (Brian H. Hook)؛ ۵. جان بولتن (John Bolton)؛ ۶. مایکل پمپئو (Michael Pompeo) در معرض خطر هستند"!. اول با داد و قال و بعد با غرور بی ربط، تحلیلام شنیده شد. اما اف بی آی نام ۳ نفر را مطرح کرد و ۳ نفر دیگر (پنس؛ اسپر و هسپل) را تا این لحظه بیان نکرده اما از نظر عملی، اسامیشان تحت نظارت و بررسی مرکز ضد تروریسم باقی ماندهاند. و نام ترامپ (Donald Trump) هم در برخی تحلیلها مطرح شد که البته نظر اکثریت بر اغراق آمیز بودن آن بوده و هست. اما این ۷ نفر، حلقه آگاه و محرم به کشتن قاسم سلیمانی بودند، که پس از ابوبکر بغدادی، بن لادن و عماد مغنیه، تروریست بدنام و منفور تاریخ معاصر خاورمیانه بود.
از روز اول، تمام دستگاههای وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی جمهوری اسلامی، و شبکههای فارسی زبان خارج از ایران که تحت کنترل و هدفهای امنیتی سازمانهای اطلاعاتی واجا (MOIS) و ساس (IRGC-IO) هستند، بر مرده پرستی و قهرمان تراشی از قاسم سلیمانی، فرمانده سابق نهاد تروریستی سپاه قدس (Quds Force) مشغولاند. بماند که یکی در بی بی سی فارسی آن را سردار عارف نامید و یکی دیگر در صدای آمریکا آن را چهره ملی خواند و آن دگر در اینترنشنال وی را قهرمان ملی ایران گفت و خبرنگار یورونیوز، صفت چهره محبوب ایران را به نام وی چسباند و... که از نظر امنیتی، هدف اصلی نهادهای امنیتی هم، با این استفاده از این شبکه تحت نظر، کنترل و جهت دهی و تحریک افکار عمومی جامعه ایران بوده و هست.
برخی کارشناسهای تکراری و ناآشنا به مسائل امنیتی - البته از جناح اصلاح طلبان حکومتی - هم چیزی خیالی و واقعی را مطرح کردند که گویا نهادهای اطلاعاتی روسها (GRU - SVR) از عملیات سری سی آیای و دی آیای (DIA) اطلاع داشتند و سلیمانی را به آمریکا فروختهاند و به جمهوری اسلامی، چیزی نگفتهاند. دیگر این کارشناسهای شبانه روزی و زیاده گو نمیدانند که عملیات فوق سری، معمولا منتظر چراغ قرمز سرویس اطلاعاتی رقیب و نزدیک به هدف امنیتی، نمیماند... و تنها موساد (Mossad) با برخی از نهادهای اطلاعاتی محلی و بومی در عراق (بیشتر واحدهای ضدتروریسم کُردها) در نحوه شناسایی و ره گیری همراه و همگام آمریکا بودهاند که به طور رسمی هم اعلام شدهاند.
مُرادم از نوشتن این قضیه آن بود که بر این نکته پای بفشارم که جامعه اطلاعاتی ایالات متحده آمریکا، همه تحلیلهای منطقی و اطلاعات عقلانی درباره برنامهریزی تهران و نیروهای نیابتی را جمع آوری کرد. و تحلیل نهایی آن بود که ۱۶-۱۷ نهاد اطلاعاتی جمهوری اسلامی، خیال انتقام را دارند اما توان عملیاتی و امکانات آن را ندارند اما هنوز سودای اقدام علیه برخی مقامهای دولت سابق آمریکا را در سر میپرورانند که این حلقه ۷ نفره را هدف بگیرند. طبق گزارش مرکز ضد تروریسم وزارت خارجه آمریکا، جمهوری اسلامی ایران در دورانهای متفاوت به این کارهای تروریستی در آمریکای شمالی اقدام کرده است:
۱. ۲۰ اوت ۲۰۱۸ - ایالات متحده: دو تن از عوامل رژیم ایران به اتھام انجام عملیات سری تحتنظر قرار دادن تاسیسات اسرائیلی و یھودی در ایالات متحده، و جمع آوری اطلاعات مربوط به تشخیص ھویت برخی شھروندان و اتباع ایالات متحده که عضو یک گروه اپوزیسیون مخالف رژیم ایران بودند، متھم شدند.
۲. ۲۹ سپتامبر ۲۰۱۱ - واشنگتن دی سی، ایالات متحده: نیروی قدس سپاه پاسداران از یک طرح بمبگذاری در یک رستوران برای ترور سفیر عربستان سعودی در ایالات متحده پشتیبانی کرد.
