پس از اعلام موجودیت شورای ملی تصمیم در میانهی امیدها، شادمانیها و شادباشهای فراوان، عدهای نیز نقد کردهاند. من میخواهم از هر دو گروه سپاسگزاری کنم، زیرا هر دو نگاه دغدغهی آزادی مردم رنجکشیده ما از حکومت ویرانگر جمهوری اسلامی دارند. صحنه سیاسی صحنهی تئوری و عمل است و هر سیاستمداری در میدان عمل نیاز به بازخورد دارد تا از اشتباهها بکاهد. ما در رفع نارسایی در مواضع و کنشهایمان با سپاسگزاری از منتقدان دلسوز میکوشیم. به عنوان یکی از اعضای شورای ملی تصمیم میکوشم به یکی از این انتقادها پاسخ دهم.
نوشتهام را با برشی از بیانیه اعلام موجودیت شورای ملی تصمیم شروع میکنم:
شورای ملی تصمیم همراه و همگام با مردم آگاه ایران، برای تحقق خواستههای زیر تلاش و مبارزه میکند:
۱) گذار کامل از جمهوری اسلامی با تکیه به جنبشهای اعتراضی مردم (گذار خشونت پرهیز با حفظ حق دفاع مشروع)
۲) حفظ تمامیت ارضی کشور با تاکید بر نظام غیرمتمرکز
۳) جدایی دین از حکومت
۴) فراخوان عمومی برای تشکیل مجلس مؤسسان
۵) تلاش برای برپایی نظامی دموکراتیک و انتخابی (تعیین نوع حکومت با آرای مردم)
۶) اجرای کامل اعلامیهی جهانی حقوق بشر و میثاقهای وابسته به آن با تاکید بر حفظ محیط زیست
این شش مؤلفه، وجوه هویتی و انگیزهی اصلی برای تشکیل شورای ملی تصمیم میباشند.
علیرغم این روشنی در مواضع شورای ملی تصمیم منتقدی در مقالهای آنرا با صفاتی چون ضد پرچم، ضد خلیج فارس، ضد تمامیت ارضی نقد کرده، یا دقیقتر بگویم تحریف کرده است.
نخستین ناخشنودی نویسنده از اتحاد و همقدمی گستردهی مبارزان ایرانی در راه سرنگونی رژیم تمامیتخواه اسلامی است. اینکه جمهوریخواهان، مشروطهخواهان، مبارزان دلیر استانهای محروم نگاهداشته شده، دوشادوش هم یکصدا در نهادی برای سرنگونی گرد آمدند، سخت نویسنده را آزرده کرده است. منقد محترم، ایران فردای ما ایرانی آزاد، دموکرات، سکولار و مرفه خواهد بود و قرار نیست، کسی حذف شود. ما در این دوران که برای سرنگونی رژیم خونخوار نبرد میکنیم، دموکراسی، تکثر و رواداری فردا را تمرین میکنیم. از اینرو هموطنان اتنیک، جمهوریخواهان و مشروطهخواهان در یک صف مبارزه میکنند. اگر دل در گرو مردمی که با سفرههای خالی در کف خیابان فریاد براندازی این رژیم را میدهند داری، باید از این اتحاد گسترده خوشحال شوی.
نگارنده بهجای مراجعه به متن بیانیه که بر تمامیت ارضی تاکید ویژه دارد از طریق گفتگو با برخی از «آنهایی که حاضر نشدند امضاء کنند کسب اطلاع کرده" و انگیزهتراشانه نتیجه میگیرد که شورای ملی تصمیم مخالف پرچم سه رنگ ایران و نام خلیج فارس است که تحریفی است آشکار و بدون مبنا. شورا بیشک در آینده پرچم سه رنگ با شیر خورشید و نقشه کامل ایران از خلیج فارس تا دریای خزر را بهجای خود بهکار خواهد برد. قرار نیست لوگو هم پرچم باشد و هم نقشه.
نمیدانم چرا نویسنده از بودن نام شخصیتهای اتنیکی زیر بیانیهای که محور اصلی آن تمامیت ارضی ایران است خشمگین است؟ چرا از همرزمی عرب، بلوچ، کرد، لر، ترک، ترکمن و فارس برای براندازی رژیم اسلامی چنین دلگیر است؟ من از اینهمه خشم از همگامی مبارزان در شگفتم.
آخرین تحریف نویسندهی مقاله در باره «امضاها» است. این تشکل در طی روندی دشوار دموکراتیک شکل گرفت. این یک جمعآوری سادهی امضای افراد زیر یک بیانیه نیست. کاش "نگارنده از طریق گفتگو با برخی از امضاء کنندگان و آنهایی که حاضر نشدند امضاء کنند کسب اطلاع کرده" بود که این یک تشکل رزمنده از کنشگران میدانی، شخصیتهایی از بلوکهای سهگانه راست، میانه و چپ ایران، جمهوریخواهان و مشروطهخواهان و مبارزان دلیر اتنیکی است که بر تکثر و تمامیت ارضی ایران تاکید ویژه دارند.
بیشک این جمع برای تلاش همهی کوشندگان راه همبستگی ملی و دموکراتیک برای براندازی، برای مبارزه همهی ائتلافها و تشکلها ارج بیکران قائل است و میکوشد با آنها همگامی و همقدمی کند. دست یاری ما بهسوی همه مبارزان راستین و دموکرات براندازی دراز است. هیچ خط قرمزی جز جمهوری اسلامی نداریم.
تشکل ما برای مبارزهی شاهزاده رضا پهلوی، شناختهترین اپوزیسیون حکومت فاشیستی در داخل و خارج ایران و یکی از مطرحترین و تاثیرگذارترین شخصیت سیاسی ایران ارج مینهد و امیدوار است، حمایت شاهزاده و دیگر رهبران سیاسی را هم جلب کند. ما در صورت انتخاب نظام مشروطه از سوی مردم مشکلی نخواهیم داشت. از آنجائی که در نظام مشروطه شاه در امور سیاسی دخالت نمیکند، ما میخواهم این اصل را در سرنگونی تمرین کنیم. براندازی رژیم کار مردم و احزاب سیاسی است. احزاب سیاسی باید در یک اتحاد و همبستگی ملی، مبارزه مردم ایران و تشکلهای صنفی، سیاسی و مدنی آنها را برای رسیدن به یک ایران آزاد، آباد، دموکراتیک، سکولار و پایبند به اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاقهای پیوست آن رهبری کنند.
احد قربانی دهناری
پروژه شورای ملی تصمیم، کیقباد اسماعیلپور