• دولت ابراهیم رئیسی با استقرار کامل، حالا کار را در مشت خود گرفته و به اصضلاح جا افتاده است. در چنین شرایطی فضا آماده است تا منویات آنها در حوزههای مختلف پیگیری شود. سینما یکی از همین حوزههاست که روز قبل نخستین خط و نشان دولت برای آن کشیده شد و از نمایش دو فیلم شیشلیک ساخته محمدحسین مهدویان و برادران لیلا ساخته سعید روستایی جلوگیری شد.
رویداد۲۴ - مازیار وکیلی: دولت سیزدهم پس از استقرار کامل و تسلط بر ارکان قدرت، فرصت خوبی پیدا کرده است تا برنامههای فرهنگی خود را پیاده کند و برای این کار چه حوزهای بهتر از سینما تا در آن زمینه برای اجرای شعارهای ایدولوژیک خود آماده کند
همانطور که قابل پیشبینی بود دولت سیزدهم خیلی زود به سراغ سینما رفت. بعد از معرفی محمدمهدی اسماعیلی به عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، او خیلی زود محمد خزاعی را به عنوان رییس سازمان سینمایی انتخاب کرد. خزاعی در دولت محمود احمدینژاد دبیر جشنواره فیلم فجر بود و سال ۱۴۰۰ در لیست پایداری قرار گرفت اما از لیست نهایی اصولگرایان جا ماند و نتوانست به شورای شهر راه یابد و به این ترتیب به سازمان سینمایی رفت.
در این دوره، آییننامهای نگارش شد که گرفتن پروانه نمایش داخلی را برای نمایش در جشنوارههای خارجی ضروری میکرد؛ قانونی که به نظر میرسد بیشتر برای این نوشته شده که از حضور فیلمهای غیرهمسو با سازمان سینمایی در خارج از کشور جلوگیری کند.
به گزارش رویداد۲۴ حضور برادران لیلا در جشنواره فیلم کن و حواشی که برای این فیلم به وجود آمد، اولین مواجهه رسمی سازمان سینمایی با سینماگران ایرانی بود. درحالی که جواد نوروزبیگی از تعامل با سازمان سینمایی برای اکران این فیلم در جشنواره کن صحبت میکرد، حبیب ایلبیگی معاون نظارت و ارزشیابی در مصاحبهای گفته بود «همه فیلمهای ایرانی بلا استثنا باید قوانین را رعایت کنند. آئیننامه سازمان سینمایی شامل همه فیلمهاست و هیچ یک از فیلمها نباید بدون داشتن پروانه نمایش در فستیوالهای خارجی اکران شوند.»
ایلبیگی در این مصاحبه اضافه کرد این موضوع به عوامل فیلم برادران لیلا هم ابلاغ شده بود. مشخص بود که پایان این منازعه توقیف فیلم سعید روستایی باشد؛ اتفاقی که سرانجام رخ داد و سازمان سینمایی روز گذشته در بیانیهای رسماً توقیف فیلم برادران لیلا را اعلام کرد: «فیلم برادران لیلا به تاسی از اصل قانون گرایی، استانداردسازی و عدالت محوری و به دلیل تخلفات آگاهانه و رفتار مغایر با قوانین و مقرراتی چون شرکت در جشنوارههای خارجی بدون عبور از مجرای قانونی و اخذ پروانه نمایش، سرپیچی از مقررات و اصرار بر ارائه نسخه اصلاح نشده، با وجود تعهدات صورت گرفته و استمرار بر تخلف و مداومت بر آن حتی بعد از جشنواره کن و شرکت در جشنواره مونیخ و در نهایت اعلام رسمی کارگردان محترم مبنی بر عدم پذیرش اصلاح فیلم، این فیلم تا اطلاع ثانوی و تا رفع موانع ایجاد شده، صلاحیت اخذ پروانه نمایش را نخواهد داشت.»
در حالی که مسئولان سازمان سینمایی بر قانونگرایی تاکید و تلاش میکردند نمایش برادران لیلا را غیرقانونی جلوه دهند، پستی توسط محمدحسین مهدویان کارگردان سینما درباره عدم اکران فیلم سینمایی شیشلیک، سازمان سینمایی را با چالش جدیدی مواجه کرد.
محمدحسین مهدویان در بخش اول پست ایستاگرامی خود بخشی از مصاحبه مدیرکل نظارت بر عرضه و نمایش فیلم در مصاحبه با روزنامه اعتماد استناد کرده بود؛ جایی که سهرابی مدیرکل نظارت بر عرضه و نمایش فیلم گفته بود: «برنامه مدیران مربوطه در دولت سیزدهم این است که هیچ فیلمی از جانب سازمان سینمایی و وزارت ارشاد توقیف نشود و از آن جا که رئیس سازمان سینمایی برآمده از سینما و اتفاقاً تهیه کننده سینما هستند، از همان ابتدا بر عدم توقیف فیلمها و کمک به خروج آثار از بلاتکلیفی یا توقیف تاکید داشتهاند.»
سهرابی با طرح این پرسش که «اگر فیلمی مجرای قانونی را طی کرده و استانداردهای داخلی را رعایت کند چرا و به چه دلیل باید دچار مشکل شود؟» گفته بود «ما در سازمان سینمایی در تلاشیم هیچ فیلم و فیلمسازی دچار انسداد نشود...»
مهدویان با استناد به این مصاحبه سوال اساسی خود را مطرح کرد: «اگر این حرف صادقانه است پس چرا فیلم سینمایی شیشلیک را که همه مجاری قانونی را طی کرده و یک سال پیش پروانه نمایش گرفته از بلاتکلیفی و به قول خودتان انسداد بیرون نمیآورید.»
مهدویان در این پست تصویر پروانه نمایش قانونی فیلم را هم منتشر کرد تا شک و شبههای باقی نماند. این پست محمدحسین مهدویان و برخورد ابتدایی که سازمان سینمایی با فیلم لامینور داریوش مهرجویی انجام داد نشان میدهد نگرانی سازمان سینمایی قانونگرایی نیست و آنها بیشتر به دنبال خاموش کردن صدای کارگردانان غیرهمسو با خودشان هستند تا از این پس از سینمای ایران تنها یک صدا شنیده شود؛ صدایی که حتی به جای کریستن رونالدو هم حرف میزند!
رویهای که دستگاههای رسمی فرهنگی کشور در پیش گرفتهاند، نشان میدهد مسئولان کشور میخواهند فقط یک صدای واحد شنیده شود و آن هم صدای مورد قبول آنهاست. شبکههای مختلف تلویزیونی چنان تصویری از ایران نشان میدهند که گویی تمام مشکلات اقتصادی کشور حل شده، تحریمها اثری نداشته، آمریکا و اسرائیل تا دو سه سال دیگر نابود میشوند و نشاط عمومی به حدی بالا است که جوانان ایرانی فقط به فکر فرزندآوری هستند. تلاش برای تبلیغ ایدئولوژی در دستگاههای فرهنگی رسمی کشور به درجهای از غلظت رسیده که آنها برای انجام این کار هرکاری را مجاز میدانند. حتی توقیف و دروغ را. با این رویه مسئولان چگونه توقع دارند مردم به خبرهای رسمی اعتماد کنند و برای کسب خبر سراغ رسانههای بیگانه نروند؟