۳. سپتامبر ۲۰۰۹ - گلندورا، کالیفرنیا، ایالات متحده: یکی از عوامل رژیم ایران یک آدمکش را اجیر کرد تا یکی از مخالفان ایرانی - آمریکایی رژیم ایران و از شخصیتھای شناخته شده رادیویی را ترور کند.
۴. ۲۲ ژوئیه ۱۹۸۰ - بتزدا، مریلند، ایالات متحده: زنده یاد علی اکبر طباطبایی، دیپلمات سابق و از منتقدان صریح و جدی جنایات خمینی، را ترور کرد.
اما در شرایط فعلی، با وجود هشیاری و آگاهی جامعه اطلاعاتی آمریکا، احتمال انجام عملیات جمهوری اسلامی در داخل خاک آمریکا، بیشتر به چیزی فانتزی میماند که تا واقعیت، فرسخها فاصله است. نیرویهای نیابتی جمهوری اسلامی هم - چه سازمانهای جنایتکار در آمریکای لاتین و چه سلولهای غیر فعال (Cells) جمهوری اسلامی در داخل خاک آمریکا- توان نفوذ در تور امنیتی نهادهای آمریکا را ندارد. وانگهی، تعهد ابزارهای سرکوب نظام ولایت فقیه، چه ارزش و اعتباری میتواند داشته باشد؟
ب: معنی اوهام فرمانده تروریست: تهدید به تروریسم.
چند روز پیش، روزهای یکشنبه و دوشنبه، اسرائیل همزمان با دیدار وزیر امور خارجه آمریکا از این کشور و کرانه باختری، مراکش و الجزایر، میزبان وزیران امور خارجه سه کشور عربی مهم از خلیج فارس و شمال آفریفا (MENA) - امارات متحده عربی، مراکش، و بحرین- بود. هر سه کشور در ۲۰۲۰ با میانجیگری دولت دونالد ترامپ و در چارچوب توافق ابراهیم (The Abraham Accords) روابط خود را با اسرائیل عادیسازی کردند. و بعدها هم دولت جو بایدن از این سیاست، استقبال کرد. و البته همه این کشورها از تلاش بایدن برای احیای توافق مُرده برجام با مُلایان را نمیپسندند. و احیای برجام و قرارداد با خطرناک ترین کشور تروریست جهان، مانعی بر سر راه دستیابی مُلایان به سلاح هستهای نبوده و نیست!
همین اقدام متمدنانه و سیاست منطقی کشورهای عربی موجب وحشت جمهوری اسلامی شد. زیرا اساس و پایه فکری جمهوری وحشت فرقه تبهکار، همین دشمنی با آمریکا و اسرائیل و تلاش در جهت حفظ هلال شیعی (Shia crescent) و شبکه تروریستی گروههای شیعی در خاورمیانه است که آنها را علیه اسرائیل تحریک کند و هم جنگ سرد با عربستان سعودی را ادامه دهد و بیشتر از پیش، خاورمیانه را به ویرانی و غوغا و از هم گسیختگی و از هم گسستگی بکشاند. اما اقدام کشورهای عربی موجب توسعه همکاریهای اطلاعاتی و امنیتی و ارتباط سیاسی عمیق اسرائیل در حاشیه خلیج فارس هم شد تا امنیت منطقه (regional security) حفظ شود و از هراس شبکه تروریستی جمهوری اسلامی، از اسرائیل، کمک میخواهند.
و روز چهارشنبه، ناگهان حسین سلامی (فرمانده فعلی نهاد تروریستی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) در کنار علیرضا تنگسیری (فرمانده نیروی دریایی سپاه)، از جزیره بوموسی و تجهیزات موشکی - پهبادی و یگانهای مستقر در این جزیره بازدید میکرد، و در خیالات حرکت در مسیر گام دوم انقلاب سیر میکند، با ادعای غیر مستند آمادگی و قدرت نظامی و محکم و خللناپذیر بودن تجهیزات دفاعی، اعتراف کرد که حضور اسرائیل "در این مناطق قابل تحمل نیست! این موضوع تهدیدی جدی برای امنیت منطقه و بهخصوص خود این رژیمهاست، ما با صراحت اعلام میکنیم و هشدار میدهیم استمرار این گونه ارتباطات به هیچ عنوان قابل قبول نیست و آنها باید بدانند وجود رژیم پلید صهیونیستی در هر نقطهای عامل ناامنی است".
معنی و ترجمه ساده سخنان یاوه سلامی، توسعه و گشترش تررویسم منطقه (regional terrorism) است و در واقع، کشورهای حوزه خلیج فارس را تهدید به عملیات تروریستی کرده است که بیشتر از پیش، جهان شاهد عملیات تروریستی جمهوری اسلامی و گروههای نیابتی وابسته به آن باشد. اما این سخنان به انزوای بیشتر هسته مُلایان میانجامد.
«کمونیست»های حامی جنایات پوتین، علی کشتگر