لزوم "وحدت ملّی" حول یک محور
توضیح ضروری ــ نگارنده ضمن نفی هر نوع حاکمیت ایدیولوژیک، دیکتاتوری، حکومت فردی و مادام العمر، بدنبال برقراری یک حکومت دموکراتیک و سکولار مبتنی بر اعلامیه جهانی حقوق بشر است و یادداشت حاضر صرفآ نگاهی واقعبینانه به شرایط امروز ایران با زبانی ساده و همه فهم است.
در این آشفته بازار صحنه سیاسی کشورکه بازار مخالفت با مواضع اخیر آقای پهلوی حسابی گرم شده، صرفنظر از چپگرایان ضد استکبار (!؟)، ملیّون کهنه کارهم تحلیل ایشان نسبت به ناتوانی و انفعال اپوزیسیون خارج کشور را برنتافتند. پاسخ ما به کنار، امّا در تحلیلهای درون گروهی، منصفانه به خود پاسخ دهند که آیا براستی در این چهار دهه، اپوزیسیون ایران نقشی اثر گذار و قابل اهمیت در سیاست ایران داشته است؟ گروههای مختلف فعال درمبارزه با چمهوری اسلامی غیر از جنجال و کشمکشهای درونی وبین گروهی وخنثی کردن فعالیتهای یکدیگر، چه تآثیر قابل ذکری داشته که ذرهای امید در دل مردم درمانده ایجاد کرده باشد؟
همگان بر این واقعیت واقـفیم که امروزبیش از همیشه به تمرکز فعالیتها و اتحاد کلیه ایران دوستان و وطن پرستان از هر نحله فکری نیازمندیم. بسیار گفتهاند که گذشته چراغ راه آینده است. در واقعه پنجاه و هفت بارها آیت الله خمینی بدرستی، رمز پیروزی را"وحدت کلمه" دانست. فراموش نکردهایم که کلیه مخالفان و مبارزان پیدا وپنهان حکومت شاه فقید از هر گروه و دسته و تفکری، طی یک پیمان نانوشتهی " اتحاّد"، نقشی بسیار تآثیر گذاروانکار ناپذیر در استقرارحکومت اسلامی ایفا کردند. با چنین تجربهای آیا نباید برای یکبار هم که شده اختلاف نظرهای سیاسی بکناری گذاشته وتلاشهای پراکنده بصورت متمرکز وموثر، بریک محور هر چه بزرگتر استوار گردد؟ در شرایط کنونی کدام شخصیت، کدام گروه وکدام فعال سیاسی است که مقبول بخشی از جامعه ایران بوده و ظرفیت ایفای نقش محوری در مبارزات کنونی ملت ایران داشته باشد؟ اگر چنین آلترناتیوی سراغ دارید اعلام کنید تا نگارنده اولین حامیاش باشم.
چه دوست داشته باشیم یا نه، چه دلخواهمان باشد یا نه، به گواه شواهد و تحلیلها، خاندان پهلوی تنها نام مقبول و شخص شاهزاده بعنوان تنها آلترناتیو موجود و مورد قبول بخشی از ملت ایران است و از بد حادثه و بداقبالی مخالفان ریز و درشت پهلویها، این شخصیت نسبتآ مقبول، از این خاندان و از قضای روزگار فرزند پادشاه فقید و" شاهزاده "است. این حقیقت مسلّم را که نمیتوان کتمان کرد. یعنی پذیرش نقش محوریت آقای رضا پهلوی درگذر ازاین بن بست سیاسی اینقدر دشوار است که دوام حکومت اسلام گرایان تندرو وایران بر بادده بر تغییر موضع احتمالی ایشان در آینده ترجیح داشته باشد؟ با علم به اینکه بارها و بارها شخص آقای پهلوی به بهانههای مختلف، بر استقرار یک حکومت سکولارودموکراتیک تآکید داشته هنوز فضای بی اعتمادی دربخشی از اپوزیسیون، عاملی باردارنده دربرابر تمرکز فعالیتها برای گذر ازاین مرحله تاریخی است. تجربه ثابت کرده که اختلافات احزاب سیاسی مخالف در بزنگاهها، سمی مهلک برای وحدت ملّی و مانعی بزرگ در راه جلوگیری از نابودی کامل کشوراست. برانگیختن حسّ وطن پرستی وایران دوستی و کمی سعه صدر کافیست تا درموقعیت حساس کنونی حول یک محور به " اتحّاد" رسید. آیینه "بهارعربی" در برابرمان است: آتش زدن یک دستفروش دوره گرد تونسی به محوریتی منجر شد که اتحادی ملی و سپس انقلابی را رقم زد که در چشم برهم زدنی بخشی از خاورمیانه و افریقا را در نوردید. متآسّفانه شاهد اجرای سریع سیاست "زمین سوخته " از سوی حاکمیت ارتجاعی ایران هستیم و در چنین موقعیتی، جهت کنار نهادن اختلافات سیاسی وهمراهی، همگامی و وحدت نحلههای مختلف اپوزیسیون حول محوریت آقای رضا پهلوی با هدف نجات میهن عزیزمان امروز بهتر از فرداست.
رهبر و فضای مجازی، مهران رفیعی